-

هزار جان به فدایت کنم من از سرِ شوق .

آنقَدَر بخشیده‌ای ، دستت به هنگامِ رکوع ، راهِ خود کج می‌کند بر سمتِ سائل می‌رود .

-

بـےشبهه شهیـد است غلامِ زینبۜ .

زینبۜ ُ بی‌معجری ؟ حرف دهانت را بفهم ! ذات حق حساس بر یک تار موی زینبۜ است .

تا به حال از خدا بابت نداشته‌هاتون تشکر کردین ؟ بخاطر آدمی که التماس کردیم قسمتمون کنه وُ فهمیدیم ، چقدر ضال ُ فاسق ُ فاسد بوده . بابت ضجه زدنمون برای بطلان‌هایی ، که به صلاحمون نبوده . بابت‌ سفری که ، منتهی‌الیه‌ش مرگ بوده . واقعا نیازه ؛ گاهی شکرانه نداشته‌هامون ُ به جا بیاریم .

قلب نه ؛ معدن دردها .

-

ما را پناهی به جز «حسیـﷺـن‌» نیست .

چایی مجلس ِ تو طعم عسل را دارد ، سرِحال آمده با چاییت آقا جگرم .

تنها واهب ِ منزلت ِ نوکر حسیـﷺـن‌ است .