eitaa logo
انّ الحسین‌مصباح‌الهدی 🚩🏴
2.4هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
12.4هزار ویدیو
102 فایل
مکتوب علی یمین عرش الله ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاة⚘️ لینک کانال @MesbaholHuda
مشاهده در ایتا
دانلود
ارواحنافداه ✨🍃حضرت آیت الله علامه مامقانی صاحب کتاب گرانقدر تنقیح المقال فرمودند: در زمانی که مشغول تالیف این کتاب بودم از الطاف الهی و عنایات اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام هر مطلبی را که می خواستم به مجرد باز کردن کتابی آن را مقابل چشمانم می‌دیدم و همین باعث می شد که کارم سرعت فوق‌العاده‌ای بگیرد. ✨🍃یک شب در همان اوایل، حدود سه ساعت قبل از طلوع فجر به بحث رهن از کتاب تهذیب احکام احتیاج پیدا کردم، این قسمت از کتاب را نداشتم لذا دیدم نزدیک پنج ساعت طلوع آفتاب مانده و من باید بیکار و معطل بمانم. خیلی دگرگون شدم و حالم انقطاع غریبی نسبت به آقا امام زمان پیدا نمود. ✨🍃بدین جهت متوجه ایشان شدم و عرض کردم سرور من! از من جان مایه گذاشتن و از شما کمک و یاری رساندن. و من الان بحث رهن تهذیب را لازم دارم. و از شدت انقطاعی که داشتم اشکهایم برگونه‌ام سرازیر شد. از طرفی در نزد ما تعدادی کتاب های وقفی متروک بود که خیلی بد خط و در علم صرف و نحو و تفسیر و غیره بودند و مکرر آنها را زیر و رو کرده بودم و چیز به درد بخوری در آنها ندیده بودم. ✨🍃در آن حال حتی احتمال این را نمی دادم که در بین آنها کتاب تهذیب یافت شود، اما بدون اینکه خودم بفهمم چه می کنم برخاستم و سراغ آنها رفتم و دست دراز کردم و کتابی را برداشتم. ناگهان دیدم این کتاب قسمتی از کتاب تهذیب است و خط آن خیلی هم زیباست، وقتی دقت کردم متوجه شدم این همان بحث رهن از کتاب است. من هم مطلبی که لازم داشتم از آن کتاب نقل کردم و از غرائب این بود که بعدها مکرر به آن کتابها مراجعه کردم اما چنین کتابی را نیافتم و دانستم که این لطف مخصوصی از ناحیه حضرت بود که شامل حالم شد و آن بزرگواران دوست دارند این کتاب به پایان برسد. و همین باعث ازدیاد شوق من در تکمیل این کتاب گردید. 📗تنقیح المقال ص ١. مقدمه مؤلف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نيايش صبحگاهي🌸🍃 🌸خدایا ما را در تکرار غریبانهٔ ✨روزهایمان تنها مگذار 🌸خدایا کمکمان کن ✨روشنی چشم هایمان را 🌸در پشت پرده های مه آلود ✨اندوه از دست ندهیم 🌸خدایا کمکمان کن ✨در هجوم دردها و غم هایمان 🌸و در گیر و دار ملال آور دوران ✨زندگیمان حقیقت زلالی دریاچهٔ 🌸نقره ای را از یاد نبریم. ✨خدایا کمکمان کن دست هایمان 🌸را به پنجهٔ طلایی خورشید ✨دوستی بسپاریم و در آبی بیکران 🌸 مهربانی ها به پرواز در آییم. 🌸آمیـــن...🙏🙏
دعای امروز 🌷❤️🌷 ❤️خدایا در این ❄️چهارشنبہ بهاری 🌿تمنا دارم درهای ❤️مهربانیت را به 🌿روی دوستان و 🌺عزیزانم بگشایی 🌿و روزی حلال 🌺سلامتی و تندرستی 🌿مهربانی و آرامش را 🌺برای همه آنها مقرر بفرمایی آمیـــن یا حَیُّ یا قَیّوم 🙏 ای زنده، ای پاینده 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷یا صاحب الزمان دوست دارمت.... ما توی زندگیمون خیلیا رو دوست داشتیم! خیلی بهشون فکر کردیم خیلی دلتنگشون شدیم خیلی براشون غصه خوردیم اما فقط زمانی میفهمیدن که بهشون می گفتیم! اینکه تو خودت همه چیزو میدونی لذت بخش ترین حس دنیاست! دوستت دارم و میدانم که میدانی... ____🍃🌸🍃____
امروزتان زیباترازگل🌷 آرزومندم که خدای مهربون هدیه دهد به شما سبدی پراز💐 شادی‌ های بی دلیل نگاه پراز امید قدمی استوار و روزی سرشاراز آرامش 🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت امیرالمومنین امام علی(علیه السلام): هر کس بعد از نماز صبح ۱۱ مرتبه سوره توحید را قبل از طلوع آفتاب بخواند آن روز مرتکب گناه نمی‌شود حتی اگر شیطان به سوی او طمع کند.  ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، ص 277 🌴🥀🌴 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
سلام مولای جان وجهان❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ اَلسَّلاَمُ عَلَيک یا رَبِيعِ الأَْنَامِ وَ نَضْرَهِ الأَْيَّامِ ✋ 💕سلام بر تو ای بهار خلایق، و شادابي و سرسبزي ايام 📚فرازی از زیارت نامه حضرت مهدی(عج) سلام بر تو ای مولایی که صفای آمدنت، زمستان دلها را بهار خواهد کرد و طراوت مهربانیت روزگار را نو. ••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
🔴 گلایه حضرت ولی عصر (عج) از مرد عطار عارفی بود که مغازه عطاری داشت. رفت خدمت شیخ رجبعلی خیاط گفت دیگه به اینجام رسیده میخام آقام رو ببینم شیخ یه نگاش کرد دید اهل دله.. شیخ فرمود فلانی چهل شب شبی صدبار این آیه را بخوان «رب ادخلنی مدخل صدق….» شب چهلم آقایت را می بینی… عارف میگه رفتم چهل شب شبی صدبار این ایه رو خوندم. چهل شب گذشت و شب چهلم خبری نشد. همه خوابیدیم. نصف شب دیدم صدام میکنن از خواب بیدار شدم دیدم این صدا رو زن و بچه نمیشنون اومدم توی کوچه دیدم اقا حجت ابن الحسن توی کوچه ایستادن اما پوشیه زده و به نورش کل کوچه روشنه. حضرت فرمود: فلانی تو فکر میکنی ما بچه های مادرمون زهرا (س) را نمیتونیم غذا بدیم؟ حضرت این را فرمود و رفت. گفتم:عجب بعد چهل روز و چهل شب در به دری و ذکر و یک عمر دنبال آقا بودن امشب هم که آقا را دیدیم آقا اینکارو با ما کرد. صبح اومد محضر شیخ رجبعلی خیاط و ماجرا را تعریف کرد. شیخ گفت:میدونی علت چیه؟؟ گفتم:نه!! شیخ گفت:عطار یادته دیروز صبح یه بچه یتیم علویه سید اومد در مغازه ات گفت مادرم خواسته یه صابون بدید بچه ها رو بشورم بعدا پولش را میارم و تو از جای دیگری ناراحت بودی یه داد زدی سر این بچه و گفتی: برو بینم بابا…مادر تو هم فقط مغازه ما رو بلده …. دل اون بچه سید رو شکستی.. و این بود که آقا هم شب بهت فرمود: فلانی تو فکر میکنی ما بچه های مادرمون زهرا (س) را نمی تونیم غذا بدیم. .. . حواسمون به رفتارا و کارامون باشه که آقا حواسش به رفتارو کارامون هست..
، چقدر زیبا گفته: برای اونایی که اعتقاداتتون رو مسخره می‌کنن؛ دعا کنید خدا به عشق حسین (ع) دچارشون کنه
❤ در چشم من فراقت نگذاشت روشنایی ای آفتابــ☀️ــ تابان دریاب دیــده‌ها را ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
➯ روزتون حسینی💚 🍃⚘اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَيْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن⚘🍃
بسم الله الرحمن الرحیم 🌻ذکر روز چهارشنبه : ١٠٠ مرتبه یا حی یا قیوم ای زنده ، ای پاینده🌷 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌸وَ تَدَانَى فِی الدُّنْیَا أَمَلُهُ وَ اشْتَدَّتْ إِلَى رَحْمَتِکَ فَاقَتُهُ وَ عَظُمَتْ لِتَفْرِیطِهِ حَسْرَتُهُ وَ کَثُرَتْ زَلَّتُهُ وَ عَثْرَتُهُ وَ خَلُصَتْ لِوَجْهِکَ تَوْبَتُهُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ ارْزُقْنِی شَفَاعَةَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لا تَحْرِمْنِی صُحْبَتَهُ إِنَّکَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ اقْضِ لِی فِی الْأَرْبَعَاءِ أَرْبَعا اجْعَلْ قُوَّتِی فِی طَاعَتِکَ وَ نَشَاطِی فِی عِبَادَتِکَ وَ رَغْبَتِی فِی ثَوَابِکَ وَ زُهْدِی فِیمَا یُوجِبُ لِی أَلِیمَ عِقَابِکَ إِنَّکَ لَطِیفٌ لِمَا تَشَاءُ https://yun.ir/i1drn4 🌸و آرزویش در دنیا کاستى یافته و سخت بر رحمت تو نیازمند گشته و حیرتش بر اثر کوتاهى فزونى یافته و لغزش و افتادنش بسیار گشته و بازگشتش به سوى تو خالص شده است، پس بر محمّد خاتم‏ پیامبران و بر خاندان پاکیزه و پاک‏ نهاد او درود فرست، و شفاعت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش باد) را روزیام فرما و از همنشینى با او محرومم مساز، همانا تویى مهربان‏ترین مهربانان، خدایا! در چهارشنبه‏ چهار حاجت مرا روا ساز، نیرویم را در طاعت خود و نشاطم را در بندگى خویش، و رغبتم را در پاداشت و بی رغبتیام را در آنچه که موجب عذاب دردناک توست قرار ده، همانا آنچه را بخواهى لطف میفرمایى. 🌸🌱🌸 🌷اللهم عجل لولیک الفرج https://yun.ir/n6d7g3 ┄┄┅┅❅🔺❅┅┅┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فکر می‌کنید این فیلم مربوط به کدام استان ایران باشد؟ ⭕️ اینجا شهر کارگیل هند است. نماینده رهبر ایران در هند به آنجا رفته و اهالی این شهر دو طرف جاده با شعار دست خدا بر سر ماست خامنه‌ای رهبر ماست به استقبالش آمده‌اند...
♨️اولین واکنش رسانه‌های رژیم صهیونیستی به رونمایی از موشک فتاح 🔹جروزالم پست:سپاه پاسداران پیش از این هشدار داده بود که در حال ساخت موشک هایپرسونیکی است که ظرف ۴۰۰ ثانیه به اسرائیل می‌رسد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این پیرمرد اصفهانی عالم بعد از مرگ را به صورت شعر، خیلی خیلی خوب ترسیم کرد! واقعا ارزش دیدن و شنیدن را دارد
📣 دبیر فریدونکناری آپارتمانش را برای ساخت پل به فروش گذاشت 🔸دبیر محمودی اهل فریدونکنار آپارتمانی به ارزش ۴ میلیارد تومان را برای ساخت یک دهنه پل به شهرداری این شهر واگذار کرد تا از محل فروش آن پلی برای اتصال کوچه آموزش و پرورش به شهرک رجایی ساخته شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ امام خمینی به درخواست همسرش که گفته بود" قبول میکردید آقای هاشمی مسئولیت قطع نامه را قبول کنند" : یعنی من بشوم قهرمان یکی دیگر قربانی ؟ دعا کنید آخر عمری در چنین جهنمی نیوفتم
🔴 گِل بگیرن در اون روزنامه ای رو که بخواد به رهبر کنایه بزنه 🔹 قوه قضاییه هم که خوابه 😊
سید علی خمینی: از مظلومیت‌های رهبری است که همه بار کار فرهنگی را بر دوش ایشان گذاشته‌اند تاریخ انتشار: 1402/03/16 - 12:20
باب نجات کربلا نور از حرم می‌گیریم ما با حسین می‌مونیم ما با حسین می‌میریم 🎤 =صَــــدَقِہ ╰┅────────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان آنلاین زن، زندگی، آزادی قسمت شصت و ششم: کریستا خیره در چشمهام شد و گفت: وای به حالت حقیقت را نگی، اصلا اجازه نمی دم تا روز مراسم زنده بمونی و پیشکش لاوی بزرگ بشی، همینجا کلکت را می کنم ،فهمیدی؟! آب دهنم را آرام قورت دادم و سرم را به نشانهٔ بله تکون دادم. کریستا نفسش را محکم بیرون داد و گفت: یعنی تو واقعا از کارهای برادرت خبر نداری؟ آرام گفتم : نه،برادر من چندسال پیش فوت کرده ،مگه چکار میکرده؟! کریستا آرام گفت: پس جولیا حق داشت بگه که تو اصلا از هیچی اطلاع نداری،اما اگر اطلاع نداشتی چرا با صفحه مجازی برادرت با ما در ارتباط بودی؟! شونه هام را بالا انداختم وگفتم: بعد مرگ سعید انگار من وارث تمام داشته هاش شدم، کتاباش، اتاقش، لپ تاپ و کامپیوترش و طبیعی هست جایی از صفحه مجازیش استفاده کنم. گرچه سعید هر چه پیام داشت پاک کرده بود، اما، جولیا خودش به من پیام داد. کریستا نیشخندی زد و گفت: جولیا بر عکس ادعاش خیلی احمق هست ،اون گول برادرت را خورد و فکر می کرد برادرت دختر هست و البته برادر موذی تو ،نقشش را خوب بازی کرده بود،اون..اون اطلاعات زیادی راجع به ما و اعتقاداتمون داشت اما ما نمی دونستیم و جولیا به خیال انکه مورد خوبی برای قربانی کردن در مراسم هر سالهٔ ما پیدا کرده ، خواست اونو درست مثل تو به اینجا بیاره و.. اما رو دست خورد و برادر لعنتی تو همه چی را بهم ریخت ، البته نتیجهٔ کارش هم دید، مثل یک گنجشک از نفس انداختیمش ...کریستا که انگار احساس قدرت می کرد از جا بلند شد و به سمتم آمد و گفت: بله، قدرت ما را دست کم نگیر، ما قادریم هر که را اراده کنیم از جلوی راهمون برداریم و سپس جلوی من ایستاد و با اسلحهٔ دستش چانه ام را بالا گرفت و ادامه داد: حالا تو اعتراف کن،تو ما را به کدام گروه فروختی حقیقت ماجرا چی هست؟هااا من واقعا گیج بودم، انگار در دریایی بی انتها در حال غرق شدن بودم، حالا می فهمیدم ، اون تصادف ...اون تصادف که جان برادر یکی یکدانه ام را گرفت ، طراحی همین شیطان پرستها بود..‌ خدای من!! سعید... ناگهان با صدای فریاد کریستا به خودم آمدم: میگم اعتراف کن...تو قول دادی حقیقت را بگی.. آب دهنم را محکم قورت دادم و‌گفتم:ح..ح...حقیقت اینه من هیچی نمی دونم و گول جولیا را خوردم و‌اومدم ایپجا هم تحصیل کنم وهم زندگی سرشار از آزادی و راحتی داشته باشم.. کریستا که انگار با هر حرف من آتش عصبانیتش شعله ورتر میشد، سر اسلحه را روی شقیقه هام گذاشت و گفت: من میکشمت لعنتی... ادامه دارد.. 📝به قلم :ط_حسینی
امروز را در اسرائیل عزای عمومی اعلام کنید. شیعیان فاتح خیبر، مولا به اشاره ی سید ، مقتدر و رجزخوان از پرده برداشتند تا به فتح الفتوحی دیگر بشارتمان دهند. نوشمان باد که با معجزه ی و ابهتمان را دلاورانه به رخ کشیدند. ✍ مریم اشرفی گودرزی