eitaa logo
مهر ماندگار
1.7هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
46 فایل
یاوران وقف/ خادمان قرآن و امامزادگان فرهنگی _ اجتماعی _ سیاسی ارتباط با مدیر کانال: @khrazaviadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠به مناسبت عید غدیر خم، اولین دوره مسابقات سخنوری و نویسندگی با عنوان "واژه" برگزار می شود. 🌀مهلت ارسال آثار: 20 مرداد 98 🔹جهت کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت زیر مراجعه نمایید: http://vazheh.info @Mehremaandegar
مهر ماندگار
#بیشتر_بدانیم 💠مگر پوشیدن کت و شلوار و استفاده از کراوات چه اشکالی دارد بخصوص در شب عروسی که داماد
💠 مراجع تقلید درباره کراوات چه نظری دارند؟ 🔸رهبر معظم انقلاب پوشیدن کراوات چه حکمی دارد؟ 🔺به طور کلی پوشیدن کراوات و دیگر لباس هایی که پوشش و لباس غیرمسلمان محسوب می شوند به طوری که پوشیدن آنها منجر به ترویج فرهنگ منحط غربی شود جایز نیست و فرقی بین شب عروسی و غیر آن نیست. ( ترجمه اجویه الاستفتاتات مقام معظم رهبری چاپ وزیر ص 503، ص 1379) علی الاحوط از پوشیدن کراوات اجتناب شود. 🔸آیت الله سید علی سیستانی استفاده از کراوات در مجالس جشن و عروسی اشکال دارد؟ 🔺فی نفسه مانعی ندارد مگر اینکه عنوان ثانوی منطبق شود که مقتضی تحریم باشد. آیا زدن کراوات یا پاپیون در مجالس عروسی برای مردان از نظر شرعی اشکال دارد؟ 🔺 زدن کراوات و پاپیون برای مردان جایز است ولی کراهت دارد. 🔸آیت الله وحید خراسانی آیا کراوات بستن جایز است؟ 🔺 اگر کراوات شعائر غیر مسلمین حساب شود جایز نیست و اگر شعائر نباشد اشکال ندارد. 🔸آیت الله صافی گلپایگانی استفاده از کراوات در مجالس عروسی چه حکمی دارد؟ 🔺 سزاوار نیست مسلمین از کراوات استفاده کنند بلکه احتیاط ترک استفاده از آن است. 🔸آیت الله ناصر مکارم شیرازی استفاده از کراوات چه حکمی دارد؟ 🔺بهتر است از کراوات استفاده نشود و اگر جنبه اشاعه فرهنگ کفار را داشته باشد اشکال دارد. ( استفتائات جدید، ج 1، ص 505) @Mehremaandegar
💠 را از طرف امام رضا (ع) برای سلامتی آقا امام زمان (عج) بده! 📗آن‌طور که در کتاب خاطرات «حاج آقا مجتبی» آمده است، این اسوه اخلاق به شاگردان خود توصیه می‌کرد: «اگر می‌خواهی بدهی، همین‌طوری صدقه نده؛ باش، حواست جمع باشد، صدقه را از طرف امام رضا (ع) برای آقا امام زمان (عج) بده! 🔸برای دو است؛ دو معصومی که آنها را دوست دارد، ممکن نیست خداوند این صدقه تو را رد کند، تو هم اینجا حق واسطه‌گری‌ات را میگیری. تو واسطه‌ای و همین حق واسطه‌گری است که اجازه می‌دهد تو به برسی.» 🍃آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی. @Mehremaandegar
💠استفاده ازآب مسجد جهت شرب در حد ۲ يا ۳ گالن اشکال دارد؟ ✅ پاسخ:با اجازه متولي اشکال ندارد. 💠اگر مدرسه و امكاناتى براى تحصيل دروس حوزوى بشود آيا فرزندان مؤمنين مى توانند از اينها استفاده كنند و حال آنكه براى تحصيل دروس حوزوى نباشد؟ ✅پاسخ:اگر تحصيل علوم دينى شده است استفاده در شوؤن ديگر جايز نيست . 💢آیت الله سیستانی @Mehremaandegar
مهر ماندگار
✅قسمت چهل و چهارم: مرد کوچک 💥💥💥 - اشکالی نداره ... من چیز زیادی از اسلام و شیوه زندگی یه مسلمان بل
✅قسمت چهل و پنجم: جشن تولد 💥💥💥 بعد از بریدن کیک، پدرم بهش رو کرد و گفت ... - ما رو ببخشید آقای هیتروش ... درستش این بود که در مراسم امشب با شراب از شما پذیرایی می کردیم اما همون طور که می دونید دختر ما مسلمانه و این چیزها اینجا ممنوعه ... با دلخوری به پدرم نگاه کردم ... اون هم یه طوری جواب نگاهم رو داد که چشم هاش داد می زد ... مگه اشتباه می کنم؟ ... لروی به هر دوی ما نگاه کرد و با خنده گفت ... - منم همین طور ... هر چند هنوز نتونستم کاملا شراب رو ترک کنم ... اما اگر بخورم، حتی یه جرعه ... نماز صبحم قضا میشه ... هر دوی ما با تعجب برگرشتیم سمتش ... من از اینکه هنوز شراب می خورد ... و پدرم از اینکه فهمید اونم مسلمانه ... و بعد با حالتی بهم زل زد که ترجیح دادم از پنجره بیرون رو نگاه کنم ... موقع بدرقه تا دم در دنبالش رفتم ... خیلی سعی کردم چیزی نگم اما داشتم منفجر می شدم ... - شما هنوز شراب می خورید؟ ... 🍀🍀🍀 با چنان حالتی گفت، من عاشق شرابم که ناخودآگاه یه قدم رفتم عقب ... - البته همون موقع هم زیاد نمی خوردم ... ولی دیگه ... یه مکث کرد و دوباره با هیجان گفت ... - یه ماهه که مسلمان شدم ... دارم ترک می کنم ... سخت هست اما باید انجامش بدم ... 🍁🍁🍁 تا با سر تاییدش کردم ... دوباره هیجان زده شد ... - روحانی مرکز اسلامی بهم گفت ذره ذره کمش کنم ... ولی سعی کنم نمازم قطع نشه و اول وقت بخونم ... گفت اگه این کار رو بکنم مشکل شراب خوردنم درست میشه ... 🍃🍂🍃🍂 راست می گفت ... لروی هیتروش، کمتر دو ماه بعد، کاملا شراب رو ترک کرده بود ... @Mehremaandegar
✅۱۳ روز تا 💠کاروان پیامبر (ص) به نزدیکی رسیده و تا رسیدن به حرم، راهی نمانده است. حضرت علی (ع) که برای دیدار پیامبر(ص) در تب و تاب است، خود و قافله اش را به پیامبر(ص) رسانید. دیدگان پیامبر پیش از رسیدن به مکه به دیدار برادرش روشن گردید . 🔺پیامبر از حضرت پرسید: چگونه و با چه نیتی احرام بستی؟ امیرالمومنین پاسخ داد: چون نمی دانستم که شما چه نیتی کرده اید، من نیت نمودم که: " اللهم اِهلالاً کاهلال نبیک "؛ خدایا نیتی بسان نیت پیامبرت. 🔺پیامبر می فرماید: "علی جان! تکلیف تو در این ، همان تکلیف من است، حال به سوی سربازانت برگرد و با آنها به مکه بیا." 🔹و اینک کعبه بی تاب از شوق حضور بهترین میهمان، در حریمش، رسیدن ایشان را لحظه شماری می کند. امروز یادگار ابراهیم، میهمانی را در طوف خود خواهد دید که تا برپایی قیامت، عزیزتر از او به زیارتش نخواهد آمد. 🔸 قافله و قافله سالار به حرم می رسند. صلای لبیک قطع می شود و ، یگانه فرزند خود را در آغوش می گیرد. رسول الله رو به سوی مسجد الحرام پیش می رود و در حالی که زبان به حمد و ثنای پروردگار و درود و صلوات بر حضرت ابراهیم گشوده است، از باب "بنی شیبه" به مسجد وارد می شود. @Mehremaandegar
💠 فروش خاک اضافی زمین 🔸 زمین زراعی وجود دارد که بوده و سطح آن بالاتر از زمین های اطراف آن است و به همین دلیل رساندن آب به آن ممکن نیست و مدّتی است که کار مساوی کردن آن با زمین های دیگر به پایان رسیده و خاک های اضافی در وسط آن جمع شده و مانع زراعت در آن است، آیا فروش این خاک ها و مصرف پول آن برای حرم یکی از اولاد ائمه «علیهم السلام» که نزدیک زمین مزبور قرار دارد جایز است؟ ✅ اگر خاک اضافی مانع استفاده از زمین های است، انتقال آن از زمین و فروش آن و مصرف پول آن در اشکال ندارد. 💢استفتاء از رهبر معظم انقلاب @MehreMaandegar
💠 افراد موفق‌ در طول زندگی خود چندبار شکست خورده بودند؟ @MehreMaandegar
💠ناشکر نباشیم... 🔸مردی نزد حکیمی رفت و پیش او از تنگدستی‌اش شکایت کرد. حکیم از او پرسید: آیا دوست داشتی که نابینا بودی اما در عوض ده هزار درهم داشتی؟ 🔺مرد پاسخ داد: نه! آیا دوست داشتی گنگ و لال بودی اما در عوض ده هزار درهم داشتی؟ 🔺مرد پاسخ داد: نه! آیا دوست داشتی دو دست و پا نداشتی اما به جای آن ده هزار درهم داشتی؟ 🔺مرد پاسخ داد: نه! آیا خوب بود اگر دیوانه بودی و در عوض ده هزار درهم داشتی؟ 🔺مرد پاسخ داد: نه! حکیم گفت: آیا باز هم از مولا و شکایت میکنی در حالی که در عین فقر چهل هزار درهم داری؟ مرد پریشان خاطر دگرگون شد و را به جهت نعمت‌هایی که به او داده است گفت! @MehreMaandegar
مهر ماندگار
✅قسمت چهل و پنجم: جشن تولد 💥💥💥 بعد از بریدن کیک، پدرم بهش رو کرد و گفت ... - ما رو ببخشید آقای هیتر
✅قسمت چهل و ششم: خواستگاری 💥💥💥 پدرم هر چند از مسلمان بودن لروی اصلا راضی نبود ... اما ازش خوشش می اومد ... و این رو با همون سبک همیشگی و به جالب ترین شیوه ممکن گفت ... به اسم دیدن آرتا، ما رو برای شام دعوت کرد ... هنوز اولین لقمه از گلوم پایین نرفته بود که یهو گفت ... - تو بالاخره کی می خوای ازدواج کنی؟ ... 🍀🍀🍀 چنان لقمه توی گلوم پرید که نزدیک بود خفه بشم ... پشت سر هم سرفه می کردم ... - حالا اینقدر هم خوشحالی شدن نداره که داری خفه میشی ... چشم هام داشت از حدقه می زد بیرون ... - ازدواج؟ ... با کی؟ ... - لروی ... هر چند با دیدن شما دو تا دلم برای خودم می سوزه اما حاضرم براتون مجلس عروسی بگیرم ... 🍁🍁🍁 هنوز نفسم کامل بالا نیومده بود ... با ایما و اشاره به پدرم گفتم آرتا سر میز نشسته ... اما بدتر شد ... پدرم رو کرد به آرتا ... - تو موافقی مادرت ازدواج کنه؟ ... با ناراحتی گفتم ... - پدر ... مکث کردم و ادامه دادم ... - حالا چرا در مورد ازدواج من صحبت می کنید؟ ... من قصد ازدواج ندارم ... خبری هم نیست ... 🍃🍂🍃🍂 - لروی اومد با من صحبت کرد ... و تو رو ازم خواستگاری کرد... گفت یه سال پیش هم خودش بهت پیشنهاد داده و در جریانی ... و تو هم یه احمقی ... @Mehremaandegar
hal-khosh-ghadir.panahian.mp3
2.55M
🗓 پنج ‌شنبه 17 مرداد ۱۳۹۸ 6 ذی‌الحجه ۱۴۴۰ 8 آگوست ۲۰۱۹ @Mehremaandegar