eitaa logo
میوه دل من
10.1هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
23 فایل
بسم الله النور انجام کارهای روزمره والدین در کنار بچه ها بازی های مناسب طبایع مختلف شعر و قصه های کاربردی بازی و خلاقیت و... ویژه کودکان زیر۷سال👶 ارتباط با ما:👈 @Rahnama_Javaher زیر نظر کانال طبیبِ جان: @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍄☘🍄☘🍄 🍄☘🍄 ☀️ ☀️ مامانای خوش سلیقه کانال ببینید چی آوردم براتون😍😍 این خرگوشای نازودلبر رودرست کنیدو عکسشو برامون بفرستین تا با اسم کوچولوی خودتون تو کانال درج کنیم میتونید خرگوش روبدین دست گل دختر یا گل پسرتون و باهم عکس بگیرید ازشون😍😍 به این آیدی بفرستید @sanjaghak1374 👶تولد تا هفت سال @tavalodtahaftsaleghey 🍄☘🍄 🍄☘🍄☘🍄 🔙۱۸۸🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍄☘🍄☘🍄 🍄☘🍄 ☀️ ☀️ سه حوزه اصلی برای رشد نوزاد و جود دارد: 🍎شناختی 🍎فیزیکی 🍎اجتماعی، احساسی، با نقاط عطف رشد منحصر به فرد در هر رده سنی 1- نقاط عطف رشد شناختی نوزاد 🔸می تواند مزه ها را تشخیص دهد: یک نوزاد یک ماهه تنها می تواند شیر مادر یا شیر خشک بخورد. با این حال، آنها تغییرات در طعم شیر را متوجه می شوند. زمانی که مادر چیزی را بخورد که طعم و مزه شیر را به نحوی تغییر دهد. به نظر می رسد نوزاد نیز مزه شیر مادر را تشخیص دهد. 🔸حضور یک جسم یا شخص را تایید می کند: یک جسم نزدیک به چشم نوزاد نگه دارید، می بینید که او در جستجوی جسم و حفظ تماس چشم با آن خواهد بود، بنابراین حضور آن را تشخیص می دهد. 🔸خاطره ای از احساسات و بوی خاص: نوزاد می تواند اقلام نرم تر را از  اجسام خشن متمایز کند. آنها برای مقابله با آیتم های سخت و خشن مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. برای بوی تند نیز نسبت به  بوی شیرین ممکن است ناراحتی بروز دهند 👶تولد تا هفت سال @tavalodtahaftsaleghey 🍄☘🍄 🍄☘🍄☘🍄 🔙۱۸۹🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍄☘🍄☘🍄 🍄☘🍄 ☀️ ☀️ این قسمت: 🌹معمای زیرزمین 👶تولد تا هفت سال @tavalodtahaftsaleghey 🍄☘🍄 🍄☘🍄☘🍄 🔙۱۹۰🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍄☘🍄☘🍄 🍄☘🍄 ☀️ ☀️ موضوع: محبت ،دوستی و همکاری 💭یکی بود یکی نبود. یک خاله پیرزن بود که دلش برای دخترش تنگ شد. یک روز آش پخت تا هم برای دخترش ببرد و هم حال او را بپرسد. اما پایش درد گرفت. نتوانست برود. برای همین به کدو قلقله‌زن گفت: «کدو قلقله‌زن یک قِل بزن این آش را به دخترم برسون و حالش راهم بپرس.» کدو قلقله‌زن گفت: «ای به چشم.» زودی آش را گرفت و قل خورد و رفت. توی راه مترسک را دید و گفت: «کجا می‌ری؟» مترسک گفت: «کلاهم را باد برده بود رفتم و آوردم، خسته شدم. منو با خودت ببر؟» کدو قلقله‌زن گفت: «ای به چشم. بشین رو سرم تا بریم...» بعد دو تایی قل خوردند و رفتند. این بار توی راه بزی را دید. گفت: «کجا می‌ری؟» بزی گفت: «علف‌های اون ور ده سبز بود رفتم و آوردم. خسته شدم. منو با خودت ببر؟» کدو قلقله‌زن گفت: «ای به چشم. بشین رو شونه‌‌ام تا بریم.» بعد سه تایی قل خوردند و رفتند. این بار هم توی راه قُدقُدی او را دید. گفت: «کجا می‌ری؟» قُد‌قُدی گفت: «اون ور ده گندم‌ها زیاد بودند. رفتم و آوردم. خسته شدم. منو هم با خودت ببر؟» کدو قلقله‌زن گفت: «ای به چشم. بشین اون ور شونه‌‌ام تا بریم.» بعد چهار تایی قِل خوردند و ‌رفتند. از روی تپه سُر خوردند. آمدند پایین، درست کنارِ در خانه‌ی دختر خاله پیرزن. دختر در را باز کرد. آن‌ها را دید. کدو قلقله‌زن همه چیز را برای دختر تعریف کرد. بعد پنج‌تایی نشستند و با هم آش خوردند. آن‌ها شب تا صبح گفتند و خندیدند. صبح که شد. مهمان‌ها خواستند بروند. دختر گفت: «می‌شود پیش من بمونید من تنها‏ام.» مترسک گفت: «اگر بمونم، باید تو مزرعه کار‌ ‌کنم. کلاغ‌ها را بیرون ‌می‌کنم. اجازه می‌دی؟» دختر گفت: «باشه!» بُزی گفت: «اگر بمونم، باید هر روز یک کاسه شیر بدم. اجازه می‌دی؟» دختر گفت: «باشه!» مرغه هم گفت: «اگر بمونم، باید برات هر روز تخم دو زرده بدم... اجازه می‌دی؟» دختر گفت: «باشه!» بعد کدو قلقله‌زن خوش‌حال رفت تا این خبر را به خاله پیرزن بدهد که دخترش دیگر تنها نیست😍 👶تولد تا هفت سال @tavalodtahaftsaleghey 🍄☘🍄 🍄☘🍄☘🍄 🔙۱۹۱🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍄☘🍄☘🍄 🍄☘🍄 ☀️ ☀️ 👶تولد تا هفت سال @tavalodtahaftsaleghey 🍄☘🍄 🍄☘🍄☘🍄 🔙۱۹۳🔜