💢 پرسشی مهم در خصوص واکسیناسیون #اجباری
پرسش مهمی از ابتدای اجباری شدن (و نه عمومی بودن) واکسن مطرح شده که کماکان بیپاسخ مانده:
⬅️ مسئولیت صدور حکم #اجبار در واکسیناسیون با کدام بخش حقوقی است؟
مجموعهی بررسیها تاکنون نشان میدهد هیچکس بر اجباری بودن واکسن صحه نمیگذارد ⬇️
1⃣ حجتالاسلام والمسلمین رئیسی، رئیسجمهور کشور، سیاستهای مقابله با کرونا را #اقناعی میدانند، نه اجباری (۲۴ مهر ۱۴۰۰)
2⃣ آقای مخبر، معاون اول رئیسجمهور، در پاسخ به پرسش یکی از نمازگزاران پس از نماز جمعه ۳۰ مهر ۱۴۰۰ مبنی بر اجباری شدن واکسن، اشاره کردند اجباری نمیشود.
3⃣ دکتر پیام طبرسی، عضو کمیته علمی ستاد کرونا در گفتگوی ویژهی خبری ۲۰ آبان ماه: «واکسیناسیون کرونا اجباری نیست»
4⃣ دکتر حیدری، معاون بهداشت وزیر بهداشت در جلسهی حضوری که اخیراً برگزار شد: واکسیناسیون، همگانی است نه اجباری.
5⃣ دکتر طحان نظیف، عضو حقوقدان شورای نگهبان (۲۷ مرداد ۱۳۹۹): ستاد کرونا، صلاحیت وضع مجازات ندارد (یعنی حتی اگر اجباری کند، ضمانت حقوقی ندارد!).
6⃣ دکتر محبی در جلسهی پژوهشکدهی شورای نگهبان (۲۴ مهر ۱۴۰۰): وضع مجازات در صلاحیت ستاد کرونا نیست.
🌀 پس سوال همچنان باقی است‼️
چه کسی منشأ قانونی اجباری شدن واکسیناسیون کرونا است؟
اساسا وزارت کشور بر اساس مجوز کدام مرجع ذیصلاح، اجباری شدن را در آبان ماه و قرنطینهی هوشمند را در آذرماه مطرح ساخت؟!
آیا وزارت کشور که نه جایگاه حقوقی دارد و نه شأنیت پزشکی، #مجاز به صدور چنین بخشنامهای است؟!
#مطالبات_بیپاسخ
✍️مهندس شکوهیانراد
@SHRChannel
20.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه چیز درباره
سلاح سری ایرانی ها
@Mersad_MD
🔻 به دولت #رئیسی نمره بدهید
با توجه به درخواست رئیس جمهور برای نمره دهی مردم به دولت شما به عملکرد دولت چه نمره ای میدهید ؟
https://EitaaBot.ir/poll/fwqi
💠 گروه رسانهای تیمورا
🆔 @timoora
*قبر شيخ آماده بود و كنار آن تلي از خاك ديده مي شد. مردم اطراف قبر حلقه زدند.*
صداي گريه آنها هر لحظه زيادتر مي شد.
جسد *شيخ طبرسي* را از تابوت بيرون آوردند و داخل قبر گذاشتند.
قطب الدين راوندي وارد قبر شد و جنازه را رو به قبله خواباند و در گوشش تلقين خواند.
سپس بيرون آمد و كارگران مشغول قرار دادن سنگهاي لحد در جاي خود شدند.
پيش از آنكه آخرين سنگ در جاي خود قرار داده شود، *پلك چشم چپ شيخ طبرسي تكان مختصري خورد* اما هيچكس متوجه حركت آن نشد!
كارگران با بيلهايشان خاكها را داخل قبر ريختند و آن را پر كردند. روي قبر را با پارچه اي سياه رنگ پوشاندند.
*آفتاب به آرامي در حال غروب كردن بود.*
مردم به نوبت فاتحه ميخواندند و بعد از آنجا ميرفتند.
شب هنگام هيچ كس در قبرستان نبود.
*شيخ طبرسي به آرامي چشم گشود.*
اطرافش در سياهي مطلق فرو رفته بود.
*بوي تند كافور و خاك مرطوب مشامش را آزار ميداد.*
*نالهاي كرد.*
*دست راستش زيربدنش مانده بود.*
*دست چپش را بالا برد.*
*نوك انگشتانش با تخته سنگ سردي تماس پيداكرد.*
*با زحمت برگشت و به پشت روي زمين دراز كشيد.*
*كمكم چشمش به تاريكي عادت كرد.*
*بدنش در پارچهاي سفيد رنگ پوشيده بود.*
آرام آرام موقعيتي را كه در آن قرار گرفته بود درك ميكرد.
آخرين بار هنگام تدريس حالش بهم خورده بود و ديگر هيچ چيز نفهميده بود.
*اينجا قبر بود!*
او را به خاك سپرده بودند. ولي او كه هنوز زنده بود. زنده به گور شده بود. هواي داخل قبر به آرامي تمام ميشد و شيخ طبرسي صداي خس خس سينهاش را ميشنيد.
*چه مرگ دردناكي انتظار او را ميكشيد.*
*ولي اين سرنوشت شوم حق او نبود.*
*آيا خدا ميخواست امتحانش كند؟*
چشمانش را بست و به مرور زندگيش پرداخت.
سالهاي كودكياش را به ياد آورد واقامتش در مشهد الرضا را. پدرش *«حسن بن فضل »* خيلي زود او را به مكتب خانه فرستاد.
از كودكي به آموختن علم و خواندن قرآن علاقه داشته و سالها پشت سر هم گذشتند. *به سرعت برق و باد!*
شش سال پيش زماني كه 54 ساله بود، سادات آلزباره او را به سبزوار دعوت كرده و شیخ دعوتشان را پذيرفت و به سبزوار رفت.
مديريت مدرسه دروازه عراق را پذيرفت و مشغول آموزش طلاب گرديد و *سرانجام هم زنده به گور شد!*
چشمانش را باز كرد.
چه سرنوشتی در انتظار او بود
*ديگر اميدي به زنده ماندن نداشت.*
*نفس كشيدن برايش مشكل شده بود.*
*هر بار که هواي داخل گور را به درون ريههايش ميكشيد سوزش كشندهاي تمام قفسه سينهاش را فرا ميگرفت.*
*آن فضاي محدود دم كرده بود و دانههاي درشت عرق روي صورت و پيشاني شيخ را پوشانده بود.*
*در اين موقع به ياد كار نيمه تمامش افتاده و چون از اوايل جواني آرزو داشت تفسيري بر قرآن كريم بنويسد.*
*چندي پيش محمد بن يحيي بزرگ آلزباره نيز انجام چنين كاري را از او خواستار شده بود.*
اما هر بار كه خواسته بود دست به قلم ببرد و نگارش كتاب را شروع كند، كاري برايش پيش آمده بود.
*شيخ طبرسي وجود خدا را در نزديكي خودش احساس ميكرد.*
*مگر نه اينكه خدا از رگ گردن به بندگانش نزديكتر است؟*
به آرامي با خودش زمزمه كرد:
*خدايا اگر نجات پيدا كنم، تفسيري بر قرآن تو خواهم نوشت.خدایا مرا از اين تنگنا نجات بده تا عمرم را صرف انجام اين كار كنم.*
*ولی شيخ طبرسي در حال خفگی و زنده بگور شدن بود.*
*اما به یکباره كفندزدی با ترس و لرز وارد قبرستان بزرگ میشود.*
*بيلي در دست به سمت قبرشيخ طبرسي رفت.*
*بالاي قبر ايستاد و نگاهي به اطراف انداخت.*
*قبرستان خاموش بود و هيچ صدايي به گوش نميرسيد.*
*پارچه سياه رنگ را از روي قبر كنار زد و با بيل شروع به بيرون ريختن خاكها كرد.*
*وقتي به سنگهاي لحد رسيد، يكي از آنها را برداشت.*
*نسيم خنكي گونههاي شيخ را نوازش داد.*
*چشمانش را باز كرد و با صداي بلند شروع به نفس كشيدن كرد. كفن دزد جوان، وحشت زده ميخواست از آنجا فرار كند اما شيخ طبرسي مچ دست او را گرفت.*
*صبر كن جوان!*
*نترس من روح نيستم.* *سكته كرده بودم. مردم فكر كردند مردهام مرا به خاك سپردند.*
*داخل قبر به هوش آمدم. تو مامور الهي هستي....*
*آیا مرا میشناسی؟*
بله مي شناسم!
شما شيخ طبرسي هستيد که امروز تشييع جنازه تان بود.
دلم ميخواست،
دلم ميخواست زودتر شب شود و بيايم كفن شما را بدزدم!
*به من كمك كن از اينجا بيرون بيايم.*
*چشمانم سياهي ميرود.*
*بدنم قدرت حركت ندارد.*
كفن دزد شيخ طبرسي را بيرون آورده در گوشهاي خواباند و بندهاي كفن را باز كرد و به گوشهای انداخت.
*مرا به خانهام برسان. همه چيز به تو ميدهم. از اين كار هم دست بردار.*
*كفن دزد جوان لبخند زد و بدون آنكه چيزي بگويد شيخ را كول گرفت و به راه افتاد.*
*شيخ طبرسي به كفن اشاره كرد و گفت:*
*آن کفن را هم بردار.*
*به رسم يادگاري! به خاطر زحمتي كه كشيدهاي جوان به سمت كفن رفت. خم شد و آن را برداش
ت.*
*خيلي وقت است به اين كار مشغولي؟*
*بله جناب شيخ. چندين سال است عادت كردهام در اين شهر مرگ و مير زياد است.*
*اگر روزي مردهاي را در يكي از قبرستانهاي اين شهر خاك كنند و من شب كفنش را ندزدم آن شب خوابم نميبرد. كفنها را به بازار مشهد رضا ميبرم و ميفروشم.*
*از اين كار توبه كن، خدا از سر تقصيراتت ميگذرد.*
*آن دو از قبرستان خارج شدند.*
*جوان پرسيد:*
*از كدام طرف بروم؟*
*برو محله مسجد جامع، من همسايه محمد بن يحيي هستم.*
*جوان به راه خود ادامه داد. شيخ طبرسي نگاهش را به آسمان و ستارههاي بيشمار آن دوخته بود وخدا را شکر میگفت.*
*علامه طبرسی با کمک خداوند نذرش را ادا کرد و کتاب گرانبهای تفسیر مجمع البیان رانوشت ...*
*مرگ ما چگونه است ...؟*
*چه امتحانی در پیش داریم ... ؟؟*
*>> مراقب باشیم حساب در پیش داریم ... !!!*
*نشر صدقه جاریه است*
*🌹اللهم ارزقنی حسن العاقبه ...🌹*
@Mersad_MD
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
❌ هل دادن هواپیما! کلیپی که به سرعت پخش شد و کاربران شبکههای اجتماعی به سرعت آن را دستمایهای برای تحقیر ایرانیان قرار دادند!
⁉️ و اما حقیقت ماجرا چه بود؟
.
@Mersad_MD
📢 خبر خوب - حدود یه ماه پیش دولت به دستگاه ها دستور داد اگه فیش های حقوقیتون رو ثبت نکنین از حقوق خبری نیستید عده گفتن رئیسی حالا یه چیزی گفته...
حالا خبر اومده که مدیران ۲۲ دستگاه دولتی این ماه حقوق دریافت نخواهند کرد....😂
( خبر ریپلای شده در یکم آذر را ببینید)
#عدالتخواهی
#رئیسی
💥 بصیر 💥
@Mersad_MD
🔴 یادتون میاد در حین مذاکرات #ظریف، هر انتقادی میکردیم یه عده میگفتند: "چرا از پشت به سربازان نظام خنجر میزنید؟ اینها معتمدان رهبری و نمایندگان ملت هستند. مذاکره، تصمیم نظام است آنها فقط اجرا میکنند و ...".
🔹حالا؛ ما که مخالف انتقاد به تیم #علی_باقری نیستیم. ولی همونا الان کجا هستن؟ 😀
عموماً در حال حمله به تعداد نفرات و اینکه باقری مستقیماً به چشمان زنان زُل نمیزند و زبان خارجه نمیداند و ... هستن.
🔸مذاکرات ظریف از سال۹۲ شروع شد و در سال ۹۴ به #برجام منتهی شد. یعنی دوسال تا برجام طول کشید. بعد از آن تا آخر دولت هم ادامه داشت و همه دیدیم هیچ سودی بحال مملکت نداشت و بلکه خسارتها به بار آورد.
🔹اما هنوز دور اول مذاکرات در دولت جدید بطور کامل برگزار نشده. نتیجه میخواهند. انتظار هم دارند مثل سابق، ایران پیشنهاد نداشته باشد بلکه هر چه غربیها گفتند، ایران بگوید چشم. علی باقری و تیمش دیکته را امضا کنند و برگردند!
🔸البته به نظر حقیر، نقد به اصل مذاکره و چگونگی مذاکره تیم کنونی هم وارد است و همه مردم و رسانهها باید نقد و بررسی کنند و نظرات خود را ارائه کنند. نباید به دلایلی که ۸ سال، اصلاحطلبان تکرار میکردند تا جلوی نقد را بگیرند، ما هم همان دلایل را تکرار کنیم تا جلوی نقد را بگیریم. ولی این جماعت مدعی اصلاحات واقعاً عجیبن! عجیب اندر عجیب!
💥 بصیر 💥
@Mersad_MD
7.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افتخارات ایران وسلاح جدید مغناطیسی که فقط ایران وروسیه وکره شمالی به آن مجهزند.
کانال دانستنی های زیبا
@Mersad_MD
💠 شوخی با #امر_ولی و ایجاد تقابل در جریان انقلاب همان کاری است که از ابتدا به دنبالش بودند.
💠 نص صریح بیان حضرت آقا است که واردات واکسن از آمریکا و انگلیس درست نیست، خب وارد کردند، تو که اسمت رو گذاشتی حزب اللهی، اعتراضت کو؟ انتقادت کو؟
💠 مسخره میکنی؟ نیش خند میزنی؟ دلقک کدوم طایفهای؟
📌 @Mersad_MD
⭕️ حمیدرضا گودرزی اصلاح طلبی که در غائله تیر ۷۸ برای مصطفی تاجزاده بلندگو حمل کرد. به عنوان مشاور وزیر کشور و دبیر قرارگاه کرونا منصوب شد!
هنوز هم بعضی ها ساده لوحانه گمان میکنند ستاد کرونا معصوم و نفوذی ندارد
@Mersad_MD
دکتر امیر اشرفیماده مشترک واکسن ها..mp3
زمان:
حجم:
5.37M
🎧بشنوید
صوت کوتاه از دکتر اشرفی در خصوص واکسنهای کرونا
❌خود پروتیین اسپایک (سنبله) سمی است، برای همین هرگونه واکسنی، از هر نوع، که دارای این پروتیین باشد (توضیح: تمامی انواع واکسنها، داخلی یا خارجی، با هر پلتفرمی، حاوی اسپایک هستند) باعث افزایش سم در بدن می شود.
🔺اکسید گرافن باعث لخته می شود و علت تشکیلش به این سرعت، آن است که سبب پارگی عروق می شود ...
🔺لخته به دلیل زایدات موجود در واکسن (از قبیل اکسید گرافن) هست، اما خود پروتیین اسپایک، به هر طریقی وارد بدن شود، علاوه بر لخته، مشکلات دیگری هم می تواند ایجاد کند، که اثراتش دراز مدت است
🔺اسپایک باعث ضعف سیستم ایمنی می شود، چرا که از قطعات ویروس ایدز، در داخل پروتیین اسپایک، جایگذاری شده.
🔺با هر بار تزریق واکسن، سیستم ایمنی بدنی، دچار درصدی افت می شود. هر چه تعداد تزریق واکسن ها بیشتر شود، این کاهش مدام سیستم ایمنی باعث مریضی و ایجاد مشکلات خودایمنی، سرطان و ... می شود.
📄پ.ن: سند وجود بخش هایی از ویروس ایدز در پروتیین اسپایک:
https://b2n.ir/q86239
https://eitaa.com/joinchat/2104033424Ceaea82d510