حکایت اعدام یک جاسوس!
🔹️این بندهخدایی که اعدامش کردند (علیرضا اکبری)، سه تا جای مُهر روی پیشانیاش داشت، برادر شهید بود، هفتاد ماه منطقه حضور داشت. شما نمیدانید وقتی میخواستند او را اعدام کنند چه کسانی داشتند واسطه میشدند که این کار انجام نشود! بعد دیدید انگلیس چه جِلزّووِلِزی میکرد؟
🔸️یک چیزی به شما بگویم؛ انشاءالله دروغ باشد، اینکه جاسوس انگلیس در مملکت ما به جرم جاسوسی اعدام نمیشود! حکم همین شخص را هم افساد فیالارض زدند! چرا؟ انگلیس میگوید: «نهایتاً ۱۰ سال حبس میخوری و سر دو سال میآییم و مبادلهات میکنیم.» یعنی چه؟ با این مبادلههایی که در جاسوسها میشود، یک پالس میفرستد. مبادلۀ جاسوس را جمع کنید؛ جاسوس را بفرستید سینۀ قبرستان تا درس عبرتی شود برای بقیه.
🔹️از طرفی، این فرد را اعدام کردیم؛ خب او یکی از مسئولین جمهوری اسلامی بود که اعدامش کردیم. شما مگر نمیگفتید: «ما همۀ شما را آویزان میکنیم!» خب یکی از آنها را خودِ ما آویزان کردیم؛ پس چرا ناراحتید؟! تازه ردّ مهر هم داشت. چرا اینجا یکدفعه «نه به اعدام» میگویید؟!
🔸️چون این اعدام یک پالس بود برای دیگر جاسوسها که همهشان به لرزه افتادند، گفتند: «شما مگر نمیگفتید اعدام نمیشویم و نهایتاً ۲ سال زندان هستیم و بعد بیرون میآییم؟ این اعدام پس چیست!» برای همین دیدید وزیر امورخارجۀ انگلیس بیانیه داد که «شما فریبکاری قضایی کردهاید.» یعنی قرار نبود این اعدام شود. خیر، گذشت آن زمانی که بعضیها در مسند قدرت بودند و هرکاری میخواستید میکردید.
برگرفته از سخنرانی استاد رائفیپور با موضوع:
✅ انقلاب اسلامی، انقلاب فطری
📅 ۱۹ بهمن ۱۴۰۱
📍قم
#علیرضا_اکبری
#نهانخانه
#انگلیس
#نفوذ
#سیاسی
#متن_کوتاه
📥 لینک دانلود سخنرانی
📚 واحد نگارش مؤسسه مصاف (نویسا)
🆔 @Masaf_Nevis