#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
سلام دوستان همراه ✋😊 صبحتون سرشار از الطاف بیکران خداوند...🌺
بیاین امروزمون رو با شکر گذاری شروع کنیم
بقول شاعر:
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر نعمت، از کفت بیرون کند
#خدا_جونم_دوستت💖_دارم
🍃خداوندا 💖بابت عشق جاریت شکر
🌹خداوندا بابت حمایتت شکر
🍃خداوندا💖 برای هر نفسم شکر
🌹خداوندا برای راه روشنم شکر
🍃خداوندا💖 برای زندگی در شیعهخانهی امام زمان شکر
🌹خداوندا بابت اعتقادم به اهلبیت شکر
🍃خداوندا💖 بابت بخشایشت شکر
🌹خداوندا برای آرامش خاطرم شکر
🍃خداوندا💖 برای بندگیم به تو شکر
🌹خداوندا بابت تحمل و صبری که دادی، شکر
🍃خداوندا 💖برای هرلحظه ی نابم شکر
🌹خداوندا برای خداییت بینهایت شکر
🌹خداوندا دوستت 💖دارم و سپاس بیکران
🌹 @Mazan_tanhamasir
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تلنگر 💥
اولویت نیازهای شما چیه؟
ارزش هزاااااار بار دیدن داره😭
#سهشنبههایمهدوی یعنی یادآوری عزیزترینی که در شلوغیهای زندگی ما شده است #غریبترین....
#صلیاللهعلیکیاصاحبالزمان✋
#سهشنبههایمهدوی
🌹 @Mazan_tanhamasir
چه مفهوم عمیقی در این عکس وجود دارد...
#جهاد یعنی تلاشی که برای دشمن هزینه ایجاد کند و موازنه را به نفع اسلام بالا ببرد.
🌹 @Mazan_tanhamasir
#تجربه_من
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#رزاقیت_خداوند
متولد ۱۳۶۰ هستم، وقتی ۱۷ سال داشتم با همسرم آشنا شدم. وقتی خانواده و فامیل فهمیدین، همه مخالفت کردن اما علاقه ما به هم طوری بود که هیچ توجهی به حرف اطرافیان نداشتیم و منتظر عقد و ازدواج بودیم.
فقط پدر خدا بیامرزم میگفتن اگر خودتان باهم مشکلی نداشته باشید، من هم مخالفتی ندارم. اینجا بود که ما دلمان قرص شد و امیدوار شدیم.
علت مخالفتهای خانواده من با این ازدواج این بود که شوهرم در روستایی با فاصله ۴۰ کیلومتر از ما دورتر بودن، اون موقع روستای شوهرم از نظر امکانات اولیه مثل آب لوله کشی، برق، گاز، و... محروم بودن.
اما اینها برای من اصل معیار نبودن و میگفتم من هم مثل مردم آنجا میتونم زندگی کنم چون علاقه زیادی به همسرم داشتم، میخواستم هر طور شده کنارشان باشم.
این شد که با اصرار و پافشاریهای ما، خانواده نهایتا با ازدواج ما موافقت کردند.
پاییز۷۷ عقد کردیم و پاییز ۷۸ عروسی گرفتیم اما در طول همان یک سال، آب لوله کشی و برق به روستا رسید و کمی از نگرانیهای خانواده من کمتر شد.
سال ۷۹ اولین پسرم به دنیا آمد ما اون موقع کنار خانواده شوهرم زندگی میکردیم و پدرشوهرم و شوهرم خرجی خانواده می دادند. آنها خانواده پرجمعیتی بودند و من هم از خانواده پرجمعیت بودم به همین خاطر با جمعیت زیاد مشکلی نداشتیم.
اما همه از روی دلسوزی به ما میگفتن که شما دیگه مثل قدیمیها اینقد بچه نیارید تا زندگی تون راحت تر باشه. من با اینکه فرزند زیاد دوست داشتم اما همیشه میگفتم باشه حالا ببینیم خدا چی میخواد.
آقا امیر رضا ١۵ ماهه بود که من احساس میکردم حالم خوب نیست از بعضی بوها بدم میاد، رفتم تست دادم مثبت بود خیلی خوشحال شدم اما دلم بحال پسرم میسوخت، چون باید از شیر می گرفتمش. تا ١٨ ماهگی بهش شیرش دادم. تا اینکه آقا احمد رضا هم به دنیا آمد ما شدیم خانواده چهار نفره ...
بعداز تولد پسر دومم همه بشدت مخالف فرزندآوری ما شدند و میگفتند هم وضع مالیتان خوب نیست، هم اینکه دوتا کافیه و همه جوانها فقط یک یا دوتا بچه دارند، شما هم نباید بیشتر بچه بیارید، تا حدودی هم موفق شدند و تونستن فاصله ۵ ساله ای بین بچه ها بیدازند اما من دیگه طاقت نیاوردم و برای فرزند سوم اقدام کردم.
درسال ۸۵ آقا امیرمحمد وارد خانواده ما شد، همه میگفتن حالا دیگه بسه سه تا بچه خوبه، این دفعه بگو دکتر عمل بستن رو برات انجام بده، من گفتم عمل نمی کنم اما باشه دیگه بچه نمیارم
اما بازم بعد از پنج سال...
با تولد فرزند سوم ما، کشاورزی در روستا رونق گرفت و ما هم شرایط مالی بهتری پیدا کردیم، من یک روز که داشتم از تلویزیون مداحی و روضه میدیدم، خیلی حیفم آمد که چرا اسم یکی از پسرهام رو حسین نذاشتم، اینجا بود که تصمیم گرفتم اقدام به بارداری چهارم کنم اما از ترس سرزنشهای اطرافیان نمی تونستم به کسی بگم، فقط خواهربزرگ شوهرم همیشه از داشتن فرزندان من بسیار شاد بود.
خلاصه سال ۹۰ بارداری چهارم رو تجربه کردم، وقتی دوماهم بود رفتم خانه پدرم، دیدم دوتا از زن داداشام و یکی از خواهرهام باردارن اما من جرئت نداشتم بگم من هم باردارم، همه به آنها احترامی که به یک خانم باردار میگذارن، میذاشتن اما من نمی گفتم که باردارم چون سه تا بچه داشتم،میگفتن چه خبره مگه کارخانه جوجه کشی راه انداختی! حق هم داشتن چون جو مملکت اینطور بود. به خانوادهای پرجمعیت میگفتن بی فرهنگ و عقب افتاده.
وقتی برگشتم خانه خودمان کم کم خانواده شوهر فهمیدن و کلی بهم خندیدند، میگفتن ماشاالله به شما چطور خسته نمیشی!
حالا دیگه خیالم راحت بود که تقریبا همه میدانن و کاری از دست کسی برنمیاد که بخواد مخالفتی کنه، شبها که میرفتیم خانه پدر شوهرم، می نشستیم بحث به سر اسم بچه من بود تا اینکه من گفتم اسمش حسین گذاشتم.
همه خندیدند گفتند مگر میدانی پسره، نه بابا ایندفعه دختره، گفتم من نذر کردم پسر باشه اسمشو حسین بذارم. این شد که امیرحسین به جمع ما اضافه شد.😍
اما همان سال اتفاقات سختی برای خانواده ما افتاد، وقتی آخرای بارداری چهارم رو سپری میکردم، تصادف کردیم و همه بچه ها به شدت مصدوم شدن، پسر سومم از ناحیه ی جمجه و مغز آسیب دید، پسر دومم پاش شکست و...که همه اقوام و فامیل، اطراف ما رو گرفتن و کمک و دعا کردند، الحمدلله بخیر گذشت.
و یک بار دیگه همه خانواده دور هم جمع شدیم، دیگه کسی به من نمیگفت بچه نیار، چون میگفتن ناشکری کردیم، که این اتفاق سر بچه ها اومد، من هم با خیال راحت دوتای دیگه آوردم😄 یکی فاطمه زهرا، یکی امیر مهدی
الان امیر رضا پاسداره
احمدرضا طلبه
امیرمحمد رشته عمران
امیرحسین کلاس چهارم و قاری
فاطمه زهرا کلاس اول و حافظ قرآن
امیر مهدی سه ساله
سلامتی امام زمان و همه جوانان
صلوات برمحمد و آل محمد
🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️کلیپ قدیمی ولی تاریخی از دکتر روازاده؛
سقط جنین و نخبه کشی در قالب غربالگری نوزادان!!!
حکیم دکتر روازاده، سالها در برابر مافیای غربالگری جنگید و نهایتا امسال مجلس شورای اسلامی قانونی را تصویب کرد تا غربالگری اجباری را ملغی کرد. اما در طول این سال ها چند میلیون جنین سالم از بین رفتند و خانواده ها را از نعمت فرزند داشتن محروم ساختند؟
ـــــــــــــــــــــــ
✍مادران باردار عزیزی که بهتون گفتن قلب جنین تشکیل نشده و دستور سقط جنین دادن، فقط ۲تا ۳هفته صبر کنین و مطمئن باشین قلب تشکیل میشه...
🌹 @Mazan_tanhamasir
👈 *شش ماه بعد از فتنه در ايران:*
✅ - خارج شدن تركيه از مدار قدرت
✅- آواره شدن شبكه اينترنشنال
✅- واژگوني 15 قطار شيميايي در آمريكا
✅- پيوستن چين و هند به اتحاد ايران و روسيه
✅- شروع بي ثبات ترين دوران تاريخ اسراييل
✅- پذيرش شروط ايران و يمن توسط آل سعود
✅ ورشکستگی زنجیره ای بانک های امریکا
يدالله فوق ايديهم 🇮🇷
✍ ارجمندی
🌹 @Mazan_tanhamasir
🔴 مراقب سلامت فرزندان خود باشید، علی کریمی به همراه همکاران وحشی خود در حال برنامه ریزی برای سیاه کردن خاطره خانوادهها هستند
🌹 @Mazan_tanhamasir
🔴کشف شبکه خرابکاری در شب چهارشنبه آخر سال/ بازداشت تیم ۲۱ نفره گروهک منافقین در تهران
🔹سربازان گمنام امام زمان (عج) موفق به شناسایی و بازداشت چندین تیم تروریستی و کشف انواع مواد و ابزارهای انفجاری، نارنجک های دستی و خمپاره های دست ساز شدند.
🔹 تیم ۲۱ نفره از عناصر وابسته به گروهک تروریستی منافقین در تهران شامل تعدادی از عوامل سابقه دار گروهک، زندانیان آزاد شده ی منافقین بازداشت شدند. متهمین بازداشت شده اقدامات خرابکارانه ای همچون آتش زدن اموال عمومی، به ویژه اتوبوس ها در چهارراه های شلوغ و تخریب اموال خصوصی و پرتاب خمپارههای دستساز را در برنامه داشتند.
🔹همچنین گروهک تروریستی منحله دمکرات اقدام به اعزام تیمی با هدفِ خرابکاری درشب چهارشنبه آخر سال نموده بود که اعضای آن پیش از هر اقدامی بازداشت شدند.
#امنیتاتفاقینیست
🌹 @Mazan_tanhamasir