✅ حکایت آموزنده
✍ به بهلول گفتند تقـوا را توصیف کن گفت: اگر در زمینی که پُر از خار و خاشاک بود مجـبور به گذر شوید چه میکنید؟ گفتند: پیوسته مواظب هستیم و با احتـیاط راه می رویم تا خود را حفـظ ڪنیم...
👌 بهـلول گفت در دنیا نیز چنین کنید تقوا همین است از گـناهان کوچک و بزرگ پرهیز ڪنید و هــــیچ گناهی را ڪوچڪ مشمارید کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای ڪوچڪ درست شـده اند.
#ماه_شعبان
@mehrOmah
@mehrOmah
من ؟!
من عاشق خودش بودم و کل خانوادهاش
لعنتیهای دوستداشتنی ،
همهشان زیبا و خوشتیپ و شیکپوش.
به خانه ما که میآمدند ،
حالم عوض میشد .
نه که عاشق باشم ، نه ،
بچه ده یازده ساله از عشق چه میفهمد؟!
فقط مثلا یادم هست یک بار مدادرنگی بیست و چهار رنگی را که دوست پدرم از آلمان برای سال تحصیلیم آورده بود
نوی نو نگه داشتم تا عید ، که اینها آمدند و هدیه کردم به او.
که جا گذاشت و برگشت به شهر قشنگ خودشان ...
یک بار هم کفشهای پدرش را در راه پله پشتبام پنهان کردم
تا دیرتر بروند و دخترک بتواند کارتون - فکر کنم - نِل را تا انتها ببیند ...
این بار اما داستان فرق میکرد.
دیشب به من - فقط به من -
گفته بود برای صبحانه حلیم و نان بربری دوست دارد.
و بیوقت هم آمده بودند ، وسط زمستان .
زمستان برفی اوایل دهه شصت .
من یازده ساله بودم یا کمی بیشتر و کمتر .
او ، دو سال از من کوچکتر .
هرکاری که کردم خوابم نبرد ،
دست آخر چهارصبح بلند شدم و یک قابلمه کوچک برداشتم - قابلمه جان راستی هنوز با ماست ! - و زدم به دل کوچه ، به سمت فتح حلیم و بربری ...
هوا تاریک بود هنوز ؛ اما کم نیاوردم .
رفتم تا رسیدم به حلیمی ، بسته بود ...
گفتم حالا تا بروم نان بگیرم باز میشود ...
بچه یازده دوازده ساله شعورش نمیرسید آن وقتها که نانوایی و حلیم دیرتر باز میشوند !
خلاصه ، در صبح برفی با دستهای یخ زده از سرما آنقدر راه رفتم تا ساعت شد هفت !
نان و حلیم بالاخره مهیا شد ، و برگشتم ..
وقتی رسیدم خانه ، رفته بودند ...
اول صبح رفته بودند که زودتر برسند به شهر و دیار خودشان ...
اصلا نفهمیده بودند من نیستم ...
هیچکس نفهمیده بود ...
خستگیش به تنم ماند ...
خیلی سخت است که محبت کنی ،
سختی بکشی ،
دستهایت یخ کند ،
پاهایت از سرما بی حس شود ،
قابلمه داغ را با خودت تا خانه بیاوری ،
نان داغ را روی دستانت هی این رو آن رو کنی تا دستت نسوزد ،
ولی نبیند آن که باید...
وقتی تلاش میکنی برای حال خوب کسی
و نمیبیند ،
خستگیش به تنت میماند...
همین ...
#چیستا_یثربی
@MehrOmah
توصیه های همسرانه
۱ . در مقابل همسر خويش, گرفتاري هاي روزانه و حوادث تلخ و ناگوار زندگي را با اخم و چهره عبوس مطرح نکنيد.
۲ . چنانچه کمبودي در منزل مشاهده ميشود, با کمال محبت و خوشرويي تذکر بدهيد.
۳ . به بستگان همسر خود مانند پدر و مادر و ساير اقوام وي احترام بگذاريد و براي دعوت آنان به خانه خود, قبل از همسر خود اقدام کنيد.
۴ . هيچ وقت از معاشرت همسر خود با بستگان صالحش جلوگيري نکنيد و در معاشرت و ديد و بازديد با بستگان وي پيشقدم باشيد.
۵ . با بستگان خود نزد همسرتان در گوشي نجوا نکنيد.
۶ . هيچ گاه خود را برتر از همسر خود معرفي نکنيد. سعي کنيد "من" و "تو" در زندگي زناشويي نباشد کلمه "ما" زندگي را گرم و لذت بخش ميکند.
۷ . وقتي که همسر شما عصباني است, او را با مهر و محبت آرام کنيد.
۸ . براي رفتن به مهماني و گردش, سعي کنيد همراه فرزندان و همسر خود باشيد و پيشنهاد همسر خود را در اين مورد به علت خستگي و کار رد نکنيد.
۹ . امتيازات اجتماعي؛ فرهنگي و اقتصادي فاميل خود را در صورتي که با همسر شما فاصله اجتماعي و طبقاتي دارند مطرح نکنيد.
۱۰ . کارهاي همسر خود, هر چند کوچک را تحسين کنيد. تمجيد و ستايش زن به علت روح لطيف و مهرباني که دارد, کليد کاميابي در زندگي زناشويي است.
۱۱ . در قبال همسر خود, در امور مختلف قدرت نمايي نکنيد.
۱۲ . زحمات و هزينه هايي را که براي پذيرايي خويشاوندان همسر خود صرف ميکنيد, هيچ گاه بر زبان نياوريد.
۱۳ . همسر خود را در خانه محصور و محدود نکنيد و وي را از دست يابي به شادي ها محروم نسازيد.
۱۴ . شادي و خنده هاي خود را در محل کار خود به جا نگذاريد و فراموش نکنيد که همسر شما در خانه هم نيازمند شادي و خنده هاي شماست.
۱۵ . کمک کردن در انجام کارهاي منزل را فراموش نکنيد و بدانيد همان مقدار که شما در خارج از منزل خسته ميشويد, زن هم در منزل از کارهاي خانه خسته ميشود و نيازمند مساعدت و قدرداني است.
✅ آرامش و آسایش دل نعمتی بزرگ در #زندگی است که با وجود آن، همه مشکلات قابل تحمل خواهد بود.
👈 برای همه شما خوبان این روحیه را آرزومندم.
👌 بیاییم چنین آرامشی را برای همه از #خدا بخواهیم.
❤️مردے نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: بہ من کارے بیاموز ڪہ خداوند ، به سبب آن ، مرا دوست بدارد و مردم نیز دوستم بدارند، و خدا دارایى ام را فزون گرداند و تن درستم بدارد و عمرم را طولانى گرداند و مرا با تو محشور ڪند.
💐 حضرت فرمود: اینهایى که گفتى شش چیز است که به شش چیز ، نیاز دارد:
❶اگر مى خواهى خدا تو را دوست بدارد ، از او بترس و تقوا داشته باش.
❷ اگر مى خواهى مردم دوستت بدارند ، به آنان نیکى کن و به آنچه دارند ، چشم مدوز.
❸ اگر مى خواهى خدا دارایى ات را فزونى بخشد ، زکات آن را بپرداز.
❹ اگر مى خواهى خدا بدنت را سالم بدارد ، صدقه بسیار بده.
❺ اگر مى خواهى خداوند عمرت را طولانى گرداند ، به خویشاوندانت رسیدگى کن ؛
❻ و اگر مى خواهى خداوند تو را با من محشور کند ، در پیشگاه خداى یگانه قهّار ، سجده طولانى کن.
📚 بحار الأنوار ج 85 ص 164 ح 12
🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🌹
@mehrOmah
14_panahian_hefazat.az_etelaat_(www.rasekhoon.net).mp3
3.31M
@MehrOmah
⚪️ تصمیم های خودتون رو افشا نکنید
خصوصا خانم ها
استاد پناهیان