eitaa logo
مطلع عشق
279 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊قسمت ۲۸۷ مطهره کنارم نشسته است. آرام در گوش سلما لالایی می‌خواند. چقدر صدایش قشنگ است! هیچ‌وقت برایم آواز نخوانده بود؛ یعنی دو ماه و بیست و سه روز فرصت کمی بود برای این که بفهمم مطهره صدای قشنگی برای لالایی خواندن دارد. دستان سلما که به لباسم چنگ زده‌اند، کم‌کم شل می‌شوند و چشمانش روی هم می‌افتد. باز هم این سوال در مغزم جرقه می‌زند که: سلما مگر مطهره را می‌بیند؟ مسیر تقریباً یک ساعته تا الشولا را ، وقتی به پایان می‌رسانیم که خورشید به وسط آسمان رسیده و دارند اذان ظهر را می‌گویند. الشولا یک شهر بسیار کوچک ، و نه چندان سرسبز دقیقاً وسط بیابان است و در دل افسوس می‌خورم ، که ای کاش می‌شد سلما را به جای بهتری، مثلا تدمر، حمص یا دمشق می‌رساندم؛ اما زمان زیادی ندارم و باید زود برگردم. سلما را که در خواب معصوم‌تر به نظر می‌رسد، (و البته کمی سنگین‌تر هم شده است)، در آغوش می‌گیرم. با کمی پرس و جو، او را به بیمارستان صحرایی‌ای می‌رسانم که بچه‌های خودمان در الشولا احداث کرده‌اند. در نتیجه عملیات آزادسازی دیرالزور، بیمارستان هم شلوغ است و پر از مجروحان نظامی. می‌توانم سلما را بگذارم همین‌جا ، و بروم پی کارم؛ اما مطمئنم اگر بیدار بشود و خودش را تنها میان این‌همه غریبه ببیند، بی‌نهایت وحشت‌زده خواهد شد. از بیمارستان بیرون می‌زنم ، و بلاتکلیف در خیابان می‌ایستم؛ جایی که مانع عبور امدادگرها و مجروحان نباشم. آفتاب چشمم را می‌زند. حالا علاوه‌بر جایی برای سپردن سلما، دنبال جایی هستم که بتوانم نماز ظهرم را بخوانم. برای رهایی از حس بلاتکلیفی، شروع به قدم زدن در امتداد همان خیابان می‌کنم و با دقت، اطراف را از نظر می‌گذرانم. شهر نیمه‌جان است؛ کسانی هستند که در آن زندگی کنند اما باز هم شبیه یک منطقه جنگی ست. سلما بالاخره از سر و صدای اطرافش ، و تکان‌های گاه و بی‌گاه آغوش من حین قدم زدن، بیدار می‌شود و اول از همه، با دقت به من و اطرافش نگاه می‌کند که مطمئن شود من کنارش هستم. بعد طبق عادت قبلی‌اش، چنگ می‌زند به پیراهنم و آن را محکم می‌گیرد. خیلی از بیمارستان صحرایی دور نشده‌ایم که علامت و سایه‌بان هلال احمر را سردر یک خانه می‌بینم. یک خانه حیاط‌دار نسبتاً بزرگ ، که با سایر خانه‌های فقیرانه این‌جا تفاوت دارد. در خانه باز است و همان وقت، یک زن درحالی که دست کودکش را گرفته از آن بیرون می‌آید. احتمالاً خانه ، محل خدمات درمانی و غذایی به مردم شهر و آوارگان شهرهای دیگر است.
🕊قسمت ۲۸۸ هنوز مردد مقابل در خانه ایستاده‌ام ، که زن دیگری، نوزاد به بغل و بی‌توجه به من وارد خانه می‌شود. نکند فقط برای پذیرش خانم‌هاست ، و ورود آقایان ممنوع باشد؟! کمی خم می‌شوم و صدایم را بالا می‌برم: - یا الله... یا الله... و به امید این که کسی صدایم را شنیده باشد، اندکی منتظر می‌مانم. وقتی جوابی نمی‌گیرم، دوباره بلند صدا می‌زنم: - یا الله... ناامیدانه به دیوار تکیه می‌دهم. انگار صدایم را نشنیده‌اند. دستانم خواب رفته‌اند زیر وزن سلما. ناگاه صدای قدم‌های کسی روی موزاییک‌های حیاط امیدوارم می‌کند. صدای قدم‌ها وقتی به در می‌رسد، متوقف می‌شود و بعد صدای زنانه‌ای می‌گوید: - مین؟(کیه؟) سریع تکیه از دیوار می‌گیرم ، و برمی‌گردم به سمت صدا. زن جوانی ست با جلیقه سپید و سرخ هلال احمر که از مردم خود سوریه است. به من و کودکِ در آغوشم نگاه می‌کند ، و احتمالاً ماجرا را حدس می‌زند. سلما با دیدن زن، سرش را در آغوشم پنهان می‌کند. - مرحبا اختی. هیدی ابنۀ مو عندو ابوین. أ يمكنك الاعتناء به؟(سلام خواهرم. این دختر پدر و مادر نداره. می‌تونید ازش نگهداری کنید؟) زن جوان قدمی جلو می‌گذارد ، و دقیق‌تر به من و سلما نگاه می‌کند. بعد سری تکان می‌دهد و زیر لب می‌گوید: - ای... اتفضل...(آره... بفرمایید...) با دست اشاره می‌کند ، به در تا وارد شوم. قدم به داخل خانه می‌گذارم و همان‌طور که از سردرش معلوم بود، گویا خانه بزرگ و زیبایی ست. حتماً صاحب خانه ، از بقیه مردم شهر ثروتمندتر بوده. حالا اما، این خانه تبدیل شده به مقر هلال احمر و جمعیت زیاد زنان و کودکانی که در حیاط ازدحام کرده‌اند، نشان می‌دهد اوضاع بهداشت و درمان در این منطقه چندان روبه‌راه نیست. 🕊 ادامه دارد....
♦️وارد شرایط بحرانی گاز شده‌ایم/ روزانه ۶ ساعت یکی از بخاری‌ها را خاموش کنید محمدرضا جولایی، مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز: 🔸اگر مردم در منازل یک بخاری را به مدت ۶ ساعت در روز خاموش کنند، روزانه ۴۰ تا ۵۰ میلیون متر مکعب در کل کشور صرفه‌جویی می‌شود. وی با تاکید بر اینکه اکنون در مرز هشدار مصرف گاز قرار داریم، گفت: 🔸چند عامل در بروز شرایط کنونی دخیل هستند، یکی موضوع تداوم همین وضع است یعنی اگر یک روز رقم مصرف ۷۰۰ میلیون متر مکعب باشد مشکل نداریم اما اگر روز بعد هم مصرف در همین محدوده باشد مشکل خواهیم داشت، تداوم و فشار نقطه‌ای هم مهم است. در کل اگر مصرف از عدد ۶۵۰ میلیون متر مکعب بالاتر برود وارد شرایط بحرانی گاز شده‌ایم./ ایلنا
🔺 نقشه‌ی افت فشار گاز در کشور تا این لحظه؛ وضعیت هشدار برای ۵ استان مدیر مرکز راهبری گاز کشور: 🔺 اگر میزان مصرف گار به همین روال ادامه داشته باشد استان‌های خراسان رضوی، خراسان شمالی و خراسان جنوبی، گلستان و مازندران با چالش مواجه خواهند شد. 🔺 به دلیل کاهش دمای بسیار پایین در شمال شرق، افزایش مصرف خانگی و قطع واردات گاز از ترکمنستان، تامین گاز در شمال شرق کشور دشوار است. ‌❣ @Mattla_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 یک نکته‌ی مهم اینکه اگر از سمت همسرتان دریافت می‌کنید هیچ وقت از همان اول شروع به انتقاد نکنید: ⁉️ چرا رنگ قرمزش را نگرفتی؟ ⁉️چرا کوتاه ترش را نگرفتی؟ ⁉️ چرا فلان مدل را نگرفتی؟ ⁉️ چرا .... 💠 اخلاق اسلامی حکم می‌کند که با کمال میل هدیه‌ی همسرتان را بپذیرید. سعی کنید حتی اگر خوشتان نیامد از آن استفاده کنید تا نتایج آن را ببینید! 💠 هیچ وقت هدیه‌ی همسرتان را به کسی نبخشید؛ فکر اینکه بخواهید بروید مغازه و آن را تعویض بکنید را از سرتان بیرون کنید. 💠 با کمال میل و با هیجان، هدیه‌ی همسرتان را قبول کنید. این رفتار، شما را به شدّت می‌کند. 💠 حتی اگر روزی همسرتان فهمید که برخی خصوصیات این هدیه، مورد پسند شما نبوده به او بگویید بخاطر علاقه‌ام به تو از آن استفاده کردم و چون انتخاب تو بود برایم شیرین و لذت‌بخش بود.👌 ‌❣ @Mattla_eshgh
🚫 وسط شادی هامون برای و ، یادی کنیم از هزاران ظلمی که تمدن به داشته است ⛔️ تصویر سرهای بریده زنان توسط فرانسوی‌ها که امروز مدعی و هستند. این بدتر از اگر به رهبر انقلاب اهانت نکنند تعجب داره! ‌❣ @Mattla_eshgh
2.24M
🔲سوال دریافتی 🔻سلام علیکم وقتتون بخیر آن شاالله خداوند به نفستون برکت بده... و اما... ببخشید😔 بنده از زمانی که یکم احساسات رو می‌فهمیدم با دختر خاله ام بهم علاقه داشتیم ... تااینکه به سن ۲۵ سالگی رسیدیم... من تازه دانشگاه قبول شده بودم و ایشون تمام کرده بود... و از طریق واسطه هایی از ایشون خواستگاری کردیم.. ولی چون تازه دانشگاه قبول شده بود و و من شغل نداشتم قبول نکردند بااینکه خیلی من را دوست داشت. به من گفتم تا شغل نداشته باشی نمیتونم... بنده هم بعد از پایان تحصیل دانشگاه با یک دانشجو مومن که خیلیم دوستشون دارم ازدواج کردم و الان حدود۷سال از زندگی بنده با ایشون، میگذره و ما از هم خیلی راضی هستیم و بلطف خدا ۲تا بچه داریم... اینم عرض کنم خدمتتون که در تمام مدت ۱۰الی۱۵سالی که من و دخترخاله ام بهم علاقه داشتیم کوچکترین خطایی از دستمون در نرفت حالا مشکلی که دارم اینه که هروقت خانواده را میبینم، اقوام و خویشان را میبینم سعی میکنن منو بیاد ایشان بندازن😭😭😭 الان فکر ایشون خیلی منو عذاب میده... حالا نمی‌دونم چیکار کنم که تمام اون ایام از یادم بره😞😞😞 من نمی‌خوام حتی بهشون فکر کنم این موضوع رو هیچوقت برای هیچ کس عنوان نکردم که بهم راهکار بده...🔺 ➖➖➖➖ ✅🎙 پاسخ شیخ قمی در فایل صوتی 🔝
🚬🗝🇬🇧🇺🇸⚰برخی بیماریها در ظاهر رفتند ولی آثار سوء آن سالها باقیست... کمبود گاز امروز هدیه حسن روحانی و زنگنه به آینده ایران بود. شرکت ذخیره سازی گاز در سال ۱۳۹۶ توسط این نخبگان سیاسی منحل شد. گفتند چون سرمایه گذاری خارجی نیست تازه ما نیازبه ذخیره گاز نداریم. هم زمان با حذف ذخایر گاز تمام صنایع مجبور به استفاده از گاز طبیعی شدند(بر اساس توافقنامه پاریس محیط زیست برای ایجاد رضایت طرف غربی) البته در همان زمان حسن کلید نخبگان هشدار داده بودند با این سیاستهای افتضاح زنگنه از سال ۱۴۰۰ دچار کمبود ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز خواهیم شد. https://naftonline.ir/news/27868/ 🔻🔺🔻 جبران این خسارت (بخوانید خیانت) دولت حسن کلید تا سال ۱۴۰۵ زمان لازم دارد. که برای ده ها سال بعد ما هم فکر کرده بودی! ➖➖➖ 🔗کانال اصلی «دوره تخصصی تربیت مبلغ بین الملل»↙️ 📍https://eitaa.com/joinchat/23527424Cc6ba52ee21
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 بازی‌های VR (واقعیت مجازی) بستری بسیار مناسب برای بسط حتی برای کودکان! | 📲 ‌❣ @Mattla_eshgh
یکی از درستان گفتن👇 طرقبه از دیروزساعت3 تا امروز ساعت 2نیم گاز قطع بود بدون اینکه اطلاع رسانی داشته باشه