eitaa logo
میوه دل من
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
23 فایل
بسم الله النور انجام کارهای روزمره والدین در کنار بچه ها بازی های مناسب طبایع مختلف شعر و قصه های کاربردی بازی و خلاقیت و... ویژه کودکان زیر۷سال👶 ارتباط با ما:👈 @Rahnama_Javaher زیر نظر کانال طبیبِ جان: @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
میوه دل من
═════ ❀ೋ❀🌹﷽ اینم یه پازل راحت و ساده و سریع برا سرگرم شدن کوچولوهامون 😊👌✅ فندق خانِ ما چون بار اول
سلام این بازی امروز ما بازی جای گذاری که برای تقویت ذهن و تقویت منطقی ریاضی فوق العاده است و همچنین آموزش رنگ ها و اسم اشکال هم توی این بازی داریم. ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌بعضیا میگن شما که میگید فرزند زیاد، خب اگه زیاد شدن تربیتشون نمیتونیم بکنیم!! این حرف غلطه. تربیت فرزندان تربیت تک تک اونهانیست. تربیت محیط خانوادست.. "امام خامنه ای" ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ೋ❀💕═ ﷽ ═💕❀ೋ❀ 6)تهنیت گفتن: تهنیت گفتن به والدین و بستگان در این روز سنت می باشد. همانطور که جبرئیل در این روز تولد حسین(ع) را به پیامبر (ص) تهنیت گفت. و اما طرز تهنیت گفتن باید مانند تهنیت ائمه(ع) باشد. کودک را نعمت زندگی بدانید و برای استفاده از این برکت الهی برنامه ریزی کنید. آیا کودک من سالم است؟ اسلام کودک را امانتی از جانب پروردگار در دست والدین می داند که حفظ و پرورش حق اوست. منبع: محمد زاده، راضیه،(1340)، مادر اگر این گونه می بود، تهران: چاپ اول، (1383) ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ❀ೋ❀💕═══💕❀ೋ❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
━━━━━✤✤﷽✤✤━━━━ عروسک انگشتی4⃣ جغد دانا🦉 جغد‌ها تو بیشتر نمایش‌ها نقش دکتر یا حیوانی دانا رو بازی می‌کنند👌 برای درست کردن این عروسک انگشتی هم می‌تونید از الگوی جوجه طلایی و خانم مرغه استفاده کنید🐤🐔 هم از الگوی جوجه تیغی کوچولو🦔 من از الگوی جوجه تیغی استفاده کردم و شکل جغد دانا رو کشیدم😊 جوجه تیغی رو براتون با مقوا درست کرده بودم ولی جغد رو با فوم درست کردم تا شما مامان هنرمند و خلاق ببینید که با هر وسیله‌ای تو خونه دارید می‌تونید این عروسک ها رو درست کنید😌 دور تا دور انگشتتون رو با فاصله نیم سانت بیشتر از اطراف بکشید🧑‍🎨 به بالای اون یعنی قسمت سر دو تا گوش اضافه کنید و بعد هم مستطیل پایین بدن جغد که انگشتتون داخل اون می‌ره رو به بدن جغد وصل کنید🙃 1⃣ بیضی به عنوان صورت 1⃣مثلث برای نوک جغد 2⃣تا نیم دایره برای بال‌هاش روی بدنش مشخص کنید🤓 بعد الگوتون رو که آماده کردید ببرید و تکه‌ها رو با چسب سر جاهاشون بچسبونید😎 در آخر هم چشم‌ها رو روی نیم دایره صورت و بالای نوک بچسبونید😇 برای چشم هم می‌تونید از خود فوم یا مقوا استفاده کنید و هم از چشم متحرک و...👁👀 لحظات خوبی داشته باشید😘❤️ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ━━━━━✤✦✤✦✤━━━━
┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ اینم بازی هیجانی و جذاب ما برای دخترمون😃😍 دختر گل ما پایه طبعش صفراست.👧🏻 خیلی پر شور و هیجانه. و عاشق بازی های پر تحرکه. ماهم خونه رو براش شهر بازی می کنیم😄 با دو تا بالش و یک تشک و یک پتو این بازی رو ساختیم💪 بهش گفتم اولش روی دوتا بالش باید بپره و بعد دور پتو بچرخه و بره روی صندلی و بپره روی تشک😃 البته خودش هم چند تا روش دیگه اختراع کرد مثلا دور بالش ها می چرخید و می پرید روی پتو😄😂 خلاصه حسابی بهش خوش میگذره 😍 و شب هم از خستگی زود خوابش می بره😴 یکی از راه های تنظیم خواب فرزندان عزیزتون اینه که عصر ها حسابی بازی های تحرکی انجام بدن.😉 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄━━━•●❥-🌹﷽🌹-❥●•━━━┄ ؟ خرچنگ کوچولو، با پدر و مادرش، توی یک برکه کوچک زندگی می‌کرد. او هیچ دوستی نداشت، همیشه تنها بود. هر روز از مادر می‌خواست که با او بازی کند. مادر او را می‌بوسید و می‌گفت: -عزیزم، من باید به کارهای خانه برسم. باید خودت تنها بازی کنی. پدر هم می‌گفت: -من باید لجن‌ها را زیر و رو کنم، تا برایتان غذا پیدا کنم. تنها بازی کن. خرچنگ کوچولو، هر روز غمگین و غمگین‌تر می‌شد. یک روز به مادرش گفت: -اجازه می‌دهی، من به بالای آب بروم و برای خودم دوست پیدا کنم؟ مادر او را بغل کرد و گفت: -نه نه! هیچ وقت نباید این کار را کنی. حیوانات بیرون آب خیلی خطرناک هستند‌. بهتر است تنهایی نروی. ولی خرچنگ کوچولو هر روز یک ذره بیشتر بالا می‌رفت و روز بعد کمی بیشتر. از همان‌جا بالای آب را نگاه می‌کرد و برمی‌گشت. اما آرزو داشت روزی با حیوانات بیرون آب دوست شود. نزدیک برکه، داخل یک غار کوچک، خرس کوچولو و پدر و مادرش زندگی می‌کردند. خرس کوچولو هم از تنهایی خسته شده بود. او هم خواهر و برادری نداشت. تصمیم گرفت در جنگل گردش کند تا دوستی پیدا کند. اما نزدیک غاری که زندگی می‌کردند، خرس دیگری نبود. هوا گرم بود. تشنگی او را اذیت کرد. برکه را از پشت درختان دید. با خوشحالی کنار آب نشست. کمی آب خورد. اما چون خسته بود همان جا نشست. پاهایش را در آب گذاشت. خرچنگ کوچولو به روی آب نزدیک شد. با دیدن پاهای خرس کوچولو، خوشحال شد. با سرعت به بالای آب آمد. یاد حرف‌های مادرش افتاد. کمی ایستاد. خرس کوچولو دست‌هایش را در آب تکان می‌داد. خرچنگ کوچولو دلش می‌خواست با او دوست شود. پس دوباره با سرعت بالا رفت. سرش را از آب بیرون برد. خرس کوچولو او را ندید. خرچنگ کوچولو با صدای بلند سلام کرد. خرس کوچولو با تعجب نگاه کرد و گفت: -تو دیگر کی هستی؟ خرچنگ کوچولو خندید و گفت: +خودت کی هستی؟ -من خرسم. +خب منم خرچنگ هستم. -تو تنهایی؟ +بله، تو چی؟ -منم تنهایم. +میای با هم بازی کنیم؟ - بله! بازی کردن را خیلی دوست دارم. +وای! چه قدر خوب، من دیگر تنها نیستم. تو برادر من می‌شوی؟ -برادر؟ بله! خیلی خوب می شود که تو هم برادر من بشوی. +پس هر روز می‌آیی تا با هم بازی کنیم؟ خرس کوچولو خندید و قول داد که هر روز برای بازی کنار برکه بیاید. بعد شروع به بازی کردند. خرچنگ در آب قایم می‌شد و خرس، دنبالش می‌گشت و با دستش، نزدیک او می‌زد. او دوباره فرار می‌کرد. صدای خنده‌هایشان در برکه و جنگل پیچید. پدر و مادر خرچنگ کوچولو با شنیدن صدایش روی آب آمدند. دیدند آن دو با هم بازی می‌کنند. خوشحال شدند. آن‌ها را تشویق کردند. پدر و مادر خرسی هم آمدند. از اینکه خرسی خوشحال بود و می‌خندید، خوشحال شدند. آن دو دیگر تنها نبودند. (فرجام پور) ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ┄━━━•●❥-🌹❀🌹-❥●•━━━┄
صدا ۰۲۶.m4a
4.67M
┄━━•●❥-☀️﷽☀️-❥●•━━┄ برادر من می شوی؟ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯ ┄━━•●❥-☀️🌼☀️-❥●•━━┄