🔴یک لحظه تصور کنید
پلیس ایران پا را روی گلوی متهم فشار میداد و متهم کشته میشد
رییس جمهور معترضان را اراذل و اوباش خطاب میکرد و خطاب به آنها میگفت سگهای وحشی را به جانتان میاندازم
یک لحظه فکر کنید در ایران یکی از مسئولان یا رییس جمهور دستور شلیک میداد
فکر کنید به جای اینکه ایران در دوره کرونا زندانی ها را ازاد کند به استانداران دستور بازداشت فلهای میداد
🔻همه اینها که گفتم اما در آمریکا اتفاق افتاده است...تمام کسانی که حتی برای کوچکترین اتفاقی در ایران حقوق بشر را پیش میکشند تمام این یک هفته ساکت ساکتند... شاید رسانه ها و دنیا با معیار دو گانه اتفاقات را ببینند اما این هیچ خللی در اصل موضوع ایجاد نمیکند... گزافه نیست اگر بگوییم سال ۲۰۲۰ سال آغاز سقوط امپراطوری ایالات متحده امریکا است....
💬 امین نیکدل
♻️@Mazan_tanhamasir
#خبرهای_خوب
بالاخره این طرح شفافیت در مجلس مطرح شد.
✅ متن طرح شفافیت آرای نمایندگان به امضای بیش از ۱۷۰ نماینده رسیده و احمد امیرآبادی فراهانی، روح الله ایزدخواه، مجتبی توانگر، حسینعلی حاجی دلیگانی، ابراهیم رضایی، علیرضا زاکانی، مالک شریعتی، ابوالفضل عمویی، روح الله متفکر آزاد، الیاس نادران و روح الله نجابت از طراحان آن هستند.
منتظریم تغییرات رو ببینیم....
و در این امور حمایت همه مردم ایران از مجلس خواهد بود.
#مجلس_قوی
❤️ @Mazan_tanhamasir
🍃🌺 در محضر بزرگان🌺🍃
وزنه بردار هر قدر قوى باشد، حتى اگر بتواند صدها قالى
بلند كند، هرگز نمی تواند قالى زيرپاى خود را كه روى آن
نشسته، بلند كند. آدم می تواند سر همه را گرم كند ولى
سرخودش را نمی تواند گرم كند، زيرا اين «خود»، همزاد آدم
است، همكلاس و همرتبه اوست و آدم هرچه آموخته،
«خود» او همپا به پايش آموخته است. نفس انسان قالى زير
پاى انسان است و برداشتنى نيست.
🔆آیت الله حائری شیرازی(ره)
🌹 @Mazan_tanhanasir
کانال تنهامسیری های مازندران
ـ🌸º°¨¨°º🌸🏡🏡🌸º°¨¨°º🌸 🌸 #داستان_زندگی_احسان 🌸 👇👇حتما بخونید قشنگه👇👇 قسمت5⃣ 🍃🍃در بازشد... يه دختر
ـ🌸º°¨¨°º🌸🏡🏡🌸º°¨¨°º🌸
🌸 #داستان_زندگی_احسان 🌸
قسمت6⃣
🍃🍃...من برم به درسام برسم.
اينو احسان گفت و رفت توي اتاقش.
سارا شونه اي بالا انداخت و وارد اتاق بغلي شد.
احسان روي تختش نشست، يک دقيقه نگذشته بود که يهو چيزي يادش اومد و مثل برق از جا پريد.
پرده اتاق کاملا کشيده نشده بود و اگه سارا ميومد توي بالکن، ميديد که احسان سر درسش نيست. سريع پرده اتاقش رو کشيد و خوب
گوشه هاي پرده رو صاف کرد که مبادا از گوشه پرده سارا به اتاق ديد داشته باشه.
همون موقع سايه سارا رو توي بالکن ديد که داره به حياط نگاه ميکنه.
احسان سريع به سمت تختش برگشت تا مبادا سايه اش از پشت پرده پيدا باشه.
روي تخت، کنار سه گوش ديوار کز کرد و زانوهاش رو توي بغلش گرفت و به يه گوشه اتاق خيره موند.
حالش کاملا منقلب بود.
قبل از اومدن سارا انتظار دختر سر و ساده اي رو نميکشيد؛
اما سارا واقعا با اونچه انتظارش رو هم ميکشيد، فرق داشت.
ميدونست کار درستي کرده که با سارا دست نداده، اما از اين اتفاق احساس خوبي نداشت.
تا حالا هيچ دختري اينطوري باهاش رفتار نکرده بود و موقعيت غيرمنتظره اي رو تجربه کرده بود.
مدام به خودش ميگفت کاش امروز بعد مدرسه به خونه نميومدم و تا شب صبر ميکردم تا بابا و مامان بيان.
شايد اين صحنه اتفاق نميفتاد.
اما ديگه کار از کار گذشته بود و توي اولين برخورد سارا و احسان، زمينه يه شناخت مختصر براي دو طرف به وجود اومده بود.
احسان فکر ميکرد اين خودش يه امتياز خوب محسوب ميشه تا سارا حساب کار دستش بياد و نخواد با احسان صميمي بشه.
همينطور که گوشه اتاقش نشسته بود و توي افکارش غرق بود، يه صداهايي از اتاق کناري ميشنيد.
انگار سارا داشت دستي به سر و روي اتاق ميکشيد و اين باعث ميشد رشته افکار احسان پاره بشه.
هرچي فکر کرد ديد نميتونه بره سراغ درسش.
هنوز خيلي مونده بود تا اذان مغرب.
اما احسان شديدا احساس نياز ميکرد که دو رکعت نماز بخونه. 📿
بلند شد و سجادش رو که هميشه پشت کتاباش توي قفسه قايم ميکرد، برداشت.
به رسم عادت هميشگيش که موقع نماز اول در اتاق رو قفل ميکرد، به سمت درب اتاق رفت و آروم کليد رو توش چرخوند.
برگشت سر سجاده و چون هميشه عادت داشت وضو داشته باشه، ايستاد.
اما نميدونست با چه نيتي نماز بخونه.
✨توي دلش گفت،
خدايا به عشق خودت و نيت کرد...✨
نمازش که تمام شد سرش رو روي مهر گذاشت و اشکهاش جاري شد.
احساس ميکرد آرامش و تنهايي که تا ديروز همه وقتش رو پر ميکرد، از دست داده.
فکر ميکرد خوب شد که تمام شد و به خير گذشت.
اما نميدونست که اين تازه خاکستر زير آتشيه که قراره بعدها شعله ور بشه.
همون جا، غرق در افکارش بود که روي سجادش خوابش برد.
بعد از چند ساعتي با سر وصداهاي بيرون اتاق و صداي رفت وآمد پشت در، از جا پريد...
❌❌ ادامه دارد... ❌❌
@Mazan_tanhamasir
─═इई🌿✨🌺✨🌿ईइ═─
🔊🔊 توجه توجه
دو قسمت آخر کتاب صوتی" بانوی انقلاب، خدیجه ای دیگر"
(زندگینامه و خاطرات #خدیجه_ثقفی همسر امام خمینی(ره))
گردآورنده : علی ثقفی
جهت ترویج فرهنگ کتابخوانی
بصورت خلاصه
امشب ساعت 21
در کانال تنهامسیر مازندران
با صدای #بهروز_رضوی و #فاطمه_رکنی
قرار داده می شود، همراه ما باشید.
لطفا نظرات خود را راجع به این کتاب صوتی به آیدی زیر ارسال فرمایید.
@Yaa_ss
#بانوی_انقلاب_خدیجه_ای_دیگر
#خدیجه_ثقفی
#بانوی_انقلاب
🌱 تنها مسیر مازندران 🌱
@Mazan_tanhamasir
─═इई🌿✨🌺✨🌿ईइ═─
بانوی انقلاب خدیجه ای دیگر (5).mp3
6.47M
#بانوی انقلاب؛ خدیجه ای دیگر
💚قسمت پنجم
🌹@Mazan_tanhamasir
بانوی انقلاب خدیجه ای دیگر (6).mp3
6.56M
#بانوی انقلاب؛ خدیجه ای دیگر
💚 قسمت ششم(قسمت آخر)
🌹@Mazan_tanhamasir
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️إنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ
◾️روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان، حضرت امام خمینی به ملکوت اعلی پیوست
13 خرداد 68-ساعت 22:24
#سالگرد_ارتحال_امام
@Mazan_tanhamasir
─═इई🌿✨🌺✨🌿ईइ═─
🔸 🔹 🔸 🔹 🔸
🔷سخنرانی #رهبر_انقلاب به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی (ره)
🔸بیانات رهبر انقلاب به مناسبت سی و یکمین سالگرد #ارتحال_امام_خمینی (ره) چهارشنبه ۱۴ خرداد ساعت ۱۱ از شبکههای یک و #خبر_سیما و #رادیو_ایران به صورت زنده پخش میشود.
💠 @Mazan_tanhamasir