-روایتِ اول:
چشمهایش از شادی می درخشید!
صورت گذاشت روی صورتِ اسماعیل.
و خدا را شکر کرد که
اسماعیل را دوباره به او بخشید...
-روایت دوم:
چشمهایش از اشک سرخ شده بود.
صورت گذاشت روی صورتِ علی.🖤
گفت: بعدِ تو خاک بر سرِ دنیا!...
صدای هلهلهی دشمن بلند شد ...
•••
آن قدر حضرت علۍاڪبر 🏴
در قیامت شفاعت مۍڪند
ڪه نوبت به امامـحُسین(ع)نمۍرسد... 🖤
#آیتاللهڪوهستانۍ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤يك طرف اكبر به ميدان...
یک طرف بابا پریشان...🖤
🏴
•••
«حسین{ع} علی اکبرش را می خواهد...
کوفی ها انار دانه کرده اند برایش!...»
•••
#اِرباًاِرباعلیاکبر💔...
🌱
این دردودل بین خودمان مےماند؟
دلِمنگریھکنجحَرممـےخواهَد :)💔
#ملت_امام_حسین_ع
🍀
یا علۍاکبر؛ اۍ شبیھترین بھ رسول؛
مرا کن شبیھترین بھ خودت !
🍀
خیلی گران تمام شد این آب خواستن
یک مشک از قبیله ی ما یک عمو گرفت...🏴
☘
طاقت مشک تمام است،علی وار بیا
آب اگر ریخت فدای سرت ای یار بیا
همه دلخوشی اهل حرم بیرق توست
تا حرم راه کمی مانده علمدار بیا
#در_عزای_حسین 🏴
#شب_تاسوعا