#مهدویّت
هر روز یک سوال و جواب در مورد
#یاران_امام_زمان (عج)
✅پرسش: نقش زنان در ارتباط با امام زمان (عج) و ظهور ایشان چیست؟
✔پاسخ:نقش زنان در دو بعد قابل بررسي است:
الف🔸دوران قيام و انقلاب: آنچه از روايات استفاده ميشود زنان در ركاب حضرت و در جريان جنگ، همراه ايشان هستند و آنچه را كه ايشان امر ميكند، انجام ميدهند.
در بعضي از روايات آمده است:
💕«50 زن در گروه 313 نفري (گروه اول از ياران)
حضور دارند.»
📚(بحار الانوار، ج52، ص223)
📙طبق بعضي از روايات، گروهي از ياران حضرت زناني اند كه قبل از ظهور از دنيا رفته و هنگام ظهور رجعت كرده و به دنيا باز ميگردند.....
📚(دلايل الانامه، ص260)
ب🔸دوران پيروزي و حاكميت عدل مهدوي: در اين دوران ـ كه دوران رشد و شكوفايي علم و حكمت است ـ زنان حركت و رشد چشمگيري خواهند داشت. آنان چنان از علم و معارف اسلامي بهره ميبرند كه حركات و رفتارشان، بر اساس قانون خدا است. بر اين پايه به بهترين وجه ممكن به تربيت فرزندان با ايمان ـ در كنار حركت فرهنگي خود اقدام ميكنند.....
امام م(ع) فرمود:
🍃«در زمان امام مهدي(عج) به شما حكمت داده ميشود، تا آنجا كه زن در درون خانهاش مطابق كتاب خدا و سنت پيامبر(ص) قضاوت ميكند»🍃
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
«هُوَالمعبود»
دلم از حسرت دیدار گرفته است بیا
آسمان کلبه ای از قوس و قزح بست،بیا
همه شب منتظر وتکیه به دیوار دلم
دیده ام آینهٔ روی جمال است،بیا
گَرد هنگامِ زدودن به هوا می خیزد
دیده ای؟ قصه ٔ من مثلِ همان است،بیا
من که خاکسترم از آتشِ عشقت صنما
تا همین خاکِ دَرَت نیز به جا هست،بیا
باد خاکسترِ «افسون» زجا خواهد برد
چون که سرما زد و نزدیکِ خزان است،بیا
📝 افسونِ_طبری
#اللّهم_عجّل_لولیّک_الفرج
مردی ساده چوپان شخصی ثروتمندی بود و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت می کرد.
یک روز صاحب گوسفندان به چوپانش گفت:
می خواهم گوسفندانم را بفروشم چون می خواهم به مسافرت بروم و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و می خواهم مزدت را نیز بپردازم.
پول زیادی به چوپان داد اما چوپان آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت می کرد و باور داشت که مزد واقعی کارش است، ترجیح داد.
چوپان در مقابل حیرت زدگی صاحب گوسفندان، مزد اندک خویش را که پنج درهم بود دریافت کرد و به سوی خانه اش رفت.
چوپان بعد از آن روز که بی کار شده بود، دنبال کار می گشت اما شغلی پیدا نکرد ولی پول اندک چوپانی اش را نگه داشت و خرج نکرد به امید اینکه روزی به کارش آید
در آن روستا که چوپان زندگی می کرد
مرد تاجری بود که مردم پولشان را به او می دادند تا به همراه کاروان تجارتی خویش کالای مورد نیاز آنها را برایشان خریداری کند.
هنگامی که وعده سفرش فرا رسید ، مردم مثل همیشه پیش او رفتند و هر کس مقداری پول به او داد و کالای مورد نیاز خویش را از او طلب کرد.
چوپان هم به این فکر افتاد که پنج درهمش را به او بدهد تا برایش چیز سودمندی خرید کند
لذا او نیز به همراه کسانی که نزد تاجر رفته بودند، رفت.
هنگامی که مردم از نزد تاجر رفتند ، چوپان پنج درهم خویش را به او داد.
تاجر او را مسخره کرد و خنده کنان به او گفت:
با پنج درهم چه چیزی می توان خرید؟
چوپان گفت:
آن را با خودت ببر هر چیز پنج درهمی دیدی برایم خرید کن.
تاجر از کار او تعجب کرد و گفت:
من به نزد تاجران بزرگی می روم و آنان هیچ چیزی را به پنج درهم نمی فروشند؛ آنان چیزهای گرانقیمت می فروشند.
اما چوپان بسیار اصرار کرد و در پی اصرار وی تاجر خواسته اش را پذیرفت.
تاجر برای انجام تجارتش به مقصدی که داشت رسید و مطابق خواسته ی هر یک از کسانی که پولی به او داده بودند ما یحتاج آنان را خریداری کرد.
هنگام برگشت که مشغول بررسی حساب و کتابش بود ، بجز پنج درهم چوپان چیزی باقی نمانده بود و بجز یک گربه ی چاق چیز دیگری که پنج درهم ارزش داشته باشد نیافت که برای آن چوپان خریداری کند.
صاحب آن گربه می خواست آن را بفروشد تا از شرش رها شود ، تاجر آن را بحساب چوپان خرید و به سوی شهرش بر می گشت.
در مسیر بازگشت از میان روستایی گذشت ، خواست مقداری در آن روستا استراحت کند ، هنگامی که داخل روستا شد ، مردم روستا گربه را دیدند و از تاجر خواستند که آن گربه را به آنان بفروشد .
تاجر از اصرار مردم روستا برای خریدن گربه از وی حیرت زده شد.
از آنان پرسید:
دلیل اصرارتان برای خریدن این گربه چیست؟
مردم روستا گفتند:
ما از دست موشهایی که همه زراعتهای ما را می خورند مورد فشار قرار گرفته ایم که چیزی برای ما باقی نمی گزارند
و مدتی طولانی است که به دنبال یک گربه هستیم تا برای از بین برن موشها ما را کمک کند.
آنان برای خریدن آن گربه از تاجر به مقدار وزن آن طلا اعلام آمادگی کردند .
هنگامی که تاجر از تصمیم آنان اطمینان حاصل کرد، با خواسته آنان موافقت کرد که گربه را به مقدار وزن آن طلا بفروشد.
چنین شد و تاجر به شهر خویش برگشت ، مردم به استقبالش رفتند و تاجر امانت هر کسی را به صاحبش داد تا اینکه نوبت چوپان رسید.
تاجر با او تنها شد و او را به خداوند قسم داد تا راز آن پنج درهم را به او بگوید که آن را از کجا بدست آورده است؟
چوپان از پرسش های تاجر تعجب کرد اما داستان را بطور کامل برایش تعریف نمود.
تاجر شروع به بوسیدن چوپان کرد در حالی که گریه می کرد و می گفت:
خداوند در عوض بهتر از آن را به تو داد چرا که تو به روزی حلال راضی بودی و به بیشتر از آن رضایت ندادی.
در اینجا بود که تاجر داستان را برایش تعریف کرد و آن طلاها را به او داد.
این است معنی برکت در روزی حلال....
🍃🌷🍃🌷
🌷🍃🌷
🍃🌷
🌷
#تلنگر✨
◾️ #حبّ_دنیا، انسان را از امام #زمانش جدا میکند.
🔘اینقدر حرص دنیا را نخورید، اینقدر در صف نایستید، #صف پراید، سکّه، دلار....!
اینها همه کار شیطان است که شما را از یک حقیقتی دور و جدا کند.
در این کربلای کرهی زمین، امام شما روز به روز مظلومتر و غریبتر میشود.
💢چقدر مردم حرص و غم گرانی را دارند!
چرا حرص و غم نیامدن امام زمانشان را نمیخورند! که اگر این توجّهات را بهسمت امام زمان ارواحنافداه معطوف میکردند، خدا میداند فرج و ظهور انجام میشد.✨
⚪️در یک تشرّفی آقا فرموده بودند:
«اگر فقط شیعیان #ایران جمع میشدند و برای فرج من دعا میکردند، فرج میشد و دیگر تمام بود.» ✨
💢ما شیعیان ایران هم که داریم غم گران شدن مرغ را میخوریم! این همان فرمایش آقاست که فرموده بودند:
«اگر به اندازهی مرغی که گم میکنید و دنبالش میگردید، دنبال من میگشتید، مرا پیدا میکردید.» ✨
💢امام زمان ارواحنافداه هر صبح و شام انتظار دارند که برایشان #قدم برداریم، دعا کنیم، بخود بیاییم و #بیدار شویم.
ولی ما هنوز دنبال عشقهای مجازی میرویم. دنبال مسائل #پوچ و بیارزشی که هیچ نفعی به حال ما ندارد.
🚫 #شرم نمیکنیم، خجالت نمیکشیم.
محرّم هم که میآید سیاه میپوشیم و برای امام حسین علیهالسّلام گریه میکنیم که ای داد بیداد، چه ظلمی به امام حسین علیهالسّلام کردند...
چرا نمینشینی فکر کنی که تو چه ظلمی بر امام زمانت کردی؟! ✨
⚪️امام حسین علیهالسّلام را چگونه در کربلا #تنها گذاشتند و برگشتند؟ برای چه برگشتند؟👇⚜👇
✅برای زندگی، عمر و لذّت بیشتر، بودنِ در کنار همسر و فرزند.
الآن همینها ما را از امام زمان ارواحنافداه جدا کرده است.
💢عمر بیشتر، زندگی بیشتر، کامجویی بیشتر، در کنار زن و فرزندمان خوش و خرّم زندگی کنیم، گرفتاری نداشته باشیم...
- ⭕️پس حجّة ابنالحسن امام زمان ارواحنافداه چه میشود؟
- باشد هر وقت امام زمان ارواحنافداه آمد انشاءاللّه میرویم...
توجیه میکنیم.
نه، این #راهش نیست. #حواسمان جمع باشد.
☑️استاد حاج آقا زعفری زاده
مردی متوجه شد که گوش همسرش شنوایی اش کم شده است.ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد.
به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد انجام بده و جوابش را به من بگو، در فاصله ۴ متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله ۳ متری تکرار کن. بعددر ۲متری و به همین ترتیب تابالاخره جواب بدهد.
آن شب همسر مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و او در اتاق نشسته بود.
مرد فکر کرد الان فاصله ما حدود ۴ متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به سمت آشپزخانه رفت ودوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید.
بازهم جلوتر رفت سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت: ” شام چی داریم؟”
و این بار همسرش گفت: عزیزم برای چهارمین بار میگم؛ ”
گاهی هم بد نیست که نگاهی به درون خودمان بیندازیم شاید عیبهایی که تصور میکنیم دردیگران وجود دارد در وجود خودمان است.
🍃اللهم عجل الولیک الفرج🍃
محرمانه
▫️این، جلد هفته آینده مجله تایم است که داستان معیشت معلمان آمریکا را روایت کرده است. رسانههایی که عادت داشتند از بهشت آمریکا بگویند، ببینید کار به کجا رسیده است که از روایت این فجایع ناگزیر شده اند.
▫️عکس روی جلد متعلق به خانم هوپ براون، معلمی است که با شانزده سال سابقه کار، هر روز پنج صبح تا چهار بعد از ظهر در مدرسه مشغول است، پس از آن راهی شغل دوم خود میشود، با همسرش هم یک تور راه انداختهاند، اما برای گذران زندگی مجبور است هفتهای دو بار پلاسمای خون خود را بفروشد تا از عهده هزینههای زندگی در ایالات متحده آمریکا برآید.
▫️حقوق سالانه معلمیاش پنجاه و چهار هزار دلار -با دلار چهارده هزار تومان، یعنی سالانه هفتصد و پنجاه و شش میلیون تومان، ماهی شصت و سه میلیون تومان- است.
▫️چندی پیش در جمع دوستانی که یکی از آنها تازه از آمریکا برگشته بود، این بحث را مطرح کردم که رفاه شهروند متوسط تهرانی از رفاه شهروند متوسط نیویورکی بالاتر است. بحث جالبی شد. درآمدها و هزینهها را در دو شهر اتفاقا بر پایه حقوق یک معلم مقایسه کردیم. دوستی که سالها آمریکا زندگی کرده بود، فرضیه ما را کاملا تایید کرد.
▫️ما حتما مشکلاتی داریم، اما بدانیم شرایط دشمنی که #لیبرالها میگویند برویم زیر بلیط آن تا مشکلاتمان حل شود، اصلا با ما قابل مقایسه نیست. آمریکا گرفتار فاجعه انسانی شده است.
▫️آن تصویری که از آمریکا در ذهن ما ساختهاند، مربوط به یک درصد جامعه آمریکاست، نه همه آن.
بر واقعیتهای دشمنی که برای ما شاخ و شانه میکشد، چشم نپوشیم. داشتن درک درست و دقیق از وضع دشمن، مهمترین بخش یک نبرد است. دشمن را قدرتمند و ما را ضعیف جلوه میدهند تا مقاومتمان را بشکنند. واقعیت اما ضعف و زبونی دشمن است.
✍ سیدیاسر جبرئیلی
🔴🔵 چند معجزه از حضرت علی اصغر (ع):
🔴 آقای جلالی از نزدیکان شیخ جعفر آقا مجتهدی نقل کرده :
🔷 چند سال پیش که در قم بسر میبردم روز عاشورا به شدت مریض بودم و به طوری درد سراسر وجودم را فرا گرفته بود که نمیتوانستم از رختخواب برخیزم.
طبق معمول همه ساله در آن روز هم مراسم عزاداری در منزل برپا بود. در همان هنگام با حال سختی که داشتم متوسل به حضرت علیاصغر (ع) شدم و حالتی به خصوص برایم پیدا شد و صحنههایی را مشاهده کردم.
از جمله دیدم سقف اتاق شکافته شد و نور عجیبی از آسمان به طرفم آمد به حدی آن نور شدید بود که از شدت آن چشمانم را بستم و بعد از چند لحظه که چشمانم را باز نمودم و سرم را بالا آوردم دیدم بانویی در حالیکه طفلی را در آغوش دارند در مقابلم نشستهاند.
در همان حال به من فهماندند که آن دو بزرگوار حضرت رباب و حضرت علیاصغر (ع) میباشند. سپس ایشان فرمودند: آقای جلالی هر چه که دارم و به هر کجا که رسیدهام از ناحیه حضرت علیاصغر (ع) و توسل به ایشان بوده است.
🔴 دستور توسل ایت الله حق شناس به آیت عظمای کربلا
🔷 حضرت ایت الله حق شناس رضوان الله تعالی علیه می فرمودند: یکبار در حین خواندن زیارت عاشورا چهل روزه مشکلی پیش آمد و نتوانستم آن را بجا آورم. برای همین خیلی ناراحت شدم و به ابا عبدالله (ع)متوسل شدم،
ناگهان دیدم آقا تشریف آوردند و فرمودند: آمیرزا عبدالکریم چه شده است. ایشان قضیه را عرض کرده بودند. می فرمودند آقا فرمود: چرا به آیت عظمای کربلا متوسل نمی شوی؟
ایشان عرض کرده بودند: آقا آیت عظمای کربلا کیست؟ فرمودند: آقا قنداقه علی اصغر (ع) را از زیر عبایشان بیرون آوردند و فرمودند ایشان است.
🔴 توسل اسرا برای روشن کردن چراغ عزاداری
🔷 مرتضی سرهنگی در بخشی از کتاب «محرم در اسارت» مینویسد:
بهترین خاطرهای که از محرم در اسارت دارم، به آن سالی برمیگردد که عراقیها طبق عادت هر سالهشان، روز هفتم و هشتم محرم به همه آمپولهایی تزریق میکردند تا ایرانیها نتوانند در روزهای تاسوعا و عاشورا عزاداری کنند.
این کار شیطانیشان هر سال خوب نتیجه میداد و غیر از چند نفر که به «لطایف الحیل» از زیر تزریق آمپول، جان سالم به در میبردند، بقیه چنان تب میکردند که تا چند روز در جا میافتادند.
آن سال، دیگر تجربه کافی به دست آورده بودند و اسامی افراد از روی لیست میخواندند و حتی یک نفر نیز نتوانست از نیش سوزن آمپول در امان بماند. حتی بین بچهها شایع شده بود که درصد آمپول امسال، چند سیسی بیشتر از سالهای پیش است.
وقتی عراقیها به آسایشگاه ما آمدند، همه بچهها به حضرت «علیاصغر(ع) » متوسل شده، نجات خود را از آن دردانه کوچک امام حسین (ع) خواستند.
قلب پاک بچهها و نام پربرکت آن طفل خاندان پیامبر چنان اثر معجزه آسایی داشت که هیچ یک از بچهها- به جز یکی دو نفر که بیماری کم خونی داشتند – تب نکردند.
عراقیها که میدانستند آمپولها کار خودشان را خواهند کرد، دیگر به سراغ آسایشگاه ما نیامدند و ما با خیال راحت، آن شب، چراغ عزاداری حضرت حسین (ع) را روشن کردیم.
صبح که شد، دکترهای عراقی از جریان خبردار شدند. آنها به آسایشگاههای دیگر رفتند و دیدند که تمام افراد آنها تب کرده و درجا افتادهاند؛ اما افراد آسایشگاه ما سرحال و قبراق هستند.
بین خودشان بگو مگویی شده بود که نگو! از طرفی تعجب کرده بودند و از طرف دیگر نمیتوانستند قبول کنند که توسل به ائمه و خاندان عصمت، کارهای نشدنی را شدنی میکند
🍃ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🍃
🕊🌸🕊🌸
🌸🕊🌸
🕊🌸
🌸
🔴 اُف بر این منطق تا قیامت....
💢آن چنان که مشهور است:
وقتی از مدینه خارج می شد عبدالله ابن عمر، که آدم مقدس مآبی بود نزدیک آمد، افسار اسبش را گرفت و گفت:
💢ای پسر رسول خدا! شهر جدت را ترک مکن و در خانه ات #بنشین و بر یزید قیام نکن. تو در حجاز و یمن و عراق شیعیان بسیاری داری، کرسی درس و فتوا بگذار و محاسنت را به خون آغشته نساز...
💢حضرت فقط یک جمله پاسخش داد:
🌷اف لهذا الکلام ابدا🌷
تف به این منطق تا قیامت!
::::::::
▪️چقدر این نقل بر من اثر میگذارد و پیش از این مقدمه ی چند مطلبم نیز بوده...
💢همیشه تاریخ، پیش از هر نبردی، یک عبد الله بن عمر سر و کله اش پیدا میشود که بزدلی و انفعالش را پشت ژست عقلانیت پنهان کرده و در صدد است تا ریش سفیدی کند و با پند های اخلاقی و توصیه های خیرخواهانه و حرف های خوب و هشدارهای ایمنی، پیش از بزنگاه و کشاکش، انسان را منصرف و سر به راه کند...
💢تا #مظلوم را به شرایط موجود قانع کند، اگر نه،لااقل او را بفرستد به یک راه دراز و بی انتها و کم ریسک و آبرومندانه که هیچ گاه گذرش به #کربلا نخورد...
#مرگ_بر_امریکا⚜
#مرک_بر_اسرائیل⚜
❣﷽❣
#مطالب_مهدویت
🔴 آیا دیدار امام زمان علیه السلام در عصر غیبت ممکن است⁉️
#شرح_پرسش:
❎آیا دیدار امام زمان علیه السلام در عصر غیبت ممکن است و اگر هست واقع شده یا نه و از آنچه نقل شده، چقدر به واقعیت نزدیک است⁉️
✔️ #پاسخ:
✍منشأ این گونه سئوالات به روایت امام عصر علیه السلام بر می گردد که علمای شیعه آن را از چهارمین نائب خاص امام زمان علیه السلام نقل کرده اند. امام زمان علیه السلام در فرمایشی به آخرین نائب خود فرمودند که پس از غیبت کبری، دیگر کسی مرا نخواهد دید و اگر کسی بگوید مرا دیده دروغ گفته است.
👈ما بر اساس این روایت می توانیم مدعیان رؤیت را تکذیب کنیم. البته منظور دیداری است که در غیبت صغری انجام می شده است. چنین رؤیتی خاص دوران غیبت صغری بوده و بعد از آن نفی شده است. پس مراد حضرت این نبود که چشم هیچ انسانی به ایشان نمی افتد بلکه روایت داریم که حضرت در بین مردم هستند و مردم را می بیند اما آنها محروم از رؤیت حضرت اند.
گاهی دیدار چنین حاصل می شده که فرد بعد از دیدار و خروج از آن حالت یقین پیدا می کرده که امام را دیده است، اما رؤیت رسمی حضرت چنانچه در غیبت صغری بوده، تکذیب می شود. نمونه کسانی که قبلاً علم داشته و با علم به دیدار حضرت رفته باشد، بسیار کم بوده و معمولاً پس از مرگ دیدار کنندگان این موضع مکشوف شده است و آنها مدعی دیدار نبوده اند.
♦️علامه مصباح یزدی دامت برکاته در پاسخ به سئوال که آیا مواردی که نقل می شود افرادی حضرت مهدی علیه السلام را مشاهده کرده اند واقعیت دارد یا نه؟ می فرمایند: فرق بین عصر غیبت صغری و غیبت کبری این است که در زمان غیبت صغری، کسانی بودند که می توانستند رسماً خدمت اما زمان علیه السلام برسند، حرف های مردم را نقل کنند و جوابش را هم بگیرند و به مردم اطلاع دهند. یا وجوهات را بپردازند و رسید بگیرند. گویی امام عصر علیه السلام حاضر بودند و مردم با ایشان ملاقات می کردند،با این تفاوت که این روابط خصوصی بود و فقط چند نفر یا یک نفر با آن حضرت رابطه داشتند.
این نوع رابطه پس از آخرین نماینده، قطع شد و پس از آن دیگر چنین رابطه ای وجود ندارد که کسی باشد تا مردم بوسیله او با ایشان ارتباط پیدا کنند. این که آن حضرت فرمودند پس از این، کسی مرا نخواهد دید، منظور همان رؤیتی است که در عصر غیبت صغری وجود داشته است و نواب به خواست خود، هر وقت می خواستند خدمت امام زمان علیه السلام می رسیدند، لذا در زمان غیبت کبری، رؤیتی که توأم با آن نیابت بوده باشد وجود ندارد و آن حضرت این موضوع را نفی می نمایند. اما در زمان غیبت کبری، ممکن است کسانی خدمت امام زمان علیه السلام شرفیاب شوند ولی آن حضرت را نشناسند، یا در خواب، ایشان را ببینند یا آن که خود امام علیه السلام خواسته باشند که خود را به کسی نشان دهند. دلیلی بر عدم امکان این موضوع نداریم. خلاصه آن که ظرف گفت و گویی که محل بحث بوده، رؤیتی است که در زمان غیبت صغری میسر بوده و آن را در زمان غیبت کبری نفی می کنند،نه هر رؤیتی را. (1)
👌بنابراین با قاطعیت می توانیم کسانی را که ادعای دیدار با امام زمان علیه السلام می کنند(به معنایی که توضیح داده شد)، تکذیب کنیم و از آن طرف برخی ملاقات ها را که به صورت ادعا نبوده، مثل دیدار سید بحرالعلوم، علی بن مهزیار و ...مورد تصدیق قرار دهیم.
✅دیدار و رویارویی با حضرت مهدی علیه السلام به سه صورت ممکن است پیش آید:
1⃣. دیدار حضرت مهدی علیه السلام با عنوان غیر واقعی ایشان، به طوری که کاملاً برای دیدار کننده ناشناس باشند. این گونه دیدار، و به فراوانی دایم برای کسانی که در محل زندگی ایشان سکونت دارند یا افرادی که با ایشان برخورد می نمایند در هر نقطه ای که باشند، روی می دهد.
2⃣. دیدار با آن حضرت در عنوان حقیقی ایشان، بدون این که این امر را ملاقات کننده بداند، مگر پس از پایان گرفتن دیدار، متوجه باشد. این همان حالتی است که اکثر دیدارهای نقل شده را شامل می شود.
3⃣. دیدار با آن حضرت با عنوان حقیقی ایشان، در حالی که دیدار کننده نیز در اثنای ملاقات متوجه این امر باشد. این گونه دیدار در اخبار مشاهده و دیدار بسیار کم نقل شده است، زیرا غالباً مخالف مصلحت می باشد و با غیبت تامه و کامل حضرت مهدی علیه السلام منافات دارد.
🔰راجع به این که آیا در غیبت کبری ممکن است کسی خدمت آن حضرت مشرف شود؟ باید گفت: آری، و این که در بعضی روایات گفته شده که مدعیان دیدن حضرت را تکذیب کنید، منظور کسانی است که ادعای دیدن آن امام و نیابت دارند. باری هر شیعه پاک سرشتی می تواند آن حضرت را ملاقات کند. (2)
📚پی نوشتها:
1. تقویت مبانی اعتقادی، آیت الله مصباح،صص51-50.
2. یکصد پرسش پیرامون امام زمان(علیه السلام)، علیرضا رجالی تهرانی،صص155-153.
🔺موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر عج