وقتی تو نیستی، شادی کلام نامفهومی ست! - #حسین_منزوی #مهروماه ☕️' Mava | مأوی

هنوزم «بوی آغوشِ تو» را پیراهنم دارد... از اندوهی کـه من هر روز میپوشم چه میدانی‌...؟! - #هادی_افروز #وِنوش ☕️' Mava | مأوی

کاش اینجا بودی، همین کنار خودم و من یادم میرفت که خسته ام، خرابم، ویرانم... - #سید_علی_صالحی #بـَحریة ☕️' Mava | مأوی

‏«یا رَبِّ لا تُعَلِّق قَلْبِی بِما لَیْسَ لِی» ‏پروردگارا! قلب مرا به آن‌چه برای من نیست، وابسته مگردان!... - ‏#محمد_العدوی #شاخه_نبآت ☕' Mava | مأوی

-پژوا

تا عطرِ تنت اینجاست، نبضم به تو وابسته ‌ست با بویِ نفس‌هایت، جانانه شدن با من..️. - #شهریار #شاخه_نبآت ☕' Mava | مأوی

آنقدر دلچسب خلقت کرده است خدا که می خواهم ببوسمش گفتی کجاست؟ نزدیک رگِ گردنت؟ #ناشناس #نآرنج ☕' Mava | مأوی

دنیا نمی ارزد به این پرهیز و این دوری! - #فروغ_فرخزاد #مهروماه ☕️' Mava | مأوی

مردم دیده ما جز به رُخَت ناظر نیست دل سرگشتهٔ ما غیرِ تو را ذاکر نیست اشکم احرامِ طوافِ حَرَمَت می‌بندد گر چه از خونِ دلِ ریش دمی طاهر نیست! بستهٔ دام و قفس باد! چو مرغ وحشی طایر سِدره اگر در طلبت طایر نیست عاشقِ مفلس اگر قلبِ دلش کرد نثار مَکُنَش عیب که بر نقدِ روان قادر نیست! عاقبت دست بدان سروِ بلندش برسد هر که را در طلبت همتِ او قاصر نیست (: از روان بخشی عیسی نزنم دَم هرگز زان که در روح فَزایی چو لبت ماهر نیست! من که در آتشِ سودای تو آهی نزنم کِی توان گفت که بر داغ، دلم صابر نیست؟ روز اول که سرِ زلفِ تو دیدم گفتم که پریشانیِ این سلسله را آخر نیست! سَرِ پیوند تو تنها نه دلِ حافظ راست کیست آن کِش سَرِ پیوند تو در خاطر نیست؟! - #حافظ #غریق ☕️' Mava | مأوی

آهی که غم ز دل نبرد ناکشیدنی‌ست - #صائب_تبریزی #مهروماه ☕️' Mava | مأوی

مغزم.. مغزم درد میکند از حرف زدن، چه قدر حرف زدم، چه قدر در ذهنم حرف زده ام.. - #ناشناس #بـَحریة ☕️' Mava | مأوی

ماری عزیزم سلام! استیصال، نقطه‌ای که بعضی از ماها بهش می‌رسیم که نمی‌فهمیم چی خوبه، چی بد کاملا درمانده! اگر استیصال دست و پا داشت احتمالا میشد من گآهی وقتا از قضاوت دیگران خسته میشم اونقدر خسته که حتی توانی برای توضیح نیست کم‌کم این تمایل به توضیح ندادن برای هرکسی تبدیل میشه به یه کنج تنهایی میشه باهاش لذت برد میشه باهاش به استیصال رسید نور هست، امید هست این مابین هستن کسایی که بتابن بهمون که بگن ما هنوز هستیم ولی کاش میشد فراموش کرد چیزی رو که ما رو به استیصال رسونده گذاشتش توی ی اتاق و ازش فرار کرد اصلا ماری عزیزم، کاش میشد وقت قرص‌هام رو بهم یادآوری کنی تمام