663.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانم تبرایی:
💐فاطمه باغ گلاب است خدا ميداند
💗فاطمه گوهرناب است خدا ميداند
💐فاطمه واژه زيباست،تعجب نكنيد
💗كرم فاطمه درياست،تعجب نكنيد
💐فاطمه دخترطاهاست بگو يازهرا
💗فاطمه روح تولاست بگو يازهرا
💐میلاد مـادر خوبیها
💗عالم حضرت فاطمه(س)
💐و روز بزرگداشت مقام
💗مادر و زن، بر همه مادران و
زنان و دختران سرزمینم مبارک باد💐🎊🎁
🆔@Modafeane_harame_velayat
883.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
:
💐درود بر شما روزتون سرشار از انرژی مثبت
🌹خداوندا راه خود را به من نشان بده راستی خود را به من تعلیم بده و مرا هدایت فرما زیرا تو تنها مدد کننده من هستی و من همیشه به تو امیدوارم.الهی آمین🙏🏻
🌹من شکوه و جلال آیندهام را میبینم.من لیاقت رسیدن به قلههای سعادت را دارم.من خود را دوست دارم وبه خود افتخار میکنم.
🆔@Modafeane_harame_velayat
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◽️بدون مادر، تعادل خانه، بهم میخورد!
روح ما نیاز به یک مادر با محبتی به توان بی نهایت، دارد تا بتواند مسیر خوشبختی و سعادت را تا خود خدا طی کند.
🆔@Modafeane_harame_velayat
بهلول هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می رفت و می نشست و به آب نگاه می کرد و با گل های کنار رودخانه خانه می ساخت . یک بار در حال انجام این کار صدای پایی شنید دید همسر خلیفه هست از بهلول پرسید چه می کنی ؟ او با لحنی جدی گفت بهشت می سازم همسر خلیفه که می دانست بهلول شوخی می کند گفت آنرا می فروشی ؟ جواب داد به صد دینار می فروشم . بهلول صد دینار را گرفت و گفت این بهشت مال تو و به طرف شهر رفت بین راه به هر فقیری می رسید یک سکه به او می داد وقتی همه دینارها را صدقه داد با خیال راحت به خانه بازگشت .
همان شب همسر خلیفه در خواب دید وارد باغ بزرگ و زیبایی شده در آنجا یک ورق طلایی رنگ به او دادند و گفتند این همان قباله بهشتی است که از بهلول خریده ای . او بعد از بیدار شدن در حالی که خیلی خوشحال بود ماجرا را برای همسرش تعریف کرد . مشتاق شد تا او هم یکی از همان بهشت ها را از بهلول بخرد اما بهلول به هیچ قیمتی حاضر به فروش نشد . وقتی با ناراحتی علتش را از بهلول پرسید او جواب داد :
همسر شما آن بهشت را ندیده خرید اما تو می دانی و می خواهی بخری من به تو نمی فروشم ...
🆔@Modafeane_harame_velayat