❣﷽❣
🌹🌴 #آخرین_عروس 🌴🌹
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود(عج)
#قسمت0⃣3⃣
صداى رعد و برق به گوش مى رسد، باران تندى مى بارد.
سر تا پاى مأموران خيس شده است، يكى از آنها مى گويد:
ــ زير اين باران، هيچ كس از خانه بيرون نمى آيد، خوب است ما برويم و در جايى پناه بگيريم.
ــ فكر خوبى است.
آنها خود را با عجله به مركز فرماندهى مى رسانند، مى بينند كه همه، از فرمانده گرفته تا مأمور، مست شده اند و اكنون در خواب هستند، گويا اينجا بزم شراب برپا بوده است.
آنها وقتى اين صحنه را مى بيند نفس راحتى مى كشند، هيچ كس تا صبح به هوش نمى آيد، آنها با خود مى گويند: مى توانيم اين چند ساعت را راحت بخوابيم. موقعى كه اذان صبح را بگويند به محل نگهبانى خود خواهيم رفت.
* * *
در تاريكى شب، گروهى به سوى خانه امام عسكرى(ع) مى روند. در اين كوچه هيچ نگهبانى نيست. آنها مى توانند به راحتى به خانه امام بروند.
گويا امام قبلاً از همه آنها دعوت كرده است تا امشب براى مسأله مهمّى به خانه او بيايند.
همه در حضور امام نشسته اند. امام مى خواهد با آن ها سخن بگويد، فرصت زيادى نيست، بايد سريع به سراغ اصلِ موضوع رفت.
امام به آنها خبر مى دهد كه خدا به وعده اش عمل كرده و امام دوازدهم شيعه به دنيا آمده است.
همه خوشحال مى شوند، بعضى ها به سجده مى روند و خدا را شكر مى كنند.
امام از جا برمى خيزد و از اتاق بيرون مى رود، بعد از مدتّى، او در حالى كه مهدى(عج) را روى دست گرفته است، وارد اتاق مى شود.
همه از جاى خود بلند مى شوند و احترام مى كنند. اشك در چشم آنها حلقه مى زند.
چهره مهدى(عج) مانند ماه مى درخشد، خالى كه در گونه راستش است مثل ستاره مى درخشد.
امام عسكرى(ع) به آنان رو مى كند و مى گويد: "اين فرزند من است و امامِ شما بعد از من است. او همان قائم است كه قيام خواهد كرد و همه دنيا را پر از عدالت خواهد نمود".
سخن امام عسكرى(ع) كوتاه است، او پيام مهمّ خود را به شيعيان منتقل كرد. اكنون آنها مى دانند كه امام زمانشان كيست.
هر كدام از آنها بايد سفيرانى باشند كه در زمان مناسب اين پيام را به ديگران برسانند.
آرى، اين پيام بايد به همه برسد، به همه تاريخ!
خط امامت ادامه پيدا كرده است. دنيا هرگز بدون امام باقى نمى ماند. اگر لحظه اى امام معصوم نباشد دنيا در هم پيچيده مى شود.
مستحب است پدر براى فرزندش كه تازه به دنيا آمده است "عَقيقِه" بكند.
مى پرسى عقيقه يعنى چه؟
وقتى خدا به تو بچّه اى مى دهد گوسفندى تهيّه مى كنى و آن را ذبح مى كنى و با گوشتش غذايى تهيّه مى كنى و آن غذا را به مردم مى دهى. اين كار باعث مى شود تا بلاها از فرزند تو دور شود. به اين كار عقيقه مى گويند.
امام عسكرى(ع) مى خواهد تا براى فرزندش، عقيقه كند، قلم و كاغذ در دست مى گيرد و نامه اى به بعضى از ياران نزديك خود در شهرهاى مختلف مى نويسد و از آنها مى خواهد تا گوسفندانى را خريدارى نموده و براى مهدى(عج) عقيقه كنند. گويا سيصد گوسفند خريدارى مى شود و همه آنها به نيّت سلامتى مهدى(عج) ذبح مى شوند.
خيلى از شيعيان از اين غذا مى خورند و فقط چند نفرى از راز ولادت مهدى(عج)باخبر مى شوند.
تولّد حضرت مهدى(عج) بايد مخفى بماند، مبادا دشمنان خبردار بشوند.
* * *
امروز جمعه، بيست و يكم ماه شعبان است. هفت روز است كه مهدى(عج) به دنيا آمده است.
حكيمه دلش براى ديدن مهدى(عج) تنگ شده است. او به سوى خانه امام عسكرى(ع) مى آيد تا گل نرجس را ببيند.
حكيمه وارد خانه مى شود و خدمت امام عسكرى(ع) مى رود. سلام مى كند و جواب مى شنود.
امام به او مى گويد: فرزندم مهدى را برايم بياور.
حكيمه به نزد نرجس مى رود، سلام مى كند و مى بيند كه مهدى در آغوش مادر آرام گرفته است. اكنون مهدى را براى امام عسكرى(ع) مى آورد.
پدر فرزندش را در آغوش مى گيرد، او را مى بوسد و با او سخن مى گويد:
پسرم! عزيزم! برايم از كتاب هاى آسمانى بخوان!
و مهدى شروع به خواندن مى كند. اوّل "صُحُف ابراهيم(ع)" را به زبان سريانى مى خواند.
سپس كتاب هاى آسمانى نوح، ادريس و صالح(ع) را مى خواند.
تورات موسى(ع) و انجيل عيسى(ع) و قرآن محمّد(ص) را هم مى خواند. پدر با تمام وجودش به صداى فرزندش گوش مى دهد.
مهدى(ع) بهترين قارى قرآن است
💠نویسنده: مهدی خدامیان آرانی
#ادامه_دارد...
🍃الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🍃
❣﷽❣
🌹🌴 #آخرین_عروس 🌴🌹
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود(عج)
#قسمت1⃣3⃣
همسفرم! ديگر موقع بازگشت است، خودت مى دانى كه ما نبايد در اين شهر زياد بمانيم.
آماده سفر مى شويم. ما نمى توانيم به خانه امام عسكرى(ع) برويم. از همين جا دست روى سينه مى گذاريم و خداحافظى مى كنيم.
از شهر بيرون مى آييم. سوارى را مى بينيم كه آشنا به نظر مى آيد. آيا تو او را مى شناسى؟ سلام مى كنم و مى گويم:
ــ آيا ما قبلاً همديگر را جايى نديده ايم؟
ــ فكر مى كنم در خانه امام عسكرى(ع) همديگر را ملاقات كرديم. آن شبى كه امام عسكرى(ع)، خبر ولادت فرزندش را به شيعيانش داد.
ــ يادم آمد. شما از ياران امام عسكرى(ع) هستيد. اكنون كجا مى رويد؟
ــ امام نامه اى را به من داده است تا آن را به ايران ببرم.
ــ چه جالب. ما هم داريم به ايران مى رويم.
ــ پس ما مى توانيم همسفران خوبى براى هم باشيم.
حركت مى كنيم....وقتى وارد خاكِ ايران مى شويم او به من خبر مى دهد كه اين نامه براى يكى از شيعيان شهر قم است. من خوشحال مى شوم زيرا من هم به شهر قم مى روم.
ما دشت ها، كوه ها و صحراها را پشت سر مى گذاريم. روزها و شب ها مى گذرد.
حالا ديگر در نزديكى شهر قم هستيم. قم پايتخت فرهنگى جهان تشيّع است. امروز شيعيان در سامرّا و بغداد و كوفه در شرايط سختى هستند; قم پايگاهى براى مكتب تشيّع شده است. شيعيان در اين شهر از آزادىِ خوبى برخوردار هستند.
من رو به نامه رسان مى كنم و مى پرسم:
ــ ببخشيد، شما نامه را مى خواهيد به چه كسى بدهيد؟
ــ امام عسكرى(ع) اين نامه را به من داده تا به "احمد بن اسحاق قمّى" بدهم. آيا تو او را مى شناسى؟
ــ همه او را مى شناسند او از علماى بزرگ اين شهر است و همه به او احترام مى گذارند. اهل قم او را "شيخ" صدا مى زنند.
ــ من مى خواهم به خانه او بروم.
خيلى خوشحال مى شوم كه مى توانم به او كمكى بكنم; شايد به اين وسيله بتوانم از متن نامه باخبر شوم.
ابتدا براى زيارت به حرم حضرت معصومه(س) مى رويم. آن بانويى كه خورشيد اين شهر است.
ساعتى در حرم مى مانيم، نماز زيارت مى خوانيم، اينجا بوى مدينه مى دهد، تو بوىِ گل ياس را مى توانى در اينجا احساس كنى.
بعد از زيارت به سوى خانه شيخ مى رويم، در را مى زنيم امّا متوجّه مى شويم كه شيخ در خانه نيست.
از آشنايان سؤال مى كنيم كه شيخ را كجا مى توانيم پيدا كنيم، جواب مى دهند بايد به خارج از شهر برويم. كنار رودخانه.
در آنجا مسجدى مى سازند. او در آنجاست.
تو از من مى پرسى: چرا مسجد را در خارج از شهر مى سازند؟
من نمى دانم چه جوابى به تو بدهم، صبر كن تا از يكى بپرسم.
به سمت خارج شهر حركت مى كنيم تا به كنار رودخانه برسيم.
نگاه كن، گويا همه مردم شهر در اينجا جمع شده اند. همه مشغول كار هستند و در ساختن اين مسجد كمك مى كنند.
يكى از دوستانم را مى بينم. صدايش مى زنم و از او توضيح مى خواهم. او مى گويد:
ــ مگر خبر ندارى كه اين مسجد به دستور امام ساخته مى شود؟
ــ نه، من مسافرت بودم و تازه از راه رسيده ام.
ــ چند ماه قبل نامه اى از سامرّا به شيخ احمد بن اسحاق رسيد. در آن نامه امام عسكرى(ع) از شيخ خواسته شده بود تا مسجد بزرگى در اين مكان ساخته شود.
ــ چرا اين مسجد در خارج از شهر ساخته مى شود؟
ــ اين دستور امام است. اين مسجد براى هميشه تاريخ شيعه است. روزگارى خواهد آمد كه شهر قم بسيار بزرگ مى شود و اين مسجد در مركز شهر خواهد بود.
به زودى ساختمان مسجد تمام مى شود و تو مى توانى در آن نماز بخوانى.
شيعيان در طول تاريخ به اين مسجد خواهند آمد و نماز خواهند خواند. شايسته است تو نيز وقتى به قم سفر مى كنى در اين مسجد نمازى بخوانى.
اينجا مسجد امام عسكرى(ع) است.
به سوى شيخ احمد بن اسحاق مى رويم تا فرستاده امام عسكرى(ع)، نامه را تحويل بدهد.
او همان پيرمردى است كه آنجا در كنار جوانان كار مى كند. نزد او مى رويم. سلام مى كنيم و جواب مى شنويم. نامه رسان به او خبر مى دهد كه نامه اى از سامرّا آورده است.
چهره شيخ مانند گل مى شكفد. او به سوى رودخانه مى رود تا دست گِل آلود را بشويد، فصل بهار است و در رودخانه آب زلالى جارى شده است.
اكنون شيخ نامه را تحويل مى گيرد و بر روى چشم مى گذارد.
همه مى خواهند بدانند در اين نامه چه نوشته شده است. شيخ عادت داشت كه نامه هاى امام عسكرى(ع) را براى مردم قم مى خواند.
شيخ نامه را باز مى كند و آن را مى خواند، اشك شوق در چشمانش حلقه مى زند.
همه منتظر هستند بدانند در نامه چه چيزى نوشته شده است; امّا شيخ نامه را در جيب خود مى گذارد و به سوى خانه خود حركت مى كند. همه تعجّب مى كنند; چرا او نامه را براى آنها نمى خواند؟ چرا؟
#ادامه_دارد...
🍃الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🍃
💠 حضرت استاد فاطمی نیا :
سحرها را از دست ندهيد؛ ولو دو ركعت هم اگر می توانيد نماز (نافله شب) بخوانيد.
در اين زمانه هم كه به بركت موبايل و تلويزيون و... اكثر مردم تا نيمه شب مشغول و سرگرم هستند!
سحرها را ضايع نكنيم ، اگر نماز مستحبی هم نخوانديم ، حداقل ده مرتبه «يا ارحم الرّاحمين» بگوييم !
اگر آن را هم انجام ندادي اقلاً رو به قبله بنشين و بگو: «سبحان الله والحمدلله و لا اله الّا الله و الله اكبر»
اگر در چند سحر با جانت اين جمله را بگويی ، عالمت عوض می شود.
🌀بلاها مأمور رجوع ما به پروردگار است
💠مرحوم شهید دستغیب می فرماید:
روایت است که می فرماید: وقتی که بلائی آمد یا بلای عمومی مثل وبا طاعون، با بالای شخصی مثل فقر، مرض اگر می خواهید بدانید بلا طول می کشد یا نه، ببینید حال التجاء و زاری دارید یا نه اگر هست که بلا زود بر طرف می شود.
این بلاهائی که به ما توجه می شوند مأمور رجوع ما به پروردگارند، یکی از مصالح بلا همین است که خدا را بخوانیم، اما جان فدای کسی که منتظر بلا نباشد، بلکه خودش متوجه رب العالمین شود، پس از استجاب دعا هم باز در خانه خدا را رها نکند، البته مصلحت باشد حاجت روا خواهد شد.
❣﷽❣
🌺هدیه ای ویژه به #والدین در شب جمعه/
نمازی که والدین فوت شده آرزو می کنند زنده شوند و پای فرزندشان را ببوسند
💢
#کیفیت_نماز_هدیه_به_والدین:
♦هر کس این نماز را بخواند چنان چه پدر, مادر و عزیزان او زنده باشند مورد رحمت خداوند رحمان و رحیم قرار میگیرند.
♦چنان چه والدین فوت کرده باشند مورد آمرزش خداوند کریم قرار می گیرند.
♦این نماز چنان موجب شادی پدر و مادر می شود که آرزو میکنند زنده شوند و زانوی فرزند خوبشان را ببوسند.
♦خواندن آن موجب گشایش درهای رحمت الهی می شود.
-به خاطر سوره نوح آیه 28 هر مهمانی که وارد منزل می شود مورد لطف خدای منان قرار می گیرد.
♦این نماز انسان را در افسرگی های بسیار شدیدی که بر اثر مصیبت های سنگین بوجود می آید آرامش می بخشد.
🌹بهتر است که این نماز در شب جمعه ترک نشود
طریقه خواندن نماز هدیه به والدین
این نماز دو رکعت است:
#در_رکعت_اول :👇
بعد از حمد به جای خواندن سوره ,10 مرتبه آیه 41 سوره ابراهیم خوانده می شود، یعنی آیه زیر:
" رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ "
پروردگارا، مرا و بر پدر و مادرم و همه مومنان را ببخشاى در روزى كه حساب برپا مىشود.
#در_رکعت_دوم:👇
بعد از خواندن سوره حمد 10 مرتبه آیه 28 سوره نوح خوانده می شود، یعنی آیه زیر:
" رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِمَن دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ "
پروردگارا بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه در سرایم درآید و بر مردان و زنان با ایمان ببخشاى.
پس از سلام نماز بدون تغییر حالت نماز , ده مرتبه آیه 24 سوره اسرا خوانده می شود:
" رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّیَانِی صَغِیراً "
پروردگارا: همچنان که پدر و مادر مرا به مهربانی از کودکی پرورش دادند. تو نیز در حق آنها مهربانی نموده و رحمت خود را شامل حالش بفرما.
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🌔 ما ولخرج هستیم!
🍁 اعمال و عبادات ما همگی نور دارد، باید اثر و نور این ها را با مراقبه و محافظت نگه داریم و از دست ندهیم.
🍁 ما متاسفانه غالباً ولخرج هستیم؛ ولخرج نور!
🍁 اگر از عبادتی نوری کسب کنیم، آن را حفظ نمیکنیم. فوراً با رفتارمان آن را خرج میکنیم و از بین میبریم!
🍁 هر عمل خیری نور دارد، اگر نور ها را حفظ کنیم، به تدریج این نورها جمع شده و قوی میشود و دارای آثار عالیه میشود.
🎤 حجةالاسلام فاطمی نیا
⭕️ امروز رفتم شیر بخرم
🔻اینکه چند مرحله گران شده به کنار
🔻وزنش ۵۴ گرم کم شده. اکثر مردم دقت نمیکنند
🔻با این کار، مردم متوجه کلاهی که سرشون رفته بابت گرانفروشی و کمفروشی، نمیشن
یهتدون: یعنی هنوز کسی هست که از محصولات دامداران خرید بکنه ⁉️ آدم بیغیرت باید هم کشته بشه هم بهش کم بفروشن
##دراویش_گلستان_هفتم
#دامداران شرکتی است که سهامدارانش
دروایش هستند.
👤آیت الله بهجت :
🔺تکان میخوری بگو « یا صاحب الزمان »
🔺می نشینی بگو « یا صاحب الزمان »
🔺برمیخیزی بگو « یا صاحب الزمان »
🔸صبح که از خواب بیدار میشوی مؤدب بایست و صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن و بگو آقا جان دستم به دامانت خودت یاری ام کن
🔸 شب که میخواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو"السلام علیک یا صاحب الزمان" بعد بخواب.
💠شب و روزت را به یاد محبوب سر کن که اگر اینطور شد، شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی ندارد، دیگر نمیتوانی گناه کنی، دیگر تمام وقت بیمه امام زمانی.
🔅 و خود امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: "که در حیرت دوران غیبت فقط کسانی بر دین خود ثابت قدم می مانند که با روح یقین مباشر و با مولا و صاحب خود مأنوس باشند."
📚 *کمال الدین و تمام النعمه، ص 303