🔺 گرانترین جشن تاریخ
♨️ زمانی که تعداد پزشکان ایرانی مقیم در نیویورک بیشتر از ایران بود...
‼️ وضعیت ایران دهه 50 به روایت اسناد
💢 بخشیدن یک میلیارد دلار به ژنرالها
♨️ ایرانِ بدتر از سوریه!
💢 تهران یکی از زشتترین پایتختهای جهان
❌ میزان فساد مالی شاه به روایت پنتاگون
♨️ واقعیتهایی که شاید تاکنون نمیدانستید...
🔹 برشهایی پرجاذبه از کتاب #خدازاده اثر #حجت_الاسلام_راجی، به مناسبت ایام #دهه_فجر
#دهه_فجر
#شاه_ملعون
#فساد_مالی_شاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روايت رهبرانقلاب از پيمودن یک مسیر بیستساله در ظرف ٢سال توسط شهيد حسن باقری، معجزهی انقلاب
#شهید_حسن_باقری
🔅#پندانه
✍️ روی بهسوی تو کنم با چه رو؟
🔹چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید.
🔸از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید.
🔹باد شاخهای را كه چوپان روی آن بود به اینطرف و آنطرف میبرد. دید نزدیک است كه بیفتد و دستوپایش بشكند. مستاصل شد.
🔸صورتش را رو به بالا کرد و گفت:
ای خدا گلهام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.
🔹قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قویتری دست زد و جای پایی پیدا كرد و خود را محكم گرفت.
🔸بعد گفت:
ای خدا راضی نمیشوی كه زنوبچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو میدهم و نصفی هم برای خودم.
🔹قدری پایینتر آمد. وقتی كه نزدیک تنه درخت رسید، گفت:
ای خدا نصف گله را چطور نگهداری میكنی؟ آنها را خودم نگهداری میكنم، در عوض كشک و پشم نصف گله را به تو میدهم.
🔸وقتی كمی پایینتر آمد، گفت:
بالاخره چوپان هم كه بیمزد نمیشود. كشكش مال تو، پشمش مال من بهعنوان دستمزد.
🔹وقتی باقی تنه را سُر خورد و پایش به زمین رسید، نگاهی به آسمان کرد و گفت:
چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی كردیم. غلط زیادی كه جریمه ندارد.
💢 در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟!