ایتا - -میخـانـه!

و از ان آینه با آینه بالا میرفت 
دست در دست خودش یک تنه بالا میرفت

38 مشاهده11:16

تا که بعثت به تکامل برسد آهسته
پیش چشم همه از دامنه بالا میرفت

37 مشاهده11:17

تا شهادت بدهد عشق #ولی‌الله است
پله در پله از آن ماذنه بالا میرفت

37 مشاهده11:18

پیش چشم همه دست پسر بنت اسد
بین دست پسر آمنه بالا میرفت

30 مشاهده11:18

گفت: این بار به پایان سفر میگویم
بار ها گفته ام و بار دگر میگویم

27 مشاهده11:19

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی‌است
کهکشان ها نخی از وصله نعلین علی‌است

28 مشاهده11:20

گفت ساقی من این مرد و سبویم دستش
بگزارید که یک شمه بگویم دستش

28 مشاهده11:21

هر چه در عالم بالاست تصرف کرده
شب معراج به من سیب تعارف کرده :)

31 مشاهده11:21

واژه در واژه شنیدند صدا را اما...
گفتنی ها همگی گفته شد انجا اما

31 مشاهده11:22

سوخت در اتش و بر اتش خود دامن زد
انکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد

32 مشاهده11:23

میرود قصه ما سوی سرانجام ارام
دفتر قصه ورق میخورد ارام ارام

1 مشاهده11:23

|حمید‌رضا‌برقعی، مثنوی‌تحیر|

1 مشاهده11:24

مطالب بعدی