دوست گرامی آنلاین شدی ۱۴ صلوات نذر ظهور حضرت مهدی عج بفرست🙏
🌹اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🌹
درودبرشما🌺 زنده باشی انشاالله🤲
ـ
11.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[۷روز تا غدیر]
اگر ستون و پایهی اعتقادمان...
درست و حسابی نباشد؛
این اساس...
تا ثریا، کج میشود!
اگر محبت و ولایت علی و اولادش...
در سربرگ زندگیمان نباشد؛
هیچ چیزی قبول نمیشود!
و این...
شرطی است که خدا به رسولش...
ابلاغ کرده است!
برای هویتمان...
برای #غدیر...
قدمی برداریم!
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
از امام موسی بن جعفر(علیهالسلام) روایت شده است: برای خداوند در روز جمعه هزار نسیم رحمت است که هرچه بندهاش بخواهد از آن نسیم مهرآمیز ببخشد، پس هر که بعد از عصر روز جمعه صدبار سوره قدر را بخواند، حقتعالی آن هزار رحمت را چند برابر گرداند و به او عطا فرماید(به نقل از مفاتیح الجنان)
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
5.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه موقع احساس شادی و
احساس بزرگی میکنیم ؟!
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
1.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمر متاعیست
که جبران ناپذیر است...!!!
#دکتر_انوشه
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
2.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍چهار نوع مرد داریم
که خیلی قابل احترامن ...
مردهایی که،
تو تاکسی جمع تر میشینن
تا خانم کناریشون معذب نباشن
مردهایی که،
عفت کلام دارن و با شخصیتن
مردهایی که،
به جای خیره شدن و زل زدن
به خانم ها
زمین رو نگاه میکنن
مردهایی که،
تو مکان شلوغ
دستشون رو به بدنشون می چسبونن
تا به خانم ها برخورد نکنه ...
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
2.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زن ها ♥️قلب♥️ خانه اند؛
زن ها اگر شاد باشند قلب خانه میتپد...
زن ها اگر موهایشان را شکل دهند،
اگر صورتشان را آرایش کنند،
اگر لباسهای شاد بپوشند،
زندگی در خانه جریان پیدا می کند...
زن ها اگر کودک درونشان هنوز شیطنت کند،
اگر شوخی کنند،
بخندند،
همه اهل خانه را به زندگی نوید میدهند...
اگر روزی زن خانه چشمهایش رنگ غم بدهد، حرفهایش بوی گلایه و کسالت بدهد، اگر ذره ای بی حوصله و نا امید به نظر برسد،
تمام اهل خانه را به غم کشیده است...
💎 آری زن بودن دشوار است،
زنان ارمغان آور شادی، گذشت و خنده اند...
👈🏻 یادمان نرود قلب خانه باید بتپد...
http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
مدافعان حرم ولایت
( #عشق_سرخ ) #قسمت_پایانی: الان نزدیک سه سال,ازان لحظات شیرین اشنایی ما میگذرد,سه سالی که هرلحظه اش
🌟وَلَایَةُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی🌟
🎁رمان تاریخی، بصیرتی و معرفتی👌
" #شاهزاده_ای_در_خدمت "
به نام خالق یکتا
«ولایة علی بن ابیطالب حصنی، فمن دخل حصنی، امن من عذابی»
همانا ولایت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام ، قلعه و حصاریست محکم و هرکس که وارد این قلعه شود، از عذاب الهی محفوظ است.
خداوندا بپذیر تا از تکبیرگویان درگاه ربوبیت باشم و قبول فرما تا از سلام گویان ساحت مطهر اولین امام و ولیّ بلافصل پیامبرت باشم...
🌟#قسمت_اول
قصر در سکوتی عجیب فرو رفته بود و هر از گاهی صدای چکهای که بر مایع درون محفظه میچکید ، سکوت فضای حاکم را میشکست...
دستان لرزان دختر، آخرین ماده هم در مایع پیش رویش انداخت و سپس،تکهای فلزبیارزش را درون آن انداخت، چند دقیقه با هیجان به تماشا نشست، اندک اندک رنگ فلز به زردی گرایید و دخترک باچشمان زیبایش خیره به فلزی که داشت به طلا تبدیل میشد، ذوق زده دستانش را بهم زد و همانطور که با حرکتی دایره وار دور خود می گشت ،صدایش بلند شد :
_موفق شدم....من موفق شدم ...بالاخره تعلیمات استاد و خواندن کتابهای مختلف اثر کرد ....من توانستم.....
در همین حین، صدای قیژ درب بزرگ کارگاه خبر از ورود کسی میداد و او میدانست که کسی غیر از «آمیشا» نمیتواند باشد...
دخترک با ذوق و هیجان خود را به دختر سیه چرده جلوی درب رساند و همانطور که دستان او را در دست گرفته بود به طرف ظرفی که شاهکارش در آن قرار داشت برد و گفت :
_بیا آمیشا....بیا جلوتر ....ببین چه کرده ام...
آمیشا که سراسیمه بود ، با خضوع دستان خانمش را آرام نوازش کرد و گفت : _شاهزاده خانم...مادرتان...مادرتان از مراسم برگشته و سخت از دست شما عصبانی ست....قصر را به دنبالتان زیر و رو کرده، گمانم فهمیده اینجا حضور دارید.... خیلی خشمگین است و من تا دیدم به این سمت میآید، خودم را زودتر به شما رساندم که اگر میخواهید جایی پنهان شوید تا شاهبانو آرام گیرد، خبرتان کنم.
دخترک، بوسهای محکم از گونهٔ این کنیزک مهربانش گرفت و گفت :
_ممنون آمیشا، اما امروز آنقدر خوشحالم که نمیخواهم پنهان شوم، حرفهای تیز مادرم را هرچه باشد به جان می خرم...
آمیشا خودش را کنار کشید وگفت :
_پس اجازه دهید شاهبانو نبیند که مرا بغل کردهاید، میدانید که ایشان حساس هستند و دوست ندارند رابطهٔ شما با کنیزکان اینچنین صمیمی باشد و اگر ببیند ،منِ بینوا را سخت مجازات خواهد کرد...
شاهزاده خانم سری به نشانه تایید تکان داد و خود را به کنار شاهکارش کشانید....
🌟ادامه دارد....
📝 به قلم : ط_حسینی
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️