eitaa logo
مدافعان حرم ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
25.4هزار ویدیو
312 فایل
🔹﷽🔹 کانال مدافعان حرم ولایت با متنوع ترین مطالب روز؛ آموزشی_اقتصادی_نظامی_مذهبی وسرگرمی. ♡ ارسال بهترین وجذابترین رمان‌ها پیام بصورت پست ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17359336874500 ارتباط با ادمین @MAHDy_Yar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت هفدهم: حلما حرفهای وحید در مغزش اکو میشد: بالاخره اونو کشوندی.....این یعنی وحید از خیلی چیزا خبر داره!!! اما ژینوس پای منو اینجا باز کرد... وای وحید گفته بود آدرس اینجا را داره؟!!!! یعنی چه؟!! وحید که اهل رمال و رمال بازی نیست...اصلا هم اهل تعقیب و گریز نیست...یعنی چه؟؟ هر چه که حلما بیشتر فکر میکرد ، گیج تر میشد ....یعنی چه؟؟ در هنین حین صدای ضعیفی از داخل اتاق بلند شد. حلما با عجله خود را به درب اتاق رساند، گوشش را به در چسپوند اما هر چه تلاش کرد ، هیچی از صداهای نامفهوم و آهسته داخل اتاق دستگیرش نشد. دقایق به کندی میگذشت و همه جا را سکوت فرا گرفته بود ، گهگاهی صدای قدم های آرام حلما سکوت فضا را میشکست. حلما از گذر زمان چیزی نمی فهمید ،وقتی به خود آمد که اول چند بار زنگ ساختمان را زدند و بعد هم محکم بر در سالن میکوبیدند. انگار درب اصلی پله ها را یکی از همسایه ها باز کرده بود. بعد چند دقیقه صدای بمی از پشت درب بلند شد ، پلیس اینجاست ،لطفا در را باز کنید وگرنه مجبوریم در را بشکنیم. حلما پشت در رفت و همانطور که صداش میلرزید گفت : کمک....کمک‌...خواهش میکنم کمک کنید در قفله من اینجا گیر افتادم و دوستم هم توی اون اتاق معلوم نیست تو چه وضعیتی باشه... چند لحظه بعد درب با صدای بلندی باز شد . چند تا پلیس مسلح داخل آمدند و پشت سرشون هم وحید وارد ساختمان شد. وحید خودش را به حلما که رنگش مثل مجسمه سفید شده بود رساند و گفت : حلما تو خوبی؟ حلما سرش را تکون داد و همانطور که در اتاق را نشون میداد گفت :ژینوس....اونجا... پلیس سریع دست به کار شد و با یه حرکت در اتاق را باز کردند... حلما با دست چشمهاش را گرفت ، میترسید الان صحنه وحشتناکی ببینه یک دفعه صدایی از داخل اتاق اومد: اینجا که کسی نیست.... ادامه دارد... 📝 به قلم : ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌
قسمت هیجدهم: حلما همانطور که به سمت اتاق میرفت گفت : نه....امکان نداره....به خداا...به خداا همینجا بودن،زری...زری گردن ژینوس را گرفته بود ، یه پیراهن قرمز رنگ هم روی آرنج دستش بود ،یه خنجر هم تو دستش که گذاشته بود روی گردن ژینوس.... یکی از پلیس ها به سمت پردهٔ ضخیم زرشکی رنگی که سمت راست اتاق بود رفت ، پرده ای که حلما هیچ توجهی به آن نداشت. پشت پرده دری بود که رو به بالکن باز میشد،از روی بالکن صدای یکی از پلیس ها اومد ، از اینجا رفتن... اینجا به حیاط پله داره... حلما اوفی کرد و نگاه دقیقی به اتاق کرد،نه از اون زیر انداز و نه صفحه شطرنجی خبری نبود ، ناگهان فکری به خاطرش رسید و شروع به گرفتن شماره ژینوس کرد. گوشی بوق می خورد ، حلما خوب که توجه کرد متوجه شد ،صدای ریز آهنگ از گوشه اتاق همانجا که ساعتی قبل ژینوس مانند گربه ای ترسیده کز کرده بود می آید. آره درست میدید، کیف ژینوس اونجا بود، حلما به طرف کیف رفت و همانطور که کیف را برمی داشت با خود فکر می کرد یعنی ژینوس الان کجاست؟ در همین حین ، گرمی نفس های آشنایی را پشت سرش حس کرد. حلما به پشت سرش برگشت ، وحید که کاملا مشخص بود گیج شده رو به حلما گفت : حلما تو این زن خطرناک ،همین زری را از کجا پیدا کردی؟ حلما با تعجب نگاهی به وحید کرد و گفت : ببینم تو زری را از کجا میشناسی؟! اصلا آدرس اینجا را از کجا آوردی هاااا؟! بعدم من اصلا زری را نمی شناختم ، اصلا هیچ رمالی را نمیشناسم ، ژینوس منو اینجا آورد... وحید با تعجبی بیشتر از بالای شانه هاش که یک سرو‌گردن از حلما بلندتر بود نگاهی به این دخترک زیبا انداخت و گفت : ژینوس؟!!! اما ژینوس که می گفت تو اصرار کردی اونو اینجا بیاری....میگفت تو زری را میشناسی...میگفت تو واسطه آشنایی اون بودی و میگفت ژینوس فقط نقش همراه تو را داشته ، اون دفعه قبلی هم که با ژینوس اومدین، من سایه به سایه دنبالتون بودم ، خود ژینوس از روی خیرخواهی خواهرانه که تو رو دوست داشت منو در جریان گذاشت که داری چه کار خطرناکی میکنی وگرنه... حلما دیگه چیزی از حرفهای وحید نمی فهمید ، فشار رو فشار، استرس رو استرس کم کم چشماش سیاهی رفت و دیگه هیچی نفهمید... ادامه دارد.. 📝 به قلم : ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌
قسمت نوزدهم: حلما سوزشی در دستش حس کرد ، آرام چشمانش را گشود و نور سفیدی که از مهتابی بالای سرش به چشمانش خورد باعث شد و ناخواسته پلک هایش را ببندد. در همین حین ،صدای آرامی که همیشه آرامش در تنش میریخت و مدتی بود که احساس می کرد به حلما بی مهری می کند در گوشش پیچید: چطوری عزیزم؟! حلما سرش را برگرداند و همانطور که چهره زیبای وحید را نگاه می کرد گفت : من کجام؟ ژینوس چی شد؟ زری کجاست؟ وحید صندلی را نزدیک تر آورد و با لبخند گفت : یکی یکی بپرس گلم... یادت نیست تو خونه زری از حال رفتی؟ حلما آه کوتاهی کشید و‌گفت : آاااره... مامان نیومده؟ وحید سرش را تکان داد و‌گفت : نه بهشون نگفتم ،چون دکتر گفت چیز خاصی نیست، در اثر استرس ، فشارت افتاده ، سرم دستت که تموم شد مرخص میشی ،پس لازم ندیدم مامان اینا را نگران کنم حلما بله کوتاهی گفت و ادامه داد: آره خوب کاری کردی ، وحید...نگران ژینوسم... راستی...اون حرفا چی بود میگفتی؟ یعنی واقها ژینوس؟! وحید انگشتش را روی بینی اش گذاشت و گفت : هیس...فعلا به هیچی فکر نکن ، یعی کن آرامشت را به دست بیاری... حلما تکانی به خود داد و گفت : نمی تونم وحید...درک کن نمی تونم ...ذهنم بهم ریخته...کلا گیج شدم...دارم دیونه میشم...لااقل بگو زری و ژینوس چی شدن؟ وحید سرش را جلوتر آورد و گفت: پلیسامیگن احتمالا از همون بالکن و پله های اضطراری از ساختمان خارج شدن ، بعدم زنگ زدن به مالک ساختمان، گویا اونجا چندساله اجاره زری خانم بوده ، یعنی ساختمان را مبله اجاره کرده بود و متاسفانه امروز هم روزی بوده که زری اعلام کرده تا آخر وقت تخلیه میکنه و انگار کرده... ناگهان حلما صاف سرجایش نشست و بی توجه به سوزشی که در دستش پیچیده بود گفت : خداااای من!! پس ژینوس چی میشه؟! وحید شانه ای بالا انداخت و‌گفت : نمی دونم،من که اومدم همراه تو ، نفهمیدم چه‌کردن... در همین حین صدای زنگ تلفن از داخل کیف کنار تخت بلند شد... حلما نگاهی به کیف انداخت و گفت: وای کیف ژینوس اینجا چه میکنه؟؟ ادامه دارد... 📝 به قلم : ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌
قسمت بیستم: وحید به طرف کیف رفت و‌گفت : فکر کردم مال تو هست و کیف را داد طرف حلما و‌گفت : ببین کیه زنگ میزنه؟ حلما اشاره کرد که زیپ کیف را باز کنه، وحید زیپ را باز کرد دنبال گوشی بود ، گوشی را بالا آورد و به دست حلما داد و همون موقع صدای زنگ قطع شد. حلما گوشی را توی دستش فشرد و‌گفت : مامان ژینوس بود ، خدای من چی جوابش بدم؟ وحید سری تکان داد و‌گفت : سرم دستت تموم شد من برم به پرستار بگم بیاد و بریم خونه ... حلما سری تکون داد و‌همانطور که رد رفتن وحید را نگاه می کرد ،گوشی در دستانش لرزید. پیامی برای ژینوس رسید ، حلما که نمی دانست چه کند ، ناخوداگاه رمز گوشی را وارد کرد ، او خوب میدانست که رمز گوشی ژینوس تاریخ تولدشه ، بدون اینکه بدونه چکار میکنه وارد صفحه مجازیش شد. لیست مخاطبین بالا اومد و پیام ها اکثرا مال بچه های دانشگاه و..بود حلما همینطور که صفحه را نگاه میکرد ناگهان اسمی توجهش را جلب کرد..«عشقم» تا جایی که میدونست ،ژینوس عشقی نداشت ، یا شایدم داشت و او نمی دانست... حلما می خواست از صفحه خارج بشه که متوجه شد آخرین پیامی که ژینوس به عشقم داده ،اسم حلما هم داخلش بود. پس درنگ نکرد می خواست انگشتش را روی اون اسم بذاره که با صدای وحید به خود آمد... اون گوشی را بزار داخل کیفش، شاید پلیس لازمش داشت... حلما که دست پاچه شده بود گفت : ب...ب..باشه و در همین حین پرطتاری از پشت سر وحید آمد و همانطور که لبخند میزد گفت : خوب خانم عروس خانم ما چطوره؟میبینم که رنگ صورتت برگشته ،چی شده بود که با اون حال اومدی؟ وحید وسط حرف پرستار دوید و‌گفت : عذر خواه ما عجله داریم الان خانواده خانمم نگران میشن... حلما که بعد از مدتها وحید را مثل اوایل خواستگاری دید ، با شنیدن اسم «خانمم» از زبان وحید انگار تمام استرس و غصه هاش پرید، همانطور که از تخت پایبن میامد، گوشی ژینوس را داخل جیب مانتوش گذاشت ... ادامه دارد 📝 به قلم : ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌
حضرت علی علیه السلام می‌فرماید تو، به ادب خود، ارزش مى يابى. پس، آن را با زينت بخش @Modafeane_harame_velayat
بسم الله الرحمن الرحیم               (تقویم همسران) اولین و جامعترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی. ✴️ جمعه 👈 5 خرداد / جوزا 1402 👈6 ذی القعده 1444 👈 26 می 2023 @taghvimehamsaran 🏛مناسبت های اسلامی و دینی. ⏺روز بزرگداشت جناب احمد ابن موسی شاهچراغ. علیه السلام. 🔵امور دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅مسافرت. ✅خواستگاری عقد و ازدواج. ✅خرید وسیله سواری. ✅خرید و فروش. ✅امور زراعی و‌ کشاورزی. ✅قرض و وام دادن و گرفتن. ✅و دیدارها خوب است. 👶برای زایمان مناسب و نوزاد خوش قدم و از آفات و بلیات دور باشد. 🚖سفر: مسافرت خوب است. 👩‍❤️‍👨مباشرت امروز: مباشرت هنگام فضیلت نماز عصر مستحب و فرزند حاصل دانشمندی با شهرت جهانی گردد. ان شاءالله. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓امروز قمر در برج اسد و برای امور زیر مناسب است: ✳️جابجایی و‌ نقل و‌ انتقال. ✳️خرید خانه و املاک. ✳️خواستگاری عقد و عروسی. ✳️خرید حیوان و چهار پایان. ✳️تعهد گرفتن از رقیب. ✳️و شروع به کار و امور دائمی نیک است. 🔵نگارش ادعیه و حرز و نماز و بستن حرز خوب است. 💑مباشرت امشب: برای مباشرت حکمی در روایات وارد نشده است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت)، باعث بلای ناگهانی می شود. 💉حجامت. خون دادن فصد و زالو انداختن... یا حجامت ، باعث رعشه اعضا می شود. ✂️ ناخن گرفتن. جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚  دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود... ✴️️ وقت استخاره. در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است. 😴 تعبیر خواب... خواب و رویایی که امشب. (شبِ شنبه) دیده شود تعبیرش در ایه ی 6 سوره مبارکه "انعام" است. الم یروا کم اهلکنا من قبلهم.... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده اندک آزردگی ببیند صدقه بدهد تا رفع شود. ان شاءالله چیزی همانند ان قیاس گردد... کتاب تقویم همسران صفحه 115 ❇️️ ذکر روز جمعه.   اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع مطالب. تقویم همسران نوشته حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم: پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 09032516300 02537747297 09123532816 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما همراه با لینک  ارسال  کنید. 📛📛📛📛📛📛📛📛 ارسال مطلب با حذف لینک ممنوع و حرام است. 📛📛📛📛📛📛📛📛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بنام خداوند بخشنده مهربان ☀️با سلام واحترام وقبولی اعمال 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل متني دعاي عهد🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/8900 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل صوتي دعای عهد با صدای علی فانی🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/8902 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فایل صوتی دعای سلامتی امام زمان با صدای پویانفر🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/8904 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل صوتی به همراه متن دعای فرج الهی عظم البلا با صدای علی فانی🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/8906 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل صوتي زیارت آل یس (دعای سفارش شده امام زمان عج) با صدای علی فانی 🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/8908 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل صوتي فرازي از دعای کمیل با نوای حجت الاسلام میرزا محمدی🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/9656 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل صوتي دعای ندبه با نواي استاد فرهمند 🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/9681 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل متني زیارت نامه وسلام به ائمه اطهار (ع) و دعای غریق...( مجموع اذکار ودعاهای پیشنهادی شروع صبح برای یک روز معنوی عالی)🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/8914 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل صوتي بهمراه متن دعای گشایش در کارها (سه سفارش امام زمان برای گشایش در کارها و رزق و روزی)🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/8916 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل ویدئو دعای توسل با صدای اباذر حواجی به مناسبت چله دعای توسل🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/8918 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل صوتي دعاي توسل با نواي حاج مهدي سماواتي🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/8922 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل صوتي زیارت عاشورا با صدای علی فانی به مناسبت چله زیارت عاشورا 🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/8924 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل صوتي برکات حديث کساء وآثار شگفت آن🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/9709 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل صوتي حديث کسا با نوای علی فانی🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/9710 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ ✨فايل متني زیارتنامه شهدا 🤲 https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/8926 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🌿⃟ 🌼*⃟ 🌿*⃟ 🌼*⃟ 🤲اللهم ارزقنا توفیق الطاعه🤲 🤲أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🤲 جهت ارتباط وانتقادات وپیشنهادات شما سروران با ما 👇 @MAHDy_Yar_313 @Ya_roghayehjanam_313 🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865 با تشکر از همراهی وحمایت شما سروران که در جهت رشد کانال خود مطالب را برای دیگر عزیزان ارسال مي فرماييد. ♥️✨در پناه حضرت حق ومحبت مولا علی عليه السلام باشید✨♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیه 34 تا 42 📄 ⭕️ مجموعه کانالهای 🇮🇷 👇 http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865 🎁كانال معنوي 👇 https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615