eitaa logo
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
482 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
774 ویدیو
213 فایل
اینجا کانالی عمومی است محفلی بی تکلف و صمیمی برای رسیدن به روشنای نور که شما هم دعوتید راه ارتباطی @Ostadi1998 لطفا مطالب با لینک منتقل شود @Manodaneshjooham لینک در ایتا @Manodaneshjooha لینک در تلگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
تو روابط آدم ها، همیشه جواب خوبی، خوبی نیست! وقتی کلید برق رو بزنی انتظار داری که بلافاصله چراغ اتاق روشن بشه، وقتی دکمه قرمز ریموت کنترل تلویزیون رو بزنی انتظار داری صدای شبکه مربوطه رو بشنوی، یا وقتی سوئیچ رو بچرخونی انتظار داری صدای موتور رو بشنوی درسته؟ خب تا این اینجای داستان همه چی از این قانون معروف تبعیت میکنه که هر عملی یه عکس العملی داره، اما مشکل اساسی خیلی از ماها اینه که تصور میکنیم این قانون در روابط ما با بقیه هم کار می کنه. مثلا انتظار داریم وقتی خوبی می کنیم خوبی ببینیم. وقتی احترام میذاریم احترام متقابل رو تجربه کنیم! وقتی انصاف به خرج میدیم منصفانه باهامون برخورد بشه. وقتی کسی رو حمایت،کردیم حمایت مون بکنه! حالا برگردیم به اول داستان، تو روابط ما آدمها وقتی کلید برق رو زدین ولی به جاش دوش حموم باز شد تعجب نکنین. وقتی دکمه ریموت تلویزیون رو زدین ولی به جاش در خونه باز شد جا نخورین روابط انسانی خیلی از اوقات از قانون هر" عملی، عکس العملی داره تبعیت نمی کنه. یه دوستی دارم که تو مدیا خیلی آدم با نفوذیه و خیلی از آدم معروفا رو ایشون بواسطه خلاقیت و حمایتش به جامعه معرفی کرده، ولی همین چند وقته پیش شنیدم به شدت دچار افسردگی شده، چون احتمالا انتظار داشته بعد این همه سال یکی ازش یادی کنه و دور و برش این همه خلوت نباشه. این دوستمون مشکلش دقیقا این بود که فکر میکرد اگه واسه کسی قدمی برداری برات قدمی برداشته میشه زهی خيال باطل... پس ما باید دو تا کار انجام بدیم: .۱- با خودمون و بقیه تو صلح باشیم. وقتی می فهمی که اصلا قرار نیست انتظارات شما در روابطت برآورده بشه و طرف مقابل این حق رو داره که به شیوه خودش به موضوع نگاه کنه و براساس خواسته های خودش تصمیم بگیره، خب دیگه تکلیف همه روشنه. ۲ . قضیه رو از نگاه دیگران هم ببینیم. من همیشه وقتی په کادو به یکی میدادم،گیر میدادم که چه زمانی قراره اون طرف از کادویی که من بهش دادم استفاده كنه. الان میدونم خنده داره ولی اصلا برای من تو اون زمان خنده دار نبود هیچی، خیلی هم حق به جانب از این تئوری ذهنی دفاع می کردم. هر چی سنم بیشتر شد فهمیدم اصلا قرار نیست چون من فلان چیز رو دوست دارم، اونم باید به خواسته من تن بده. به مرور یاد گرفتم از فرایند خرید هدیه به دوستام لذت ببرم، اینکه اون شخص قراره چه واکنشی نشون بده نبايد خيلى برام مهم باشه. از وقتی فهمیدم عمل من عكس العملهای مختلفی می تونه داشته باشه کمتر از آدمها حرص میخورم و بیشتر بهشون حق میدم.organicminded https://eitaa.com/joinchat/724500680Ca2e4c89084 @Manodaneshjooham
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
♨️خلاصه کتاب تربیت فرزند در ۲دقیقه 🎙به روایت استاد شهید مطهری #شرور #تلنگرانه #تربیتی @Manodanes
خدا با تعریف یسری از داستان پیامبرانش، داره با ما حرف میزنه و پر از نشونست 💎 ممکنه یسری اتفاقات برای تو غیر ممکن باشه اما برای خالقمون ممکنه ❤️ در نهایت فقط خود خداست برامون میمونه 🌱 @Manodaneshjooham
CQACAgQAAxkDAAGkJiVllsjlxM81emQlvJrGqlqoI_IFyQACxBIAAkIJsFDVD_DJA6h3bjQE.mp3
7.29M
اگر همیشه کسل و بی حوصله ای، این پادکست رو گوش بده @Manodaneshjooham
32.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مقاله امکان شناخت صفات خداوند با ارائه سرکار خانم مریم نوری دانشجوی دانشگاه الزهرا @Manodaneshjooham
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
@Manodaneshjooham
كلمات كليدي : شناخت خداوند، تعطيل، تشبيه، محدوديت نویسنده : احسان ترکاشوند(عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر) دربارۀ امکان شناخت صفات خداوند سه دیدگاه وجود دارد: 1- دیدگاه تشبیه: که معتقدند، صفات الهی و صفات مخلوقات از نظر معنا و مصداق با یکدیگر تفاوتی ندارند و دقیقاً به یک معنا به کار می‌روند. این گروه از این جهت که اوصاف خداوند را به اوصاف مخلوقات تشبیه می‌کنند «اهل تشبیه» یا «مشتبه» نامیده شده‌اند. این گروه معتقدند خداوند نیز مانند انسان دارای اعضاء و جوارح است و اگر خداوند بصیر است با چشم می‌بیند و همچنین دربارۀ سایر صفات. این دیدگاه هم خلاف دلیل عقلی است و هم با ادلّه بی شمار نقلی منافات دارد. نقد عقلی: چون داشتن اعضاء و جوارح مستلزم ترکیب است و ترکیب نیز مستلزم فقر و احتیاج است بنابراین خداوند نیارمند و محتاج نیست دارای اعضاء و جوارح نمی‌باشد. نقد نقلی: آیات و روایاتی بی‌شماری به بطلان این دیدگاه دلالت می‌کنند برای نمونه فقط به برخی از آنها اشاره می‌شود. قرآن می‌فرماید: «لیس کمثله شیء» شوری /11 (یعنی هیچ چیز مثل خدا نیست) و نیز در جایی دیگر می‌فرماید: «لایدرکه الابصار» انعام/ 103 (یعنی چشم‌ها او ار نمی‌بینند) نیز در روایات آمده است: «لَم یُطلِع العقول علی تحدید صفته»[1] یعنی عقل انسان نمی‌تواند حد و مرز و حقیقت صفات خدا را درک کند این آیات و روایت دلالت بر این مطالب دارند که خدا جسم نیست، متناهی نیست و هکذا.[2] 2- دیدگاه اهل تعطیل (معطّله): طرفداران این دیدگاه که اکنون به «لا ادری گرا» نیز مشهور شده‌اند، معتقدند عقل ما راهی برای شناخت صفات خدا ندارد، چون اگر بخواهیم صفات خدا را بشناسیم دچار تشبیه می‌شویم و مجبوریم خداوند را به مخلوقات تشبیه کنیم در حالی که خدا مانند مخلوقات، محدود نیست. نقد: این دیدگاه خلاف واقعیت است، چون ما هنگامی که از اوصاف الهی مانند وجود، علم، قدرت، حیات و... سخن به میان می‌آوریم، به صورت بدیهی معنای این صفات را می‌فهمیم و آنها را از یکدیگر تمییز می‌دهیم و اگر کسی بگوید ما هیچ چیز از معانی صفات فوق نمی فهمیم بر خلاف بداهت سخن گفته است. حقیقت این است که اینها نتوانسته‌اند در باب اثبات صفات خدا، خداوند را از جهات نقص تنزیه کنند، فلذا معتقد به تعطیل شده‌اند. 3- دیدگاه اثبات بلا تشبیه: این دیدگاه که مختار امامیه و محققین از فلاسفه و متکلمان است معتقدند ما می توانیم صفات خدا را بشناسیم و نیز آن را تحلیل و بررّسی کنیم به گونه‌ای که موجب محدودیّت واجب تعالی نیز نشویم. به این بیان که: از آنجا که خداوند کمال مطلق است پس همۀ صفات کمال را دارد و از طرفی ما با عقل و براهین آن بطور بدیهی می‌دانیم که اگر صفات خداوند مانند مخلوقین باشد مستلزم نقص در خداون خواهد بود، در نهایت صفات را با تجرید و تنزیه از جهات نقص بر خداوند حمل می‌کنیم و مثلاً می‌گوییم: او می‌بیند اما دیدن او مانند ما نیست چون اگر با چشم ببیند مستلزم جسمیّت و نقص است پس دیدن او باید به گونه‌ای باشد که از جهات نقص آفریدگان مبرّا باشد. برخی از بزرگان[3] این دیدگاه را به دیدگاه «تشبیه در عین تنزیه و تنزیه در عین تشبیه» نام نهاده‌اند. روایات و آیات هم بر این حقیقت تأکید می‌کنند به عنوان مثال قسمت اخیر روایت امیرالمؤمنین (ع) که می‌فرماید: «لَمْ یُطلِعِ العُقُولُ عَلی تحدید صفته و لَمْ یحجُبْها عن واجب معرفته» (نهج البلاغه خطبه اول، ترجمه دشتی ص 32) یعنی خداوند عقل‌ها و خرد‌ها را بر چگونگی و تحدید صفات خودآگاه نکرد لکن هرگز آنها را از مقدار لازم معرفت خود، محجوب نساخت، دلالت بر صحت این دیدگاه می‌کند.[4] منابع : [1] . نهج البلاغه، خطظبه اول، ترجمه دشتی، چ الهادی، ص 32. [2] . با استفاده از: جوادی آملی، توحید در قرآن، ص 46- 41. [3] . جوادی آملی، توحید در قرآن، ص 44-43. [4] . جعفر سبحانی و محمد محمد رضایی، اندیشه اسلامی یک، قم، گروه و معارف، ص 89- 85 و عبدالله جوادی آملی، توحید در قرآن، نشر إسراء، ص 46 – 41.