#گناه
🔴 #نگاه به #نامحرم :
💠👈️نگاه به نامحرم در احادیث به عنوان«تیر زهر آلود شیطان» معرفی شده...
❌مهم ترین اثر نگاه حرام اینه که انسان رو تنوع طلب میکنه و آرامش رو از زندگی انسان میگیره...
♨️بطوریکه فرد بعد از مدتی محبتش نسبت به اطرافیانش کمتر میشه و فکر میکنه کسی که توی خیابون دیده از همسرش جذاب تره...❕
📖✨قرآن میگه:
﴿یَغُضُّوا مِن اَبصارِهِم وَ یحفَظُوا فُروجَهُم﴾
🖋️«اول میگه چشم هاتون رو حفظ کنید و بعد میگه دامانتون رو حفظ کنین.»
💠این یعنی کسیکه چشماشو از گناه حفظ کنه، میتونه دامانش رو هم حفظ کنه...
⚠️اما اگه چشم بیحیا بود، مطمئنا قلب هم بیحیا میشه...😔
🔊✨علاوه براین پیامبرهم فرمودند :
«نسبت به ناموس دیگران عفیف باشید تا ناموستان عفیف بماند.»
🌹♻️اگه کسی به ناموس دیگران نگاه حرام نکنه٬خدا ناموسش رو از نگاه حرام بقیه حفظ خواهد کرد و برعکسشم هست...
http://eitaa.com/joinchat/3308650501Cbeef028fd8
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
19.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬
#از_خانه_تا_آسمان ۳
رهنمودهای #استاد_شجاعی در سلامت اخلاقیِ خانواده
❌چی شد؟
که اخلاق تا جایی سقوط کرد؛
که فرزند، نقشه قتل والدین رو طراحی میکنه!
ریشه اصلیِ مشکل کجاست؟
@ostad_shojae
مطلع عشق
#زندگی نامه طلبه شهید گمنام سید علی حسینی قسمت چهل و هشتم: 🔸 کیش و مات دست هاش شل شد و من رو و
#زندگی نامه #طلبه_شهید_گمنام_سیدعلی_حسینی
#قسمت ۴۹
🍃خداحافظ زینب
تازه می فهمیدم چرا علی گفت ... من تنها کسی هستم که می تونه زینب رو به رفتن راضی کنه ... اشک توی چشم هام حلقه زد ... پارچ رو برداشتم و گذاشتم توی یخچال ...
دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ...
- بی انصاف ... خودت از پس دخترت برنیومدی ... من رو انداختی جلو؟ ... چطور راضیش کنم وقتی خودم دلم نمی خواد بره؟ ...
برای اذان از اتاق اومد بیرون که وضو بگیره ... دنبالش راه افتادم سمت دستشویی ... پشت در ایستادم تا اومد بیرون... زل زدم توی چشم هاش ... با حالت ملتمسانه ای بهم نگاه کرد ... التماس می کرد حرفت رو نگو ... چشم هام رو بستم و یه نفس عمیق کشیدم ...
- یادته 9 سالت بود تب کردی ...
سرش رو انداخت پایین ... منتظر جوابش نشدم ...
- پدرت چه شرطی گذاشت؟ ... هر چی من میگم، میگی چشم ...
التماس چشم هاش بیشتر شد ... گریه اش گرفته بود ...
- خوب پس نگو ... هیچی نگو ... حرفی نگو که عمل کردنش سخت باشه ...
پرده اشک جلوی دیدم رو گرفته بود ...
- برو زینب جان ... حرف پدرت رو گوش کن ... علی گفت باید بری ...
و صورتم رو چرخوندم ... قطرات اشک از چشمم فرو ریخت ... نمی خواستم زینب اشکم رو ببینه.....
تمام مقدمات سفر رو مامور دانشگاه از طریق سفارت انجام داد ... براش یه خونه مبله گرفتن ... حتی گفتن اگر راضی نبودید بگید براتون عوضش می کنیم ... هزینه زندگی و رفت و آمدش رو هم دانشگاه تقبل کرده بود ...
پای پرواز ... به زحمت جلوی خودم رو گرفتم ... نمی خواستم دلش بلرزه ... با بلند شدن پرواز، اشک های من بی وقفه سرازیر شد ... تمام چادر و مقنعه ام خیس شده بود ...
بچه ها، حریف آرام کردن من نمی شدن ...
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/3308650501Cbeef028fd8
#زندگی نامه طلبه شهید گمنام سید علی حسینی
قسمت پنجاه:
🍃سرزمین غریب
نماینده دانشگاه برای استقبالم به فرودگاه اومد ... وقتی چشمش بهم افتاد، تحیر و تعجب... نگاهش رو پر کرد ... چند لحظه موند ... نمی دونست چطور باید باهام برخورد کنه...
سوار ماشین که شدیم ... این تحیر رو به زبان آورد ...
- شما اولین دانشجوی جهان سومی بودید که دانشگاه برای به دست آوردن شما اینقدر زحمت کشید ...
زیرچشمی نیم نگاهی بهم انداخت ...
- و اولین دانشجویی که از طرف دانشگاه ما ... با چنین حجابی وارد خاک انگلستان شده ...
نمی دونستم باید این حرف رو پای افتخار و تمجید بگذارم ... یا از شنیدن کلمه اولین دانشجوی مسلمان محجبه، شرمنده باشم که بقیه اینطوری نیومدن ...ولی یه چیزی رو می دونستم ... به شدت از شنیدن کلمه جهان سوم عصبانی بودم ... هزار تا جواب مودبانه در جواب این اهانتش توی نظرم می چرخید ... اما سکوت کردم ... باید پیش از هر حرفی همه چیز رو می سنجیدم ... و من هیچی در مورد اون شخص نمی دونستم ...
من رو به خونه ای که گرفته بودن برد ... یه خونه دوبلکس ...
بزرگ و دلباز ...
با یه باغچه کوچیک جلوی در و حیاط پشتی... ترکیبی از سبک مدرن و معماری خانه های سنتی انگلیسی ... تمام وسایلش شیک و مرتب ...
فضای دانشگاه و تمام شرایط هم عالی بود ... همه چیز رو طوری مرتب کرده بودن که هرگز ... حتی فکر برگشتن به ذهنم خطور نکنه ... اما به شدت اشتباه می کردن ...
هنوز نیومده دلم برای ایران تنگ شده بود ...
برای مادرم ...
خواهر و برادرهام ... من تا همون جا رو هم فقط به حرمت حرف پدرم اومده بودم ... قبل از رفتن ... توی فرودگاه از مادرم قول گرفتم هر خبری از بابا شد بلافاصله بهم خبر بده ... خودم اینجا بودم ... دلم جا مونده بود ... با یه علامت سوال بزرگ ...
- بابا ... چرا من رو فرستادی اینجا؟...
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/3308650501Cbeef028fd8
باتو بودن خوب استــ
تو قشنگے 😍
مثل تو ، مثل خودتــ
مثل وقتے که سخن مے گویے ...
💕 @Mattla_eshgh
#عشوه گری هایی که خریدار دارد!
🍃شما زنان (به گونه ای هوس انگیز) و با ناز و کرشمه صحبت نگویید که بیمار دلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید.🍃
✨سوره احزاب، آیه 32
🔸چند وقت پیش برای خرید روسری وارد مغازه شدم. روسری ها را نگاه کردم و از فروشنده که در حال گپ زدن با خانم ها با وضع های آن چنانی بود خواستم که یکی از آن روسری را بیاورد تا از نزدیک ببینم.
یه بار
دوبار
سه بار
چندین بار این درخواست را محترمانه و در عین حال محکم و بدون هیچ لطافتی بیان کردم اما فروشنده هیچ جوابی نداد.
در همین حین بود که یک خانم آن چنانی با ظاهری که حتی توصیف کردن آن هم برای آدمی سخت است وارد مغازه شد و با صدایی نازک و عشوه گرانه گفت:
آقا این روسری قیمتش چنده؟؟؟
صدای خانم چنان توجه فروشنده را به خود جلب کرد که گویی برق سه فاز او را گرفته و هنوز حرف خانم تمام نشده سریع گفت:
خانم بفرمایید تو. بفرمایید داخل از نزدیک بیارم ببینید. این روسری برازنده شما است. قابلی ندارد بفرمایید!!
و خانم هم که داشت از ذوق به حضرت عزراییل بله می گفت داخل شد و رفت که روسری را امتحان کند!
آنجا بود که به یاد این آیه قرآن کریم افتادم که می فرماید:
شما زنان (به گونه ای هوس انگیز) و با ناز و کرشمه صحبت نگویید که بیمار دلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید. (سوره احزاب آیه 32)
چرا بعضی از ما خانم ها این آیه قرآن را فراموش کرده ایم و آن موقع که اتفاق بدی برایمان می افتد آنجا زبانمان باز می شود که ای بابا! تو این مملکت امنیت نیست! بیا ببین چقدر زن ها و دختران در دام های فساد افتاده اند!!
چه زن ها و دخترانی که صبح از خانه خارج شده اند و اثر و نشانی از آنان پیدا نشده! و ...
خوب دوست من! خانم محترم! این دام های آلوده را چه کسانی برای این مردان بیمار دل ایجاد کرده؟! غیر از این است که من و شمای نوعی با آن سر و وضع های آن چنانی آتش شهوت این مردان را روشن کرده ایم و روز به روز رنگ و دلبری های آن را بیشتر می کنیم؟!!
ادامه دارد ....
http://eitaa.com/joinchat/3308650501Cbeef028fd8
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
تصحیح یک اشتباه.mp3
1.84M
#ازدواج_تنهامسیری 20
خدا بنده هاش رو رها نمیکنه.
🏵 تا وقتی که کسی زنده هست، حتما امکان هدایت و رشدش خواهد بود....
حاج آقا حسینی
🍒 @IslamLifeStyles
تقدیر در ازدواج
⭕️ مردى از انصار نزد پیامبر خدا آمد و گفت: مى خواهم با زنى ازدواج کنم. برایم دعا کن....
🔵 حضرت فرمود: «اگر اسرافیل و جبرئیل و میکائیل و حاملان عرش، براى تو دعا کنند، در حالى که من هم میان آنها باشم، جز با زنى که براى تو نوشته (مقدّر) شده است، ازدواج نمى کنى».
کنزالعمال، ج ۱ ص ۱۰۸
🍒 @IslamLifeStyles
#احکام
#حلقه_ی_داماد
❓آیا خانواده ی عروس می تواند برای داماد حلقه وانگشتر طلا تهیه کند ؟
✅ همه ی مراجع :خرید آن جایز نیست
http://eitaa.com/joinchat/3308650501Cbeef028fd8