eitaa logo
انّ الحسین‌مصباح‌الهدی 🚩🏴
2.3هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
12.1هزار ویدیو
100 فایل
مکتوب علی یمین عرش الله ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاة⚘️ لینک کانال @MesbaholHuda
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ✍ بیشتر مردم از کنار موضوع مهم حل مشکلات مردم به سادگی عبور می کنند. *اگر انسان بتواند حتی قدمی کوچک در حل گرفتاری بندگان خدا بردارد، اثر آن را در این جهان و در آن سوی هستی به طور کامل خواهد دید. در بررسی اعمال خود، مواردی را دیدم که برایم بسیار عجیب بود. مثلا شخصی از من آدرس می خواست. من او را کامل راهنمایی کردم. او هم دعا کرد و رفت. من نتیجه دعای او را به خوبی در نامه عملم مشاهده کردم!* *اینکه ما در طی روز، حوادثی را از سر می گذرانیم و می گوییم خوب شد اینطور نشد. یا می گوییم: خدا رو شکر که از این بدتر نشد، به خاطر دعای خیر افرادی است که مشکلی از آنها برطرف کردیم.* 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🏴🌤🌤🏴 ~~~~~~~~~~~~~ 🦋 کپی از مطالب کانال آزاد https://eitaa.com/majmaemahdiiaranmajazi ─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
🔴 در تجربه ام افرادی را دیدم که به واسطه من گمراه شده بودند. من بدون اطلاع از عواقبی که نصیبم می شد بـرای آنان فیلم های مستهجن ارسال می کردم. در آن بیابان وحشتناک، هر کدام از آن ها باری بر دوشم می‌گذاشتند و... دیگر تحمل آن برایم سخت شده بود. حق الناس و حق الله بزرگی بر گردنم بود. در آن شرایط بسیار سخت، یکباره حس کردم از آن وادی وحشتناک به سوی زمین کشیده شدم. 📚 کتاب بازگشت 🌤🌤 ~~~~~~~~~ @majmaemahdiaran ─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
🔴 ✍ توصیف از زبان کسی که تجربه نزديک به مرگ داشته است! : - شیاطین، بیشتر در چه جاهایی جمع می‌شدند؟ - همه جا بودنـد. و البتـه، اطراف آدم های زنده. اغلب، کنار شانه‌ها یا بالای سرشان. 🔹گاهی چنان به آدم‌‌ها نزدیک می‌شدند که انگار به زیر پوست آن‌ها نفوذ کرده‌اند. گاهی هم در مجاورت آدم‌ ها، مانند توده‌ای زنبور، روی هم می‌نشستند؛ پس از مدتی، یکباره بر می‌خاستند و می رفتند. - می توانستند حرف بزنند؟ صدا هایی بم و شبیه خِرخِر از دهان شـان خارج می شـد. دائـم، چـیـزی سیاه و مایع مانند هم قی می‌کردند و روی بسیاری از آدم‌ها می‌ریختند. 📚 کتاب آن سوی مرگ 🌤🌤 ~~~~~~~~~ @majmaemahdiaran ─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─ ‌‌
🔴 ✍ اوایل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم. یک روز صبح در حالی که مشغول زیارت بقیع بودم، متوجه شدم که مأمور وهابی دوربین یک پسر بچه را که می خواست از بقیع عکس بگیرد را گرفته، جلو رفتم او به سرعت دوربین را از دست او گرفتم و به پسر بچه تحویل دادم. بعد به انتهای قبرستان رفتم. من در حال خواندن زیارت عاشورا بودم که به مقابل قبر عثمان رسیدم. همان مأمور وهابی دنبال من آمد و چپ چپ به من نگاه می کرد. یکباره کنار من آمد و دستم را گرفت و به فارسی و با صدای بلند گفت: چی گفتی!؟ لعن می کنی؟ گفتم: نه خیر. دستم رو ول کن. اما او همینطور داد میزد و با سر و صدا، بقیه مأمورین را دور خودش جمع کرد. در همین حال یکدفعه به من نگاه کرد و حرف زشتی را به مولا امیرالمؤمنین علیه السلام زد. من دیگر سکوت را جایز ندانستم. تا این حرف زشت از دهان او خارج شد و بقیه زائران شنیدند، دیگر سکوت را جایز ندانستم. یکباره کشیده محکمی به صورت او زدم. بلافاصله چهار مأمور به سر من ریختند و شروع به زدن کردند. یکی از مأمورین ضربه ی محکمی به کتف من زد که درد آن تا ماه‌ها اذیتم می کرد. چند نفر از زائرین جلو آمدند و مرا از زیر دست آنها خارج کردند و سریع فرار کردم. اما در لحظات بررسی اعمال، ماجرای درگیری در قبرستان بقیع را به من نشان دادند و گفتند: شما خالصانه و فقط به عشق مولا علی علیه‌ السلام با آن مأمور درگیر شدید و کتف شما آسیب دید. برای همین ثواب جانبازی در رکاب مولا علی (ع) در نامه عمل شما ثبت شده است. 🔹البته این ماجرا نباید دستاویزی برای برخورد با مامورین دولت سعودی گردد. 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت 🌤🌤 ~~~~ @majmaemahdiaran ─┅═ೋ❅🌹
🔴 🔸جوان پشت میز(مأمور الهی) به من گفت: خدا را شکر کن که بیت المال بر گردن نداری وگرنه اگر حقی ازمردم ضایع می‌کردی بـایـد می ایستـادی و از تـک تـک آن ها حـلـالـیـت مـی طـلـبـیـدی. همانجا کسانی را دیدم که شدیدا گرفتار بودند، گرفتار بیت المال... 📚سه دقیقه در قیامت
🔲ثبت 4هزار تهمت بهمین سادگی!!! 🔻چند سال قبل، وقتی با یکی از تجربه گران نزدیک به مرگ مصاحبه می‌کردم، مطلبی در مورد آیت الله گفت که همان ایام در کتاب تقاص به این موضوع اشاره شد. ایشان می‌گفت در مرور اعمالم به مطلبی رسیدم در مورد ۱۳۹۶ آن ایام پیامی برای من و برخی دوستان ورزشکارم آمد که به یکی از نامزدهای انتخابات (آقای رئیسی) بود. 🔻من شک کردم و این پیام را ارسال نکردم، حتی با دوستم صحبت کردم و گفتم این حرف صحت ندارد، اما دوستم این پیام را در کانال و صفحه خود بازنشر داد. آن سال آقای رئیسی بخاطر تهمت ها و جو سازی های رسانه ای رای نیاورد اما... 🔻در آن سوی عالم نکات عجیبی دیدم. دوست من با آنکه می‌دانست این پیام صحت ندارد، اما بخاطر گرایشهای سیاسی آن را پخش کرد. من دیدم که چهار هزار نفر پیام او را دیده بودند و در نامه عمل او نوشته شده بود. چهار هزار تهمت که یکی از آنها برای انسان کافی است. او حسابی خودش را گرفتار کرده بود... @Havadaran_ghalibaf https://eitaa.com/Havadaran_ghalibaf