السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَىٰ الأَرواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أَبَداً ما بَقِيتُ، وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَىٰ الحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الحُسَيْنِ
تميز كردن كفش عزاداران روضه
آيتالله قاضي: ايشان در مجلس روضه بسيار مؤدب و با احترام مينشست و در پايان مراسم، كفش حاضران را رديف كرده، آماده پوشيدن مينمود و چهبسا آنها را گردگيري ميكرد. ميفرمودند: من كفش حاضران در مجلس روضه اباعبدالله را تميز ميكنم تا ملائك حاضر در اين مجلس گواهي دهند به آنچه در باطن من ميگذرد كه جز خداي متعال، كسي از آن اطلاع ندارد.
پاي سماور
آيتالله غروي اصفهاني: آيتالله بهجت درباره روضه هفتگي استادشان ميگفتند: مرحوم غروي در اين روضه، مقيد بود كه خود پاي سماور بنشيند و خود او همه كفشها را جفت كند.
شاهدان گريه
علامه طباطبايي: ايشان در مجلس روضهاي كه سيدي در محله گذر خان قم تشكيل ميداد شركت مينمود، یکبار قسمتي از منزل آن سيد، نوسازي شده بود و علامه در همان قسمت نشسته بودند. در آن هنگام ميپرسند: چه مدت است كه در اينجا مجلس عزاداري برپاست؟ گفته بودند: بيش از چهل سال. مرحوم علامه از آن قسمت نوسازي شده، برخاستند و به قسمت قديمي خانه رفتند و فرمودند «اين آجرهايي كه چهل سال شاهد گريه بر امام حسين(ع) بودند، قداستي دارند كه انسان به اينها هم تبرك ميجويد.»
با پاي برهنه
آيتالله سید عبدالکریم كشميري در روز عاشورا بسیار مضطرب و بيقرار بود؛ با حالت خاص از خانه با پاي برهنه و گِل بر سر ماليده بيرون ميآمد، اگر كسي روضه ميخواند اشك ميريخت و منقلب بود و آرام و قرار نداشت. ميرفت كنار حرم حضرت معصومه(س) كنار دستههاي عزاداري و تا آخر شب همانجا كنار حرم به گنبد نگاه ميكرد و در حال خود بود و اشك ميريخت.
کاش يك روضهخوان بودم
علامه طباطبايي: يكبار، شخصي محضر علامه رسيده بود، اما ايشان را نميشناخت و بههمين سبب، سخنان ناپسندي گفته بود. وقتي فهميد شخصي، كه روبهروي او نشسته علامه طباطبايي است، اظهار شرمندگي و عذرخواهي كرد و به ايشان گفت: من گمان نميكردم كه شما حضرت علامه طباطبايي باشيد و از ظاهرتان اينگونه تصور كردم كه يك روضهخوان هستيد. علامه فرمود: «ای کاش بنده يك مرثيهخوان حضرت سیدالشهدا(ع) بودم، همه سالهايي كه سرگرم درس و بحث بودهام با يك مرثيهخواني امام حسين برابري نميكند.»
اهميت روضه
آخوند ملاعلي معصومي همداني: ايشان زماني كه در مسجد خود به منبر ميرفتند به ذكر مصائب بسيار اهميت ميدادند، روزي شخصي به ايشان عرض كرده بود اگر ذكر مصيبت را در منبر كم كنيد و ساير مطالب را بيشتر بفرماييد مردم زيادتر استفاده ميكنند. معظمله فرموده بود «از مطالب كم ميكنم و روضه را بيشتر ميخوانم.»
آخرين توشه
آیتاللهالعظمی حجت: روزي كه ايشان در حال احتضار قرار ميگيرند، به حاضران ميگويند: مقداري از تربت سیدالشهدا براي من بياوريد، مقداري تربت حاضر ميكنند، ايشان تربت را با آب حل ميكنند، ليوان را به دست ميگيرند و هنگامیکه نزديك به لب ميآورند، ميگويند: «آخر زادي من الدنيا تربه الحسين(ع)؛ آخرين توشه من از دنيا تربت حسين(ع) است.» آنگاه آب را نوشيدند و شهادتين را بر زبان جاري نموده و درحالیکه روبهقبله بودند به جوار رحمت حق پيوستند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حمالی که در جوانی دلداده #امام_زمان عج شد...
✨﷽✨
⚫️چرا عزاداری امام حسین(ع) از روز اول محرم شروع میشود؟
1️⃣ امام رضا(ع) میفرماید: «از اول دهۀ محرم، حزن و اندوه در چهرۀ پدرم دیده میشد و حالت عزادار به خود میگرفت و روز دهم، روز مصیبت و گریۀ او بود»
📚امالی صدوق/128
2️⃣ عزاداران با ده شب عزاداری، در واقع خود را برای حضور در غم بزرگ عاشورا آماده میکنند. اگر عزاداری از روز عاشورا شروع میشد ذکر مصیبتها خیلی دردناکتر و غیرقابل تحملتر میشد.
3️⃣ یک دهه عزاداری قبل از عاشورا میتواند موجب کسب توجه و سوز دل در روز عاشورا باشد. کسانی که دل غافلی دارند یا در اثر توجه به تعلقات دنیا احساس محبتشان به امام حسین(ع) کم شده، ده روز فرصت دارند تا در محافل عزاداری با شنیدن مواعظ و معارف دینی آمادگی لازم را کسب کنند تا مبادا در روز مصیبت بزرگ عاشورا بیاحساس و بیتوجه باشند.
👤استاد پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هرچه داریم از امام حسین (ع) است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماهنگ دلنشین مهدوی👆
🌹یا اباصالح المهدی🌹🍃
چہ شود فرصت ديدار بہ ما هم بدهند؟
فيض هم صحبتی يار بہ ما هم بدهند؟
آن قَدر بر در ايـن خانہ گدا می مانم
تالقب نوڪرِ دربـار بہ ما هم بدهند
🌸سلامتی وتعجیل در فرج
مولا صاحب الزمان عجل الله صلوات 🌸
التماس دعای فرج
انشالله مورد توجه آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار بگیرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐زیارت آل یاسین
🎙با نوای فرهمند
بوی پیراهن خونین کسی می آید /این خبر را برسانید به کنعانی ها
✍️اذا هل هلال محرم نشرت الملائكة ثوب الحسين و هو مخرق من ضرب السيوف و ملطخ بالدماء و فنراه نحن و شيعتنا بالبصيرة و لا بالبصر فاذا تنفجر دموعنا
امام صادق ع می فرمایند: هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه #پیراهن امام حسین سلام الله علیه را آویزان می کنند در حالی که پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است. ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم #بصیرت می بینیم و نه بصر(چشم سر)، پس #اشک های ما سرازیر می شود.( ثمرات الاعواد جلد ۱ صفحه ۳۶)
پیراهنی که آغشته به خون قلب و پیشانی و محاسن و حلقوم و نقطه نقطه ی وجود ایشان است.
┈┈••••✾•💞🌺💞•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍سخنرانی استاد عالی
🎬موضوع: پاداش سلام بر امام حسین(ع)
🖤🖤عن مولاناالامام الحسین عليه السلام ـ مِن كَلامِهِ يَومَ عاشوراءَ ـ
🖤ألا وَ إنَّ الدَّعيَّ ابنَ الدَّعيِّ قَد رَكَّزَ بَينَ اثنَتينِ بَينَ السُلَّةِ وَ الذِلَّةِ وَ هَيهاتَ مِنّا الذِلَّةُ
🖤يَأبى اللّه ُ ذلك لَنا وَ رَسولُهُ وَ المُؤمِنونَ وَ حُجورٌ طابَت وَ طَهُرَت وَ أنوفُ حَميَّةٍ وَ نُفوسُ أبيَّةٍ
🖤مِن أن تُؤثِرَ طاعَةَ اللِئامِ عَلى مَصارِعِ الكِرامِ .
🖤🖤مولانا امام حسين عليه السلام ـ در بخشى از سخنانش در روز عاشورا ـ فرمود:
🖤هان ! اين حرام زاده پسر حرام زاده مرا ميان دو چيز مخيّر كرده است:
🖤ميان شمشير و تن دادن به خوارى .
و هيهات كه ما تن به ذلّت و خوارى دهيم .
🖤خدا و رسول او و مؤمنان و دامنهاى پاك و مطهّر[ى كه ما در آن پرورش يافته ايم] و دلهاى غيرتمند و جانهاى بزرگ منش ،
🖤اين را بر ما نمى پذيرند كه فرمانبرى از فرومايگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجيح دهيم .
اللهوف : 97 .
🖤🖤🖤🖤🖤
✨﷽✨
🌼روضه های که قبول نشدن
✍ مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام خمینی (ره )میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از دربمسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟
گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟
چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند.
سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم
السلام علیک یاابا عبدالله...
دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم...
شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم.
وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمود؛ آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود؛
نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی....
آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم!
گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟
خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟
میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود.
بنازم به بزم محبت که در آن
گدایی و شاهی برابر نشیند...
📚منبع؛ برگرفته از خاطرات مرحوم کوثری
✍امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«هر کس آبی بیاشامد و جدم
حسین علیهالسلام را یاد کند
و بر قاتلین او لعن و نفرین نماید،
✅خداوند صد هزار حسنه برایش بنویسد و صد هزار گناه او را بیامرزد، و او را در جایگاههای بلند جای دهد و مانند این است که صد هزار بنده را آزاد کرده باشد. پس او در روز قیامت با دلی شاد و چهرهای خندان محشور میشود»
📚منتهی الامال صفحه ۳۴۳