✅نماز اول وقت بخوانید تنگدستی شما رفع میشود!
🔸آیت الله بهجت (ره) : از آقا سید عبدالهادی شیرازی رحمهالله کهماشاءالله، واقعاً عالم حسابی بود، نقل کردهاند که در کوچکی بعد از فوت پدرم میرزای بزرگ تکفّل خانواده به عهدهی من بود. میگوید: ایشان را در خواب دیدم. از من پرسیدند: آقا سید عبدالهادی، حال شما چطور است؟ میگوید در جواب گفتم: خوب نیست.
فرمود: به بچهها و اهل خانه سفارش کنید که نماز اول وقت بخوانند، تنگدستی شما رفع میشود.
📘در محضر بهجت، ج۳، ص ۱۸۸.
🌱
گفت: «عجب نیست از آن که به بلایی مبتلا گردد و صبر کند. عجب آن است که به بلایی مبتلا شود و راضی گردد.»
تذکرةالاولیا؛ ذکر ذوالنون مصری
💠تا میتونید بسم الله بگید💠
🔳در روایت آمده چون بنده را پای میزان حساب حاضر می کنند نامه اعمال او را در حالی که مملو از افعال و کردار زشت است به دست او میدهند،
◽️بنده در حین گرفتن نامه اعمال بنابر عادتی که در دنیا به گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» داشته آن را بر زبان جاری میکند و نامه اعمال را به دست میگیرد،
◽️چون نامه اعمال را میگشاید آن را سفید میبیند، در حالی که هیچ عمل بدی در او نوشته نشده است.
⭕️در این هنگام بنده عاصی به فرشتگانی که حاضرند میگوید:
در این نامه عمل چیزی نوشته نیست که بخوانم،
🔷و فرشتگان گویند:
در همین نامه تمام اعمال بد تو نوشته بود اما به برکت و میمنت کلمه «بسم الله الرحمن الرحیم» که بر زبانت جاری کردی، محو شد.
🌺و در روایت دیگر رسول اکرم (ص) فرمودند:
چون روز قیامت شود به بنده خدا امر میشود که وارد آتش دوزخ شود، چون نزدیک دوزخ میشود میگوید:
«بسم الله الرحمن الرحیم» و پا در دوزخ مینهد آتش دوزخ هزاران سال راه از او دور می شود.
📕 منهج الصادقین، ج1، ص۳۳
°•🌱
#حسینجآن♥️
نسخهی ما را نسپار به طبیبان دگر
دردبادستتودرمانبشودخوبتراست..
شبتون حسینی🌙✨
✍پیامبراکرم (ص) فرمودند:
ای علی! هرگاه وقت نمازت رسید، آماده آن شو وگرنه شیطان تو را سرگرم میکند و هرگاه قصد [کار] خیری کردی شتاب کن وگرنه شیطان تو را از آن باز میدارد.
📗بحارالأنوار، ج ۷، ص ۲۹
┄✦۞✦༻﷽༺✦۞✦┄
💐 ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗْﻨﻰ ﺷَﻔﺎﻋَﺔَﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻳَﻮْﻡَﺍﻟْﻮُﺭُﻭﺩِ 💐
🌹ألـلَّـھُمَ ؏َـجــِّلْ لِوَلــیِـڪْ ألفـرَج🌹
🌸التماس دعا🌸.
❀࿐☆࿐❤️᭄☆࿐❀
👌 کوتاه و پنـــــد آموز
💭 مرد بیسوادی قرآن میخواند ولی معنی قرآن را نمیفهمید. روزی پسرش از او پرسید: چه فایده ای دارد قرآن میخوانی، بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟
پدر گفت: پسرم!
سبدی بگیر و از آب دریا پرکن و برایم بیاور.
پسر گفت: غیر ممکن است که آب در سبد باقی بماند.
💭 پدر گفت: امتحان کن پسرم.
پسر سبدی که در آن زغال میگذاشتند گرفت و به طرف دریا رفت.
سبد را زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش دوید ولی همه آبها از سبد ریخت و هیچ آبی در سبد باقی نماند.
پسر به پدرش گفت؛ که هیچ فایده ای ندارد.
پدرش گفت: دوباره امتحان کن پسرم.
پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب را برای پدر بیاورد. برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت؛ که غیر ممکن است...!
💭 پدر با لبخند به پسرش گفت:
سبد قبلا چطور بود؟ پسرک متوجه شد سبد که از باقیمانده های زغال، کثیف و سیاه بود، الان کاملاً پاک و تمیز شده است.
پدر گفت:
این حداقل کاری است که قرآن
برای قلبت انجام میدهد.
٭٭دنیا و کارهای آن، قلبت را از
سیاهی ها و کثافتها پرمیکند؛
خواندن قرآن همچون دریا
سینه ات را پاک میکند،
حتی اگر معنی آنرا ندانی...!!٭٭
❀࿐☆࿐❤️᭄☆࿐❀
🎐 #مکتب_حاج_قاسم
شهید، باران رحمت الهی است که به زمین خشک جانها،حیات دوباره میدهد...
عشق شهید، عشق حقیقی است که با هیچ چیز عوض نخواهد شد...
💔🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀💔
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۲۵ شهریور ۱۴۰۰
میلادی: Thursday - 16 September 2021
قمری: الخميس، 9 صفر 1443
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹شهادت عمار و خزیمه در جنگ صفین، 37ه-ق
🔹جنگ نهروان، 39ه-ق
📆 روزشمار:
▪️11 روز تا اربعین حسینی
▪️19 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام
▪️20 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️25 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام
▪️28 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
🌹باید مثل عمار هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست
♦️رهبرمعظم انقلاب: چرا شما عمار را «سلاماللَّهعلیه» میگویید، ولی نسبت به یکی دیگر از صحابی - رفیق عمار - که او هم از مکه بوده و در مکه کتک خورده است، «سلاماللَّهعلیه» نمیگویید؟ چون عمار در وقت حساس اشتباه نکرد و فهمید؛ ولی او اشتباه کرد.
♦️ببینید، خط عمار را خط مستقیم میگویند. به نظر من، عمار هنوز هم ناشناخته است.
♦️عمار یاسر را خود ماها هم درست نمیشناسیم. عمار یاسر، یک #حجت قاطعهی الهی است.
♦️من در زندگی امیرالمؤمنین
(علیهالصّلاةوالسّلام) که نگاه کردم، دیدم هیچکس مثل عمار یاسر نیست؛ یعنی از صحابهی رسولاللَّه، هیچکس نقش #عمار_یاسر را در طول این مدت نداشت. آنان زنده نماندند، ولی ایشان حیات بابرکتش ادامه پیداکرد.
♦️هر وقت برای امیرالمؤمنین یک مشکل ذهنی در مورد اصحاب پیش آمد - یعنی در یک گوشه شبههیی پیدا شد - زبان این مرد، مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد. در اول خلافت حضرت همینطور، در قضایای جمل و صفین هم همینطور، تا در صفین به شهادت رسید. باید مثل عمار هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست.
🌹 نهم صفر سالروز شهادت عمار یاسر در سال ۳۷ هجری قمری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلاوت تاثیرگذار سوره البروج با زیرنویس فارسی و قرات دلربا
👇👇
مـختصـربگـمانقـلابینیـستی
اگـهکهیـکبارهـمکهشـده
سخـنرانیحـضرتآقـارو
کامـلگـوشنکردهبـاشی...!!
حـالاهـیعکـسآقـاروبـزارپـروفایل
وتـصویرزمینـهگوشـیت...
👈ازحـرفاشونخـطبگـیررفـیق
#جوان_انقلابی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅به مردم خدمت کنید
🔹#امام_خمینی(ره): مبادا یک وقت یک کسی احتیاج به استاندار داشته باشد، نتواند او را ببیند. این همان طاغوت است که نمیگذارد این طور بشود
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📖 #حاج_رسول_ترک
حاج رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروف به رسول تُرک، از عربده کش های تهران بود، او عاشق امام حسین علیه السلام بود. در ایام عزاداری ماه محرم شب اول ، بزرگان مجلس اون رو بیرون کردند. گفتند تو عرقخوری و آبروی ما رو می بری! حاج رسول برگشت و به خانه رفت و خیلی گریه کردو به اباعبدالله علیه السلام عرض کرد از جلسه شما جوابم کردند ، شما چه میگویی، شما هم میگویی نیا؟! اول صبح در خانه اش را زدند ، رفت دررا باز کرد، دید بزرگان جلسه آمدند روی پای رسول تُرک افتاده و اصـرار کردند بیا بریم ، گفت: کجا؟؟ گفتند بریم هیئت! حاج رسول گفت شما که من را از هیئت بیرون کردید! گفتند اشتباه کردیم. اومدیم دنبالت. رسول ترک گفت اگر نگید ماجرا چیه نمی آیم! بزرگ هیئت گفت دیشب در عالم رؤیای صادقانه دیدم ، در کربلا هستم، خیمه ها برپاست، آمدم سراغ خیمه سیدالشهداء علیه السلام بروم، دیدم یک سگ از خیمه ها پاسداری می کند ، هرچه تلاش کردم، نگذاشت نزدیک شوم ، دیدم بدن سگِ ، اما سَر سَره رسول ترکِ! ، معلومِ امام حسین علیه السلام تو را به قبول کرده. حاج رسول شروع کرد به گریه کردن آنقدر خودش را زد گفت: حالا که آقام من را قبول کرده، دیگر گناه نمی کنم، توبه کرد ، از اولیای خدا شد. یه شب عده ای از اهل دل جلسه ای داشتند، آدرس را به او ندادند. دیدند دارن در می زنند، رفتند در را باز کردند، دیدند حاج رسولِ! گفتند: از کجا فهمیدی کلی گریه کرد و گفت بی بی آدرس را به من داده. شب آخر عمرش بود. رو به قبله بود ، گفتند: چگونه ای! گفت: منتظرم ارباب بیاد.
┈┈┈┈┈┈┈┈┈