🔴 #رهبر_معظم_انقلاب:
💠 برخلاف تصور بعضی كه خیال میكنند اینهایی كه بیرونِ خانه كار میكنند، كارشان #سخت است، آنهایی كه در خانهاند راحتند؛ نه، #خانم داخل خانه كار جسمانیاش هم سخت است، كار فكریاش هم سخت است؛ چون #مدیر داخلی خانواده، خانم است ، طبعاً چالشهایی دارد. این چالشها تلاطمهایی در روح او به وجود میآورد.
به مجرد اینکه #شوهر میآید در خانه، مثل اینکه فرشته نجات از آسمان نازل شد برایش. برای هر دوتان، این محیط میشود بهشت. بَد است؟ این اساسیترین نیاز انسان است. این را سعی کنید تأمین کنید.
💠 البته خب شرایطی دارد، زحماتی دارد، البته خیلی زحمتی ندارد، #عقل یک خردهای میخواهد؛ هم زن باید عقل به خرج بدهد، هم مرد باید عقل به خرج بدهد.
🌹 @Mazan_tanhamasir
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدبختتر از بچههایی که در ناز و نعمت پرورش پیدا میکنند در دنیا کسی نیست!
استاد شهید مطهری
#فرزند_پروری
#سبک_زندگی
🌹 @Mazan_tanhamasir
📌 نقاب دیدار
👤 آیتالله بهجت:
امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) به شخصی فرمود: خود را درست کن، ما به سراغت میآییم. ترک واجبات و ارتکاب محرمات، حجاب و نِقاب دیدار ما از آن حضرت است.
📚 در محضر بهجت، ج۳، ص۲۵۷
#سهشنبههایمهدوی یعنی یادآوری عزیزترینی که در شلوغیهای زندگی ما شده است #غریبترین...
#صلیاللهعلیکیاصاحبالزمانعج
#سهشنبههایمهدوی
#شبتون_بخیر
🌹 @Mazan_tanhamasir
❣#سلام_امام_زمانم❣
#یاصاحبالزمان!
باران حریف اشک تو مولا نمی شود
شاهی غریب تر ز تو پیدا نمی شود
ارباب عالمی و نمی بینمت که چشم
غرق گناه گشته و بینا .... نمی شود
ترجیح میدهی کهغریبانه سر کنی؟!
باشد...ولی حبیب که تنها نمی شود
دلبر زیاد بود در این شهر بی فروغ
هر دلبری که یوسف زهرا نمی شود
رنگ ریا گرفته نفسهایمان ؛ دریغ
با عهد وندبه این گره ها...وا نمیشود
آقاخودت دعایفرج را بخوانکهاین
زخم عمیق بی تو مداوا نمی شود
◾پرونده ام سیاه و دلم روسیاه تر...
بی اذنتان که نامه ام امضا نمی شود◾
این جمعه از حوالی قلبم عبور کن
یک شب بمان کنار من ... آیا نمی شود
#اللهمعجللولیکالفرج
🌹 @Mazan_tanhamasir
1_1110879038
9.74M
📜 قرائت #دعای_عهد
🎊 تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
#امام_خمینی ره:
اگر هر روز #دعای_عهد خواندی ، مقدراتت عوض میشود...⚡️
✅ امروز محکمتر #عهد سربازی و یاریم را تمدید میکنم.
🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🌤
التماس دعا ....🌷
#تکتکاعمالمرانذرظهورتمیکنم
🌹 @Mazan_tanhamasir
•┄❁بِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْ❁┄•
شاید امروز همان روزی هست که باید برای #هدف بزرگت قدمی حتی کوچک برداری
پس همین امروز شروع کن.😉
سلام به همه همراهان بی نظیر و سروران گرامی ما✋
🍁 روزتون بخیرو شادی
با لحظه هایی پراز خوشی و آرزوی سلامتی برای شما خوبان💕
👌ممنون که هستید و ما رو همراهی می کنید
با حضور شما، دلگرمیم و خستگی ناپذير😊
🌹 @Mazan_tanhamasir
🔸#کلام_بزرگان
#استاد_قرائتی
📌خواب غفلت...
من پدری را سراغ دارم که به پسرش گفت: "تو الان هفده سالت است و کم کم میل به همسر داری، من میتوانم تو را دامادت کنم. راضی نیستم گناهی بکنی به هوای اینکه همسر نداری؛ هر وقت خواستی به خودم بگو..."
آقا بچه بی حیا میشود!! خواهش میکنم این حرفها را نزنید؛ اگر قرار است بی حیا بشود جای دیگر بی حیا میشود. ... این بچه شهوتش را به همه رفقایش گفته فقط به باباش نگفته... باباش هم میگوید بچه من بسیار آدم عفیفی است...
⚠️چرا خودمان را به خواب میزنیم؟!!!
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی_اسلامی
🌹 @Mazan_tanhamasir
#تجربه_من
#رویای_مادری
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
#رزاقیت_خداوند
#قسمت_اول
از نوجوانی عاشق این بودم که زود ازدواج کنم و صاحب تعداد زیادی بچه بشم. برای ازدواجم خیلی ها از روی دشمنی، کارشکنی و سنگ اندازی کردند ولی با این حال به خواست خدا تو سن ۲۵ سالگی در سال ۹۳ به عقد همسرم در اومدم که یک سال از من بزرگتر بودند.
یه عقد محضری ساده و خودمونی بود ولی لباس عروس پوشیدم و تو خونه جشن گرفتیم. همسرم دانشجوی ارشد بود و ساعتی تو یه شرکت کار میکرد. من هم ماما بودم و موقعیت اجتماعی و ظاهری خیلی خوبی هم داشتم.
با همسرم تو دانشگاه تو اردوهای جهادی که تو سال چندین بار انجام میشد آشنا شدم و اونجا دیدم که میتونه یه مردی باشه که بشه بهش تکیه کرد.
با وجود مخالفتهای زیاد و بعد رفت و آمدهای زیاد، همسرم، بعد از موافقت خانواده ها عقد کردیم.
همسرم از مال دنیا هیچی نداشت، حقوقشون هم ناچیز بود ولی من به هیچ کس نگفتم حقوق کمی دارند. من سرکار بودم، هم خواستگارای خوبی از نظر مالی داشتم، طبیعی بود همه مخالفت کنند ولی ایمان همسرم برام خیلی مهم بود و اینکه حس میکردم از نظر اخلاقی خیلی بهم نزدیکیم. خداروشکر که خدا تو انتخابم خیلی کمکم کرد.
یک سال عقد بودیم و من تحت فشار و طعنه و نیش و کنایه اطرافیان بودم به خاطر انتخابم و متاسفانه دوران عقد، تحت تاثیر حرفای بقیه همسرم رو خیلی اذیت کردم که تا آخر عمر شرمنده اش هستم بابت رفتارام ولی ایشون همش صبوری میکردند. خانواده ام هم بعدها که دیدند اخلاق ایشون خوبه دلگرم به این وصلت شدند ولی قبلش خیلی اذیتم کردند.
همون سال پس انداز حقوقم رو با وام ازدواج و یکمی قرض و قوله جمع کردیم و یه تیکه زمین گرفتیم. میدونستم چون همسرم وضع مال خوبی نداره، زندگی سختی خواهیم داشت. برای همین دوتایی خیلی تلاش میکردیم.
چون وضع مالی خوبی نداشتیم و خانواده هامون هم با اینکه تقریبا مرفه بودند، حمایت نمیکردند، رفتیم مشهد و بعد هم رفتیم سرزندگی خودمون جهیزیه هم مقداری مختصر با هم دیگه به صورت قسطی خریدیم. الحمدالله همدیگه رو درک میکردیم و به هم فشار نمی آوردیم همه چیز رو ساده گرفتیم. حتی حلقه های ازدواجمون رو هم خودمون رفتیم و نقره گرفتیم و به کسی هم نگفتیم.
دوماه بعد از عروسی تصمیم به بارداری گرفتم ولی هرماه جواب منفی بود، سه ماه گذشت و رفتم دکتر زنان متاسفانه قرص های هورمونی رو هرماه برام مینوشتند ولی بی فایده بود تا اینکه بعد از حدود یک سال فهمیدیم همسرم هم واریکوسل دارند درمان ایشون رو هم شروع کردیم و متاسفانه من طی این مدت تنبلی تخمدان گرفته بودم.
نه همسرم و نه من طی این سالها نشون ندادیم به هم که چقدر ناراحتیم از بچه دار نشدنمون، همیشه سعی میکردیم اون لحظه ای که کنار هم هستیم، بهمون خوش بگذره...
به خاطر بدهی هامون سخت کار میکردیم. بعد از یک سال ونیم درمان هورمونی، باردار شدم ولی متاسفانه قلبش تشکیل نشد و سقط شد.😞
دو سال بعد عروسی وضعیت مالی مون بهتر شده بود، همسرم استخدام شد و بدهی هامون کمتر شده بود. خدا کمک کرد با وام و فروختن تمام طلاهای من و پس اندازمون یه باغچه ارزون بخریم که همه مسخره مون کردند که چرا تو دهات پول حروم کردید، بماند چقدر اذیت شدیم برای تهیه وجور کردن پولش و پس دادن وام ها و قرض هاش...
خداروشکر بعد از چند سال اون منطقه پیشرفت کرد و همون باغچه برامون سرمایه شد.
شروع کردیم دنبال راه های دیگه رفتیم برای بچه دار شدن و باز هم دارو های شیمیایی... دوبار آی یو آی منفی تو یک سال و سه بار آی وی اف انجام شد به فاصله یک سال یک سال همگی منفی. هربار هم تخمک کشی هم انتقال و مدام استرس و هزینه ای سنگین و ناراحتی هایی که ناگفتنی ست.
از همون اول هم از روند درمانمون، هم هیچ کسی مطلع نبود و اگه میپرسیدند میگفتیم دنبالشیم. همسرم به خانوادش گفته بود مشکل از ایشونه و من هم به خانوادم گفتم مشکل از منه ولی در جریان جزئیات روند درمان زیاد نبودند. با همسرم به همدیگه دلداری میدادیم.
ادامه در پست بعدی...
🌹 @Mazan_tanhamasir
#تجربه_من
#رویای_مادری
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
#رزاقیت_خداوند
#قسمت_دوم
همه کسایی که با ما ازدواج کرده بودند، حالا دیگه تو فکر سومین بچه بودند و ما هنوز اندر خم یک کوچه...😞
رفت و آمدمون با همه جا کمتر شده بود و یا سرکار بودیم یا باهم دوتایی میرفتیم بیرون...
سال ۹۹ بود که هیستروسکوپی هم انجام دادم و گفتند مشکلی نداری.
همون سال با طب سنتی آشنا شدم، به واسطه شغلم اصلا قبولش نداشتم ولی کم کم دیدم خیلی میتونه تو زندگی تاثیر گذار باشه، فهمیدم بلغمی هستم و همین مورد باعث تنبلی تخمدان میشه، شروع کردم رژیم گرفتن و وزن کم کردن یک سال رژیم گرفتم و سفت و سخت پایبندش بودم ولی باردار نشدم ...😞
بعد از یک سال با صفحه فلورا تاجیک تو اینستا آشنا شدم و فهمیدم علاوه بر رژیم باید شیرینی جات و قندی جات رو حذف و یه سری کارای دیگه هم انجام میدادم...
آخرای سال ۱۴۰۰ بود که بخشم رو هم عوض کردم و فقط شیفت صبح رفتم سرکار چون فهمیدم عملکرد تخمدان ها و هورمون ها رابطه مستقیم با کیفیت خواب دارند و چهار ماه رژیم خانم تاجیک رو کاملا رعایت کردم.
ماه چهارم همسرم گفتند مجدد بریم تهران برای درمان و من بهشون گفتم بیا بریم جمکران و از خود آقا امام زمانمون حاجتمون رو بخواهیم. من دیگه برای درمان نمیام. هفت سال درمان کردم نتیجه نگرفتم، دیگه امیدم فقط به امام زمانه....
خلاصه اون ماه رفتیم جمکران، خیلی دلم شکسته بود با دل شکسته هم برگشتیم به شهرمون... بعد از یک ماه دوره ام عقب افتاد و وقتی بی بی چک زدم دیدم دو تا خط افتاد😊 خلاصه نتیجه اون دو تا خط الان هشت ماهه است و کنارم خوابیده 😍😍
پسرم ریفلاکسی بود و تا حالا خیلی اذیتم کرده، طوری که به جرات میتونم بگم هشت ماه خواب راحت نداشتم و از بس بغلش کردم، کمرم خم شده ولی با این حال دلم میخواد خدا بازم نظر لطفش رو شامل حالم کنه و بازهم بتونه شیعه امام زمان به دنیا بیارم و برای سربازی امام زمانم تربیت کنم...😊
بارداری فوق العاده سختی هم داشتم ولی بعد بارداریم خداوند نظر لطفشون رو بهمون کردند و خیلی برکت تو زندگی مون اومد همسرم ترفیع درجه گرفتند و حقوقشون بیشتر شد. یه تیکه زمین هم با وام تونستیم بخریم. سیسمونی رو هم قسطی خریدم و با حقوق مرخصی زایمانم پرداختش کردم.
بعد زایمانم هم تصمیم گرفتم دیگه سر کار نرم و به تربیت پسرم برسم چون هیچ چیزی تو دنیا نمیتونه به اندازه تربیت پسرم و فرزندآوری برام مهم باشه...
در آخر برای همه عزیزان و بچه های گلشون آرزوی سلامتی دارم و برای کسانی که تو آرزوی فرزند هستن هم آرزوی فرزند سالم و صالح.
هیچ کس نمیتونه حال کسی که بچه دار نمیشه رو درک کنه مگر اینکه خودش طعمش رو چشیده باشه.
من با گوشت و خون و همه وجودم این طعم رو چشیدم. از خدا میخوام هیچ کس طعم بی فرزندی رو نچشه و سختیش رو نکشه. امیدوارم این تجربه من راه گشایی برای کسی باشه و گره مشکلی حل بشه...
برام دعا کنید که خداوند بازهم نظر لطفش رو شامل حالم بکنه. التماس دعای فرج از همگی ....🙏🙏
در پناه حق یاعلی🌹🌹
🌹 @Mazan_tanhamasir
📌 پیشنهاد علیرضا پناهیان برای برگزاری جشنها:
🔸 جشنها و مراسم سرور اهلبیت(ع) را در میادین اصلی شهر برگزار کنید
🔸 جلسات پرشور و احساس خود را به همه نشان دهید؛ این هم امر به معروف است
🔘 اگر بیدینی در جامعه دارد زیاد میشود دیندارها تظاهرات دینی خود را افزایش دهند
🔘 ظواهر دین را پررنگتر جلوه دهید و جذابیتهای مراسمات مذهبی را به مردم برسانید
🔘 به مردمی که مجالس اهلبیت(ع) را تجربه نکردهاند بگویید که حضور در این جلسات چه لذت و موهبتی دارد
🔘 هیجانات مذهبی خود را در اماکن دربسته پنهان نکنید؛ این احساس را علنی کرده و با تمام مردم شهرتان شریک بشوید
🚩 جشن میلاد پیامبر(ص) در مهدیۀ رشت – ۱۴۰۲/۰۷/۱۳
🌹 @Mazan_tanhamasir
6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨پاسخ #استاد_پناهیان به سؤال استراتژیک یک خانم در مورد رابطه با شوهرش
❤️کلیپی ویژه در روابط زوجین
🌹 @Mazan_tanhamasir