eitaa logo
کانال تنهامسیری های مازندران
1.1هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5هزار ویدیو
61 فایل
جهت انتقاد پیشنهاد و ارائه ی مطلب با ادمین ارتباط برقرار کنید.👇👇👇 @Yaa_ss در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی موسسه تنهامسیر آرامش ارائه خواهدشد🌟
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴یک لحظه تصور کنید پلیس ایران پا را روی گلوی متهم فشار می‌داد و متهم کشته می‌شد رییس جمهور معترضان را اراذل و اوباش خطاب می‌کرد و خطاب به آنها میگفت سگهای وحشی را به جانتان می‌اندازم یک لحظه فکر کنید در ایران یکی از مسئولان یا رییس جمهور دستور شلیک می‌داد فکر کنید به جای اینکه ایران در دوره کرونا زندانی ها را ازاد کند به استانداران دستور بازداشت فله‌ای می‌داد 🔻همه این‌ها که گفتم اما در آمریکا اتفاق افتاده است...تمام کسانی که حتی برای کوچکترین اتفاقی در ایران حقوق بشر را پیش میکشند تمام این یک هفته ساکت ساکتند... شاید رسانه ها و دنیا با معیار دو گانه اتفاقات را ببینند اما این هیچ خللی در اصل موضوع ایجاد نمیکند... گزافه نیست اگر بگوییم سال ۲۰۲۰ سال آغاز سقوط امپراطوری ایالات متحده امریکا است.... 💬 امین نیکدل ♻️@Mazan_tanhamasir
بالاخره این طرح شفافیت در مجلس مطرح شد. ✅ متن طرح شفافیت آرای نمایندگان به امضای بیش از ۱۷۰ نماینده رسیده و احمد امیرآبادی فراهانی، روح الله ایزدخواه، مجتبی توانگر، حسینعلی حاجی دلیگانی، ابراهیم رضایی، علیرضا زاکانی، مالک شریعتی، ابوالفضل عمویی، روح الله متفکر آزاد،‌ الیاس نادران و روح الله نجابت از طراحان آن هستند. منتظریم تغییرات رو ببینیم.... و در این امور حمایت همه مردم ایران از مجلس خواهد بود. ❤️ @Mazan_tanhamasir
🍃🌺 در محضر بزرگان🌺🍃 وزنه بردار هر قدر قوى باشد، حتى اگر بتواند صدها قالى بلند كند، هرگز نمی ‏تواند قالى زيرپاى خود را كه روى آن نشسته، بلند كند. آدم می ‏تواند سر همه را گرم كند ولى سرخودش را نمی ‏تواند گرم كند، زيرا اين «خود»، همزاد آدم است، همكلاس و همرتبه اوست و آدم هرچه آموخته، «خود» او هم‏پا به پايش آموخته است. نفس انسان قالى زير پاى انسان است و برداشتنى نيست. 🔆آیت الله حائری شیرازی(ره) 🌹 @Mazan_tanhanasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال تنهامسیری های مازندران
ـ🌸º°¨¨°º🌸🏡🏡🌸º°¨¨°º🌸 🌸 #داستان_زندگی_احسان 🌸 👇👇حتما بخونید قشنگه👇👇 قسمت5⃣ 🍃🍃در بازشد... يه دختر
ـ🌸º°¨¨°º🌸🏡🏡🌸º°¨¨°º🌸 🌸 🌸 قسمت6⃣ 🍃🍃...من برم به درسام برسم. اينو احسان گفت و رفت توي اتاقش. سارا شونه اي بالا انداخت و وارد اتاق بغلي شد. احسان روي تختش نشست، يک دقيقه نگذشته بود که يهو چيزي يادش اومد و مثل برق از جا پريد. پرده اتاق کاملا کشيده نشده بود و اگه سارا ميومد توي بالکن، ميديد که احسان سر درسش نيست. سريع پرده اتاقش رو کشيد و خوب گوشه هاي پرده رو صاف کرد که مبادا از گوشه پرده سارا به اتاق ديد داشته باشه. همون موقع سايه سارا رو توي بالکن ديد که داره به حياط نگاه ميکنه. احسان سريع به سمت تختش برگشت تا مبادا سايه اش از پشت پرده پيدا باشه. روي تخت، کنار سه گوش ديوار کز کرد و زانوهاش رو توي بغلش گرفت و به يه گوشه اتاق خيره موند. حالش کاملا منقلب بود. قبل از اومدن سارا انتظار دختر سر و ساده اي رو نميکشيد؛ اما سارا واقعا با اونچه انتظارش رو هم ميکشيد، فرق داشت. ميدونست کار درستي کرده که با سارا دست نداده، اما از اين اتفاق احساس خوبي نداشت. تا حالا هيچ دختري اينطوري باهاش رفتار نکرده بود و موقعيت غيرمنتظره اي رو تجربه کرده بود. مدام به خودش ميگفت کاش امروز بعد مدرسه به خونه نميومدم و تا شب صبر ميکردم تا بابا و مامان بيان. شايد اين صحنه اتفاق نميفتاد. اما ديگه کار از کار گذشته بود و توي اولين برخورد سارا و احسان، زمينه يه شناخت مختصر براي دو طرف به وجود اومده بود. احسان فکر ميکرد اين خودش يه امتياز خوب محسوب ميشه تا سارا حساب کار دستش بياد و نخواد با احسان صميمي بشه. همينطور که گوشه اتاقش نشسته بود و توي افکارش غرق بود، يه صداهايي از اتاق کناري ميشنيد. انگار سارا داشت دستي به سر و روي اتاق ميکشيد و اين باعث ميشد رشته افکار احسان پاره بشه. هرچي فکر کرد ديد نميتونه بره سراغ درسش. هنوز خيلي مونده بود تا اذان مغرب. اما احسان شديدا احساس نياز ميکرد که دو رکعت نماز بخونه. 📿 بلند شد و سجادش رو که هميشه پشت کتاباش توي قفسه قايم ميکرد، برداشت. به رسم عادت هميشگيش که موقع نماز اول در اتاق رو قفل ميکرد، به سمت درب اتاق رفت و آروم کليد رو توش چرخوند. برگشت سر سجاده و چون هميشه عادت داشت وضو داشته باشه، ايستاد. اما نميدونست با چه نيتي نماز بخونه. ✨توي دلش گفت، خدايا به عشق خودت و نيت کرد...✨ نمازش که تمام شد سرش رو روي مهر گذاشت و اشکهاش جاري شد. احساس ميکرد آرامش و تنهايي که تا ديروز همه وقتش رو پر ميکرد، از دست داده. فکر ميکرد خوب شد که تمام شد و به خير گذشت. اما نميدونست که اين تازه خاکستر زير آتشيه که قراره بعدها شعله ور بشه. همون جا، غرق در افکارش بود که روي سجادش خوابش برد. بعد از چند ساعتي با سر وصداهاي بيرون اتاق و صداي رفت وآمد پشت در، از جا پريد... ❌❌ ادامه دارد... ❌❌ @Mazan_tanhamasir ‍─═इई🌿✨🌺✨🌿ईइ═─
🔊🔊 توجه توجه دو قسمت آخر کتاب صوتی" بانوی انقلاب، خدیجه ای دیگر" (زندگینامه و خاطرات همسر امام خمینی(ره)) گردآورنده : علی ثقفی جهت ترویج فرهنگ کتابخوانی بصورت خلاصه امشب ساعت 21 در کانال تنهامسیر مازندران با صدای و قرار داده می شود، همراه ما باشید. لطفا نظرات خود را راجع به این کتاب صوتی به آیدی زیر ارسال فرمایید. @Yaa_ss 🌱 تنها مسیر مازندران 🌱 @Mazan_tanhamasir ‍─═इई🌿✨🌺✨🌿ईइ═─
بانوی انقلاب خدیجه ای دیگر (6).mp3
6.56M
انقلاب؛ خدیجه ای دیگر 💚 قسمت ششم(قسمت آخر) 🌹@Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️إنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ ◾️روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان، حضرت امام خمینی به ملکوت اعلی پیوست 13 خرداد 68-ساعت 22:24 @Mazan_tanhamasir ‍─═इई🌿✨🌺✨🌿ईइ═─
🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔷سخنرانی به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) 🔸بیانات رهبر انقلاب به مناسبت سی و یکمین سالگرد (ره) چهارشنبه ۱۴ خرداد ساعت ۱۱ از شبکه‌های یک و و به صورت زنده پخش می‌شود. 💠 @Mazan_tanhamasir