eitaa logo
میوه دل من
9.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
23 فایل
بسم الله النور انجام کارهای روزمره والدین در کنار بچه ها بازی های مناسب طبایع مختلف شعر و قصه های کاربردی بازی و خلاقیت و... ویژه کودکان زیر۷سال👶 ارتباط با ما:👈 @Rahnama_Javaher زیر نظر کانال طبیبِ جان: @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🎈🌸🎈🌸🎈 آي دسته دسته دسته قفل قفس شكسته مرگ به شاه ظالــــم گفتيــم دسته دسته آي خنده خنده خنده توي هــــوا پرنده شاه فـــراري شده آمــــده وقت خنده آي غنچه غنچه غنچه سيني و نقل و غنچه از سفر آمــــــد امام واشد دهان غنچه آي باغچه باغچه باغچه خورشيد روي طاقچه پيروز شـــــد انقلاب گل داد باغ و باغچه 🎈🌸🎈🌸🎈 🔙18🔜
🎈🌸🎈🌸🎈 به نام خدا روزی خانواده ای که بچه کوچکی داشتند با هم در خیابان راه می رفتند تا کم کم به جای شلوغی رسیدند. وقتی که رسیدند پدر به پسرش که اسمش محمدرسول بود گفت : پسرم اینجا شلوغه مواظب خودت باش تا گم نشی.محمدرسول هم گفت : چشم بابا جون. همین طور که داشتند راه می رفتند یهو بابای محمد رسول متوجه شد که پسرش نیست. شروع کردند به دنبال محمد رسول تا اورا پیدا کنند و همون مسیری رو که رفته بودند دوباره برگشتن ولی محمد رسولو پیدا نکردن. آقا محمد روس که خیلی ترسیده بود داشت می رفت که به یک فلکه رسید. وسط فلکه آقا پلیسه وایساده بود که توی این شلوغی چشمش به محمدرسول خورد.فوری رفت پیشش و بهش گفت : چی شده عزیزم؟ چرا گریه می کنی : اسمت چیه ؟ محمد رسول گفت مامانو بابامو گم کردم.اسمم محمد رسوله. آقا پلیسه گفت اشکالی نداره آقا کوچولو. بیا بریم من کمکت می کنم تا پدرو مادرتو پیدا کنیم. محمدرسول و آقا پلیسه با هم رفتند و آقا پلیسه به همکاراش خبر داد و از اونا اجازه گرفت تا با محمدرسول بره و مامان و باباشو پیدا کنه. وقتی تو خیابون داشتن با هم راه میرفتن یهو آقا پلیسه دید اون طرف خیابون یه آقا و خانومی خیلی نگرانن و دنبال کسی میگردن. فوری صداشون کرد : مامان و بابای محمدرسولم تا اونو دیدن دویدن و پسرشونو بغل کردن.آقا پلیسه گفت دیگه نگران نباشید. از این به بعد برای اینکه اگه گم شد زود پیداش کنید یه شماره تلفن از خودتون توی جیبش بذارید.اونا هم گفتن باشه و از آقا پلیسه تشکرکردند. 🎈🌸🎈🌸🎈 🔙19🔜
🎈🌸🎈🌸🎈 انار دونه دونه رهبر چه مهربونه بچه ها رو دوست داره نور از رخش می باره می خوام برم دیدنش برای بوسیدنش بگم رهبر خوبم یار خوب و محبوبم توی نماز شبها ما رو دعا بفرما 🎈🌸🎈🌸🎈 🔙20🔜
🎈🌸🎈🌸🎈 قوقولی قوقو صبح شده است سلام بابا، سلام مامان سلام سلام خواهر خوب سلام داداش مهربان این جا کجاست؟ کوچه ماست همسایه عزیز سلام دوست های مهربان من بچه های تمیز سلام این جا کجاست؟ کلاس ماست گل های یاس من سلام معلم خوب و عزیز ای گل یاسمن سلام 🎈🌸🎈🌸🎈 🔙21🔜
🎈🌸🎈🌸🎈 بگو علی، علی جان شیعه هستیم تو بدان نترس و با دل و جان صداش بزن همزمان بگو علی، علی جان شیعه هستم، تو بدان ما بچه‌های شیعه با شادی و با خنده در روز عید غدیر جشن می‌گیریم بر امیر همراهیم با امامت تا بشویم هدایت 🎈🌸🎈🌸🎈 🔙22🔜
🎈🌸🎈🌸🎈 ما مسلمانیم پیرو قرآن مانند گلیم توی گلستان پنج تا پرنده توی باغ داریم بیا آنها را باهم بشماریم این پرنده ها اصول دینند همه خوش آواز همه رنگینند یک پرنده هست به نام توحید می شود آن را در همه جا دید دومی عدل است سوم نبوت اما چهارم باشد امامت پنجم معاد است روز خوب ما روز امتحان در پیش خدا 🎈🌸🎈🌸🎈 🔙23🔜
🎈🌸🎈🌸🎈 خدا که مهربانه به فکر بندگانه برای خوشبختی مون گفته که قرآن بخون قرآن کتاب زنده است جاویدان وپاینده است قرآن کند آشکار سوال های بسیار هرکس قرآن می خونه اینو باید بدونه که هست کتاب قرآن کلام پاک یزدان در آن کتاب نوشته مومن جاش تو بهشته اگر می خوای بشی خوب قرآن یاد بگیر 🎈🌸🎈🌸🎈 🔙24🔜
🎈🌸🎈🌸🎈 💐وقتی قرآن خواندن پدربزرگ تمام می‌شود من قرآن را از او می‌گیرم، آن را می‌بوسم و سرجایش می‌گذارم. من این کار را خیلی دوست دارم. پدربزرگ و من همیشه با دست‌های تمیز قرآن را به دست می‌گیریم. 💐یک روز بعد از اینکه پدربزرگ قرآن خواند، آن را به من داد تا سرجایش بگذارم. حسین با توپ توی اتاق آمد و مرا دید که قرآن را می‌بوسم. توپ را روی زمین انداخت و خواست قرآن را از من بگیرد. 💐من گفتم: با دست‌های کثیف نباید به قرآن دست بزنی. اما حسین شروع کرد به گریه کردن. بعد با دست کثیف اشک‌هایش را پاک کرد. حالا صورتش هم چرک و کثیف شده بود. حسین گریه می‌کرد و می‌خواست که قرآن را به او بدهم. پدربزرگ به اتاق آمد و گفت: چی شده؟ 💐گفتم: حسین می‌خواست با دست‌های کثیف و نشسته قرآن را بگیرد، من هم به او ندادم. پدربزرگ حسین را بغل گرفت و او را به دست‌شویی برد. دست و صورتش را با آب صابون شست. بعد به اتاق آمد و گفت: حالا که دست و صورتش را شسته قرآن را به او بده. 💐من قرآن را به حسین دادم. او فقط قرآن را بوسید و خندید. پدربزرگ به سر من دست کشید و گفت: خدا خیلی مهربان است. تو هم باید مهربان باشی. من حسین را بوسیدم و دوتایی با هم قرآن را سرجایش گذاشتیم. 🎈🌸🎈🌸🎈 🔙25🔜
تقویت مهارتهای ظریف کودکان۳ تا۶ سال 🎈🌸🎈🌸🎈 🔙26🔜
ما مسلمانیم پیرو قرآن مانند گلیم توی گلستان پنج تا پرنده توی باغ داریم بیا آنها را باهم بشماریم این پرنده ها اصول دینند همه خوش آواز همه رنگینند یک پرنده هست به نام توحید می شود آن را در همه جا دید دومی عدل است سوم نبوت اما چهارم باشد امامت پنجم معاد است روز خوب ما روز امتحان در پیش خدا 🎈🌸🎈🌸🎈 🔙27🔜
  دخترو پسر ۳ تا ۹ ساله
۱- لباس هایی بپوشید که بتوان کثیف شان کرد وقتی می خواهید به کودک آموزش نقاشی دهید به خودتان و کودک تان لباس های کهنه یا قدیمی یا هر نوع لباس ارزانی بپوشید که بون روی آنها کشید. لباسی شبیه به سرآشپزها که عالی می 🎈🌸🎈🌸🎈 🔙28🔜