مطلع عشق
تو برای پروانه شدن آفریده شده ای دنیـ🌎ــا پیله توست و فرصتی برای پروانه شدن تا آنروز راهی نیست🚶
اولین جلسه تدریس
امشب ساعت ۲۲ در گروه آرامشِ زندگیِ من
مطلع عشق
خاطرات طلبه شهید گمنام سید علی حسینی قسمت ۳۴ 🍃دو اتفاق مبارک با خوشحالی پیشونیش رو بوسیدم ..
#زندگی نامه #طلبه_شهید_گمنام_سیدعلی_حسینی
#قسمت ۳۵
🔸 برای آخرین بار
این بار هم موقع تولد بچه ها علی نبود ... زنگ زد، احوالم رو پرسید ... گفت؛ فشار توی جبهه سنگینه و مقدور نیست برگرده ...
وقتی بهش گفتم سه قلو پسره ... فقط سلامتی شون رو پرسید ...
- الحمدلله که سالمن ...
- فقط همین ... بی ذوق ... همه کلی واسشون ذوق کردن...
- همین که سالمن کافیه ... سرباز امام زمان رو باید سالم تحویل شون داد ... مهم سلامت و عاقبت به خیری بچه هاست ... دختر و پسرش مهم نیست ...
همین جملات رو هم به زحمت می شنیدم ... ذوق کردن یا نکردنش واسم مهم نبود ... الکی حرف می زدم که ازش حرف بکشم ... خیلی دلم براش تنگ شده بود ... حتی به شنیدن صداش هم راضی بودم ...
زمانی که داشتم از سه قلوها مراقبت می کردم ... تازه به حکمت خدا پی بردم ... شاید کمک کار زیاد داشتم ... اما واقعا دختر عصای دست مادره ... این حرف تا اون موقع فقط برام ضرب المثل بود ...
سه قلو پسر ... بدتر از همه عین خواهرهاشون وروجک ...
هنوز درست چهار دست و پا نمی کردن که نفسم رو بریده بودن ...
توی این فاصله، علی ... یکی دو بار برگشت ... خیلی کمک کار من بود ... اما واضح، دیگه پابند زمین نبود ... هر بار که بچه ها رو بغل می کرد ... بند دلم پاره می شد ...
ناخودآگاه یه جوری نگاهش می کردم ... انگار آخرین باره دارم می بینمش ... نه فقط من، دوست هاش هم همین طور شده بودن ...
برای دیدنش به هر بهانه ای میومدن در خونه ... هی می رفتن و برمی گشتن و صورتش رو می بوسیدن ... موقع رفتن چشم هاشون پر اشک می شد ... دوباره برمی گشتن بغلش می کردن ...
همه ... حتی پدرم فهمیده بود ... این آخرین دیدارهاست ... تا اینکه ... واقعا برای آخرین بار ... رفت ...
ادامه دارد...
یاد کنید شهدا رو باذکرصلوات بر محمد و ال محمد
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی مُحَمَّد وآل مُحَمَّد وعَجّلْ فَرَجَهُم
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
#زندگی نامه طلبه شهید گمنام سید علی حسینی
قسمت ۳۶
🔸 اشباح سیاه
حالم خراب بود ... می رفتم توی آشپزخونه ... بدون اینکه بفهمم ساعت ها فقط به در و دیوار نگاه می کردم ... قاطی کرده بودم ... پدرم هم روی آتیش دلم نفت ریخت ...
برعکس همیشه، یهو بی خبر اومد دم در ... بهانه اش دیدن بچه ها بود ... اما چشمش توی خونه می چرخید ... تا نزدیک شام هم خونه ما موند ... آخر صداش در اومد ...
- این شوهر بی مبالات تو ... هیچ وقت خونه نیست ...
به زحمت بغضم رو کنترل کردم ...
- برگشته جبهه ...
حالتش عوض شد ... سریع بلند شد کتش رو پوشید که بره... دنبالش تا پای در رفتم اصرار کنم برای شام بمونه ... چهره اش خیلی توی هم بود ... یه لحظه توی طاق در ایستاد ...
- اگر تلفنی باهاش حرف زدی ... بگو بابام گفت ... حلالم کن بچه سید ... خیلی بهت بد کردم ...
دیگه رسما داشتم دیوونه می شدم ... شدم اسپند روی آتیش ... شب از شدت فشار عصبی خوابم نمی برد ...
اون خواب عجیب هم کار خودش رو کرد ... خواب دیدم موجودات سیاه شبح مانند، ریخته بودن سر علی ... هر کدوم یه تیکه از بدنش رو می کند و می برد ...
از خواب که بلند شدم، صبح اول وقت ... سه قلوها و دخترها رو برداشتم و رفتم در خونه مون ... بابام هنوز خونه بود ... مادرم از حال بهم ریخته من بدجور نگران شد ... بچه ها رو گذاشتم اونجا ... حالم طبیعی نبود ... چرخیدم سمت پدرم...
- باید برم ... امانتی های سید ... همه شون بچه سید ...
و سریع و بی خداحافظی چرخیدم سمت در ... مادرم دنبالم دوید و چادرم رو کشید ...
- چه کار می کنی هانیه؟ ... چت شده؟ ...
نفس برای حرف زدن نداشتم ... برای اولین بار توی کل عمرم... پدرم پشتم ایستاد ... اومد جلو و من رو از توی دست مادرم کشید بیرون ...
- برو ...
و من رفتم ...
ادامه دارد...
یاد کنید شهدا رو باذکرصلوات بر محمد و ال محمد
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی مُحَمَّد وآل مُحَمَّد وعَجّلْ فَرَجَهُم
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
#رفع_موانع_ازدواج
✨روشهای رفع موانع ازدواج✨
🌼قبول دارم که بعضی مسائل مانع ازدواج است و با وجود آن ها نمی توان ازدواج کرد، اما نکته ی مهم این است که اگر به سبب آن مانع، از ازدواج چشم بپوشیم، نیاز به ازدواج از بین نمی رود. کار روز به روز سخت تر می شود و این دغدغه به یک گره فکری تبدیل خواهد شد.
✔️باید برنامه ای برای رفع مانع بریزیم تا خیالمان راحت شود که این مانع تا مدتی دیگر-با لطف خداوند- برطرف خواهد شد. اکنون به مهم ترین موانع ازدواج و برنامه ی پیشنهادی برای رفع آن اشاره می کنیم.
🔵بیکاری
🔼پیشنهاد:
1⃣به طور جدی تحقیق و مشورت را شروع کنیم.
2⃣به فکر کار خاصی مثل پشت میز نشستن یا درآمد زیاد نباشیم، بلکه بدانیم تلاش برای کسب روزی امری است واجب و نوعی عبادت و افتخار به شمار می آید و برکت با خداوند است.
3⃣ قانع باشیم و همین که زمینه ی کار مناسب و حقوق حداقل فراهم شد، برای ازدواج اقدام نماییم و بر خداوند توکل کنیم.
🔴نداشتن امکانات
🔺از استدلالات ناصحیح اما شایان توجه این است که پدرها و مادرها می گویند: « ما در آغاز زندگی از صفر شروع کردیم و هیچ امکاناتی نداشتیم. ولی کم کم خداوند لطف کرد و همه چیز درست شد. » اما نوبت به فرزندانشان که می رسد توقع دارند نسل جوان همه چیز داشته باشند و از خواستگار دخترشان توقع داشتن خانه، خودرو و امکانات دیگر دارند.
🔽پیشنهاد:
اگر جوانی جرأت و شهامت کار کردن را دارد و تن پرور و تنبل نیست و زمینه ی کار برایش فراهم شده، اما هنوز درآمد زیاد و امکانات زیاد فراوان ندارد، باید به سرگرفتن ازدواجِ او کمک کنیم. خانواده ی دختر و خانواده ی پسر باید با آسان گرفتن امر ازدواج و آموختن درس قناعت و تحمل و نیز یادآوری سختی هایی که با یاری خداوند به آسانی تبدیل شده، زمینه ی زندگی را برای دو جوان فراهم کنند و بدانند که پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: « هر کس از ترس خرج و نفقه ازدواج نکند، به خدا بدگمان گشته در حالی که خدای تعالی در قرآن می فرماید: « ازدواج کنید که اگر فقیر باشید خداوند شما را از عنایت خود بی نیاز می گرداند. » از سوی دیگر ازدواج خودش یکی از عوامل افزایش روزی است؛ همانطور که پیامبر عزیزمان فرموده اند: « ازدواج کنید زیرا همسر برای شما سبب روزی است.»
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
هدایت شده از حامیان استاد رائفی پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📡 پرهزینه بودن خانواده های ایرانی به خاطر توهمات مختلف!
😒
استاد حسن عباسی
╔═.🍃.═════════╗
❣ eitaa.com/joinchat/639434752C60c801636b
╚═════════.🍃.═╝
مطلع عشق
#زندگی نامه طلبه شهید گمنام سید علی حسینی قسمت ۳۶ 🔸 اشباح سیاه حالم خراب بود ... می رفتم توی
#زندگی نامه #طلبه_شهید_گمنام_سیدعلی=حسینی
#قسمت ۳۷
🌸 بیت المال
احدی حریف من نبود ... گفتم یا مرگ یا علی ... به هر قیمتی باید برم جلو ... دیگه عقلم کار نمی کرد ... با مجوز بیمارستان صحرایی خودم رو رسوندم اونجا ... اما اجازه ندادن جلوتر برم ...
دو هفته از رسیدنم می گذشت ... هنوز موفق نشده بودم علی رو ببینم که آماده باش دادن ...
آتیش روی خط سنگین شده بود ... جاده هم زیر آتیش ... به حدی فشار سنگین بود که هیچ نیرویی برای پشتیبانی نمی تونست به خط برسه ... توپخونه خودی هم حریف نمی شد...
حدس زده بودن کار یه دیدبانه و داره گرا میده ... چند نفر رو فرستادن شکارش اما هیچ کدوم برنگشتن ... علی و بقیه زیر آتیش سنگین دشمن ... بدون پشتیبانی گیر کرده بودن... ارتباط بی سیم هم قطع شده بود ...
دو روز تحمل کردم ... دیگه نمی تونستم ... اگر زنده پرتم می کردن وسط آتیش، تحملش برام راحت تر بود ... ذکرم شده بود ... علی علی ... خواب و خوراک نداشتم ... طاقتم طاق شد ... رفتم کلید آمبولانس رو برداشتم ...
یکی از بچه های سپاه فهمید ... دوید دنبالم ...
- خواهر ... خواهر ...
جواب ندادم ...
- پرستار ... با توئم پرستار ...
دوید جلوی آمبولانس و کوبید روی شیشه ... با عصبانیت داد زد ...
- کجا همین طوری سرت رو انداختی پایین؟ ... فکر کردی اون جلو دارن حلوا پخش می کنن؟ ...
رسما قاطی کردم ...
- آره ... دارن حلوا پخش می کنن ... حلوای شهدا رو ... به اون که نرسیدم ... می خوام برم حلوا خورون مجروح ها ...
- فکر کردی کسی اونجا زنده مونده؟ ... توی جاده جز لاشه سوخته ماشین ها و ... جنازه سوخته بچه ها هیچی نیست... بغض گلوش رو گرفت ... به جاده نرسیده می زننت ... این ماشین هم بیت الماله ... زیر این آتیش نمیشه رفت ... ملائک هم برن اون طرف، توی این آتیش سالم نمیرسن ...
- بیت المال ... اون بچه های تکه تکه شده ان ... من هم ملک نیستم ... من کسیم که ملائک جلوش زانو زدن ...
و پام رو گذاشتم روی گاز ... دیگه هیچی برام مهم نبود ... حتی جون خودم ...
ادامه دارد...
یاد کنید شهدا رو باذکرصلوات بر محمد و ال محمد
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی مُحَمَّد وآل مُحَمَّد وعَجّلْ فَرَجَهُم
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
#زندگی نامه طلبه شهید گمنام سید علی حسینی
قسمت ۳۸
و جعلنا ♦️
و جعلنا خوندم ... پام تا ته روی پدال گاز بود ... ویراژ میدادم و می رفتم ...
حق با اون بود ... جاده پر بود از لاشه ماشین های سوخته... بدن های سوخته و تکه تکه شده ... آتیش دشمن وحشتناک بود ... چنان اونجا رو شخم زده بودن که دیگه اثری از جاده نمونده بود ...
تازه منظورش رو می فهمیدم ... وقتی گفت ... دیگه ملائک هم جرات نزدیک شدن به خط رو ندارن ... واضح گرا می دادن... آتیش خیلی دقیق بود ...
باورم نمی شد ... توی اون شرایط وحشتناک رسیدم جلو ...
تا چشم کار می کرد ... شهید بود و شهید ... بعضی ها روی همدیگه افتاده بودن ... با چشم های پر اشک فقط نگاه می کردم ... دیگه هیچی نمی فهمیدم ... صدای سوت خمپاره ها رو نمی شنیدم ... دیگه کسی زنده نمونده که هنوز می زدن ...
چند دقیقه طول کشید تا به خودم اومدم ... بین جنازه شهدا دنبال علی خودم می گشتم ...
غرق در خون ... تکه تکه و پاره پاره ... بعضی ها بی دست... بی پا ... بی سر ... بعضی ها با بدن های سوراخ و پهلوهای دریده ... هر تیکه از بدن یکی شون یه طرف افتاده بود ... تعبیر خوابم رو به چشم می دیدم ...
بالاخره پیداش کردم ... به سینه افتاده بود روی خاک ... چرخوندمش ... هنوز زنده بود ... به زحمت و بی رمق، پلک هاش حرکت می کرد ... سینه اش سوراخ سوراخ و غرق خون ... از بینی و دهنش، خون می جوشید ... با هر نفسش حباب خون می ترکید و سینه اش می پرید ...
چشمش که بهم افتاد ... لبخند ملیحی صورتش رو پر کرد ... با اون شرایط ... هنوز می خندید ...
زمان برای من متوقف شده بود ...
سرش رو چرخوند ... چشم هاش پر از اشک شد ... محو تصویری که من نمی دیدم ... لبخند عمیق و آرامی، پهنای صورتش رو پر کرد ... آرامشی که هرگز، توی اون چهره آرام ندیده بودم ... پرش های سینه اش آرام تر می شد ... آرام آرام ... آرام تر از کودکی که در آغوش پر مهر مادرش ... خوابیده بود ...
پ.ن: برای شادی ارواح مطهر شهدا ... علی الخصوص شهدای گمنام ... و شادی ارواح مادرها و پدرهای دریا دلی که در انتظار بازگشت پاره های وجودشان ... سوختند و چشم از دنیا بستند ... صلوات ...
ان شاء الله به حرمت صلوات ... ادامه دهنده راه شهدا باشیم ... نه سربار اسلام ...
ادامه دارد...
یاد کنید شهدا رو باذکرصلوات بر محمد و ال محمد
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی مُحَمَّد وآل مُحَمَّد وعَجّلْ فَرَجَهُم
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
تــ😍ـو
در منــ اتفاق افتادے
و من پرشدمــ از تــ😍ـو
به همینـــ سادگے 😀
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
🌸▪️🌺▪️🌼▪️ 🔴 عوارض یبوست مزاجی : ⚫️ يبوست عوارض بي شماري را در بر دارد كه در زیر به چند تا از آنها
🌸💐✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم✨💐🌸
#جلسه_نوزدهم
🌹📝 موضوع : درمان یبوست مزاجی
✳️ در جلسه قبل در مورد علل و عوارض یبوست مزاجی توضیح دادیم و همه متوجه شدیم که این عارضه عوارض بسیار بدی داره و می توان گفت یا
👈عامل خیلی از مریضی هاست یا
👈 تشدید کننده مریضی هاست.
⬅️ بنابراین وقتی خودمان مریض شدیم یا با مریضی مواجه شدیم، اولین کار بررسی یبوست مزاجی و رفع این عارضه هست.
🌸 ان شاءالله که در این جلسه برای رفع و درمان این عارضه مطالبی ارائه خواهم داد، ولی اگر در این رابطه بزرگواران تجربه ای یا توصیه و یا راهکاری دارند، بعد از اتمام تدریس می تونند برا استفاده همگی اعضاء گروه به اشتراک بزارند. ✅💐
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
🌷✨🌹✨🌻
💠 درمان یبوست به روش طب سنّتی ، به مانند سایر بیماری ها، بر اساس 👈 علل ایجاد کننده آن است و تجویز 👈 یک نسخه واحد
⬅️ برای تمام افراد 👉
👈 امکان پذیر نیست.
🔷 بسیاری از مبتلایان به یبوست تصور می کنند که مصرف هر سبزی و میوه یا هر گیاه دارویی برای درمان یبوست مفید است، یا دستکم ضرری ندارد، بنابراین برای رهایی از این مشکل به انواع خوراکی ها و گیاهان دارویی پناه می برند. خیلی ها گمان می کنند که هر سبزی و میوه و روغنی مانند شاهی و گشنیز و آلوی بخارا و انگور و زردآلو و روغن کرچک و زیتون برای همۀ اقسام یبوست و در همۀ افراد، به طور یکسان کارساز و بی عارضه اند، یا ممکن است فکر کنند که انواع شربتها و قرصهای گیاهی تولیدشده برای رفع یبوست، برای همگان موثر و بی عارضه هستند. اما باید گفت که درمان اصولی یبوست بدون تشخیص گونه و سبب آن ممکن نیست و اگر چه مصرف برخی گیاهان می تواند در ظاهر یبوست را کاهش دهد یا موقتاً از بین ببرد امّا از سوی دیگر ممکن است سبب اصلی یبوست را شدیدتر کند یا ناخوشی های دیگر فرد را افزایش دهد.
🔴❗️ تصور کنید زن مسنی که دچار نفخ و چاقی هم هست و از احساس سرمای بدن نیز شکایت دارد بخواهد یبوستش را با خوردن خیار یا آلوبخارا درمان کند، البته این دو میوه یبوست او را موقتاً بهبود می دهند ولی پس از اندک زمانی می توانند موجب تشدید یبوست و ناراحتی های دیگر وی یعنی نفخ و احساس سرما شوند. ⚠️ 👈 به عبارت دیگر این زن دچار غلبه بلغم است و یبوست او نیز ناشی از این امر است که با مصرف خیار و آلوبخارا مشکل او تشدید خواهد شد.👉
👈 به همین جهت هم هست که می بینیم غذا یا دارویی که برای یک نفر، یک ملین مطلوب محسوب می شود در فرد دیگر ممکن است باعث ایجاد یبوست شود. ✅🌹👌
✳️ همچنین درحال حاضر بیشتر فرآورده های گیاهی موجود در داروخانه ها (که برای درمان یبوست عرضه شده اند) دارای برگ سنا یا عصارۀ آن هستند و از این رو نه از دیدگاه فیتوتراپی و نه از منظر مکتب طب حکمی ایران، نباید آنها را به طور بلندمدت مصرف کرد زیرا سنا در درازمدت موجب تنبلی روده و وابستگی آن می شود و همچنین عارضه ای به نام مگاکولون یعنی گشادی و نارسایی عضلانی روده ایجاد می کند...» ✅🔰🔴
🔵 بنابراین، درمان یبوست و به ویژه درمان دارویی آن امری تخصّصی است که حتما و باید با نظر طبیب مجرّب انجام شود و درمان های خودسرانه می توانند عوارض جبران ناپذیری در پی داشته باشند.
🌸 تأکید ما این است که عامل بوجود آورنده شناسایی و رفع شود و آنچه در ادامه به آن اشاره می شود، نسخه هایی ساده که در اکثر موارد یبوست های ساده برای عموم قابل استفاده است، امّا باید باز هم متذکّر شویم که به مانند سایر بیماری ها، درمان یبوست نیز باید با تغییر در رژیم غذایی و روش زندگی انجام شود و بعضی نسخه های ذکر شده بهتر است با تجویز طبیب و تنها در کوتاه مدّت استفاده شوند. ✅💐
استاد #جمالپور
#طب_اسلامی روزهای زوج در👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc