eitaa logo
مدافعان حرم ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
19.4هزار ویدیو
207 فایل
🔹﷽🔹 کانال مدافعان حرم ولایت با متنوع ترین مطالب روز؛ آموزشی_اقتصادی_نظامی_مذهبی وسرگرمی. ♡ ارسال بهترین وجذابترین رمان‌ها پیام بصورت پست ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17359336874500 ارتباط با ادمین @MAHDy_Yar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺تغییر جالب الگوی فرزندآوری در کشور 👆جدیدترین آمار جمعیتی ایران سایت مرکز آمار ایران در چند روز گذشته نشان داد جمعیت ایران از مرز ۸۵ میلیون نفر عبور کرده که این خبر خوب و نشانه پویایی جمعیت در کشورمان است. https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
🔴 ️ سخنرانی رهبر انقلاب در مراسم سی‌ و چهارمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) 🔹‌ رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان تهران: 🔹‌ بعد از چند سال، امسال فرصت بسیار استثنائی و مهمی رقم خورده که ان شاء الله حضور مردم از سراسر کشور را در این مراسم شاهد خواهیم بود. https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
🔴ادامه سوت قطارها با سوزن ایرانی 🔹باور کردنی نیست اما اگر سوزن ریل نباشد؛ قطار نمی‌تواند حرکت کند و کاری از پیش نمی‌برد. با تحریم صنایع مربوطه و تمایل نداشتن طرف خارجی برای تامین سوزن ریل، یک بار دیگر ایرانی‌ها پای کار آمدند. آن‌ها ندادند اما ما سوزن ریل ایرانی را ساختیم و با یک تیر، دو نشان زدیم. نشان اول کاهش وابستگی خطوط ریلی ما به تامین از خارج و دیگری جلوگیری از هدررفت پول و سرمایه ماست. https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
♻️تکنیک بهبود زخم_معده و زخم دوازدهه 🔺پرهیز کامل از سردیجات مثل دوغ ماست ترشی، آب سرد ، گوجه ،خیار، نوشابه و... 🔸کمی نمک طبیعی قبل و بعد غذا مزمزه کنید 🔸۱ ق غ بابونه + ۱ ق غ شنبلیله + ۱ عدد انجیر با یک و نیم لیوان آب بجوشه تا یک لیوان بمونه بعد صاف کنید با کمی نبات شیرین کرده و هر شب یک لیوان میل کنید 🔸آب جو طبی روزی یک لیوان 🔸شیر برنج براشون خوبه 🔸بعد از هر وعده غذا ۲ ق روغن بادام شیرین میل کنید و تا ۲ ساعت چیزی میل نشود 🔸یک ق م عسل با ۷ عدد سیاهدانه صبح ناشتا 🔺میوه خام مصرف نکنید 🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
🍏 مصرف خرما بیماری هاے دستگاه گوارشی را بهبود می بخشد اگر خرما با شنبليله خورده شود جهت سنگ مثانه مفيد است كسانی كه درد كمر يا مفاصل دارند شربت خرما بخورند 🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
🔰برای اینکه در نماز و عبادات تنبلی نکنیم باید به این نکته عمل کنیم و آن استقبال است، استقبال یعنی هنگام اذان ظهر بلند نشویم به سراغ نماز برویم؛ بلکه نیم ساعت، یک ربع قبل از اذان مشغول عبادت شویم، ولو پنج دقیقه آن پنج دقیقه خیلی ارزش دارد. 🌟در روایت دارد که یکی از خصوصیات مؤمن این است که نماز اول وقتش ترک نمی‌شود و از این نماز منتظر می‌ماند تا نماز بعدی. آیت‌الله‌تقوایی «احکام شرعی دین مبین اسلام» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام زمان🤲 🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 تمسخر دیگران برای خنداندن مردم ممنوع الاسلام و المسلمین رفیعی «احکام شرعی دین مبین اسلام» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام زمان🤲 📚 🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ وقت کسی که بهت اهمیت میده رو نادیده نگیر ...! یه روز میفهمی چه الماسی رو از دست دادی ... وقتی مشغول جمع کردن سنگریزه بودی ...! 👤 🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌در زندگی یاد گرفتم: با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند! با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می‌کند. از حسود دوری کنم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز از من بیزار خواهد بود. و‌ تنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهم. و سه چیز را هرگز فراموش نمی‌کنم: ۱. به همه نمی‌توانم کمک کنم. ۲. همه‌چیز را نمی‌توانم عوض کنم. ۳. همه من را دوست نخواهند داشت... 🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
مدافعان حرم ولایت
#راز_پیراهن قسمت پنجم: خانم رمال یا به قول ژینوس زر زری داخل شد و همانطور که با چشم های ریز و کشیده
قسمت ششم: زر زری از زیر چشم نگاهی به حلما کرد و‌گفت : اسم این پیرزنه که می گی چی چی هست؟ حلما نفسش را آهسته بیرون داد و گفت : خانم جااان...خانمجان اسمشون شمسی بودن... زر زری از جا بلند شد و به سمت کشویی در انتهای اتاق رفت و زیر لب تکرار می کرد شمسی خااانم... از داخل کشو زیر اندازی بیرون آورد که بی شباهت به صفحهٔ شطرنج نبود. زیر انداز را روی زمین پهن کرد باز داخل کشو را جستجو کرد و صفحهٔ چرمی دیگری بیرون آورد که اونم شطرنجی بود و جامی عجیب و غریب هم داخل دست دیگرش داشت حلما با ترس حرکات زر زری را نگاه می کرد و هر چه زمان بیشتر میگذشت ، ترس و اضطراب حلما هم بیشتر و بیشتر میشد. زر زری اشاره ای به دو دختر پیش رویش کرد و گفت : خانم خانما ،تشریف بیارید پایین روی این زیر انداز بنشینید ژینوس سریع بلند شد و حلما با تردیدی در حرکاتش آرام آرام از جا برخواست ،او‌حس می کرد توان رفتن به سمت آن فرش شطرنجی را ندارد ، انگار تمام تن و بدنش رعشه گرفته بود . ژینوس که متوجه رنگ پریدگی حلما شده بود ، کنارش آمد و همانطور که دست حلما را میگرفت با دست دیگر پیشکولی از بازوی حلما گرفت به طوری که سوزشی در بازوی او‌پیچید و سپس گفت : چته دختر ، مگه جن دیدی؟ یه احضار روح ساده است اونم برای رفع مشکل جنابعالی ، این اداها چیه از خودت درمیاری؟ زر زری که کاملا متوجه حال دگرگون حلما بود گفت : دخترک نازک نارنجی ، دل نداری یا به کار من شک داری بفرما مشرررف...‌ کسی زورت نکرده که ،من کلی وقت و نیرو باید بزارم تا یه روح را احضار کنم ، حالا اگر قرار باشه شما اینجور برخورد .... زر زری داشت حرف میزد که ژینوس پرید وسط حرفش و‌گفت : ادامه دارد... 📝 به قلم : ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌
قسمت هفتم: ژینوس با لحنی ملتمسانه گفت: نه...نه..زری جان ، حلما یه کم ترسیده همین....فکر می‌کنه حالا قراره چی بشه و بعد چشمکی به حلما زد و اشاره کرد که حلما چیزی بگه کلمه سرش را تکان داد و گفت : ژینوس ر..ر..راست میگه ، یه کم استرس گرفتم زری خنده بلندی کرد و همانطور که شمع های داخل دستش را توی شمع دان محکم می کرد گفت : خوب اشکال نداره این دفعه که دید براش عادی میشه، درضمن کار خطرناکی نیست ، درسته نیروی منو میگیره اما هیچ خطری نداره و شمع ها را روشن کرد و شمعدان ها را گذاشت روی صفحه شطرنجی و با اشاره به کلید برق گفت : لامپ ها را خاموش کنید و بیاید پایین کنار من بشینین زر زری یک طرف صفحه شطرنجی که حالا مشخص بود روی هر خانه اش حرف یا کلمه ای نوشته شده ،نشست یک طرف هم ژینوس و یک طرف هم حلما نشست. اتاقِ نیمه تاریک در سکوتی عجیب فرو رفته بود. زری جامی را بر عکس روی یکی از خانه های صفحه شطرنجی گذاشت و با چشمان سبزش که مثل گربه در تاریکی میدرخشید ، نگاهی به دوتا دختر کرد و گفت : هر کدومتون انگشت اشاره دست چپتان را پشت این جام بزارید ، هیچ حرکت اضافی نمی کنید ، اگر جام حرکت کرد همراه آن جلو میروید ، بازهم تاکید می کنم هیچ حرکت اضافی نمی کنید ، شما قرارها به من نیرو بدید تا کارا بهتر پیش بره ، اینجا فقط من حرف میزنم و باهم جوابی را که روح شمسی خانم میده می بینیم، نه هیجانی بشید و نه صحبت کنید، فقط با من و جام همراهی کنید متوجه شدید؟ ژینوس که انگار این حرفا براش جالب بود لبخندی زد و گفت : من حاضرم... اما حلما با شنیدن حرفهای زری و هشدارهایی که میداد ، لحظه به لحظه استرسش بیشتر می شد... یک آن تصمیم گرفت از جا بلند شود که انگار ژینوس متوجه شد و سریع گوشهٔ مانتوی یشمی رنگ حلما را چسپید و دوباره نیشگونی از او گرفت... ادامه دارد 📝 به قلم : ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌
قسمت هشتم: ژینوس که چشمهای از حدقه در آمده اش در تاریک روشن نور شمع میدرخشید ،نگاهی به چهره معصوم حلما کردو زیر زبانی گفت :ب...ب...بشییین دختر، نمی خواد که بکشتت ،می خوایم مشکلت را حل کنیم خره.... حلما نفسش را محکم بیرون داد و همانطور که خیره به شعلهٔ رقصان شمع بود چیزی نگفت. زر زری نگاهی به دو دختر جلوی رویش کرد ، ژینوس که با آن چشمان سبز رنگ و قد کوتاهش مثل گربه ای چاق و چله به او خیره شده بود و حلما هم با صورت گندمی و‌چشمان سیاه رنگ و هیکل کشیده اش مانند کودکی نوپا شمع را میپایید. زر زری ،دستانش را از هم باز کرد، سینه اش را جلو داد و همانطور که وردهایی زیر لب می خواند ، چشمانش را بست و شروع به ناخن شکستن کرد. انگار این حرکات جزئی از کارش بود . ژینوس و حلما هر کدام با ذهنی پر از افکار مختلف او را نگاه می کردند. ژینوس فکر می کرد که تمام حرکات زر زری حیله ای بیش نیست و برای در آوردن پول است که چنین اداهایی انجام میدهد و در دل به سادگی حلما می خندید که به راحتی آب خوردن گول او و حرفهایش را خورده بود. اما حلما هر حرکت زر زری را ثبت می کرد و به ترسی که بر وجودش سایه افکنده بود ،اضافه تر میشد. بالاخره بعد از دقایقی سخت و نفس گیر ، زر زری دست از خواندن ورد برداشت، چشمانش را باز کرد و با اشاره ای کوتاه به آن دو فهماند که هر کدام انگشت دستشان را پشت جام وارونه قرار دهند. ژینوس سریع انگشتش را قرار داد و حلما با تعلل و شک انگشت لرزانش را کنار انگشتان زر زری و ژینوس قرار داد. به محض اینکه انگشت حلما به جام خورد احساس کرد جام گرمی خاصی دارد. زر زری خیره به صفحه شطرنجی پیش رویش با صدایی گیرا ، شمرده شمرده گفت :ای روح بزرگ ، آیا تو اینک در قالب جام ما احضار شده اید؟ هر سه خیره به جام بودند ، حلما احساس میکرد جام داغ و داغ تر می شود که ناگهان... ادامه دارد 📝 به قلم : ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌
قسمت نهم: حلما داغی جام را حس میکرد که ناگهان جام شروع به حرکت نمود ، لرزش عجیبی تمام تن حلما را فرا گرفته بود و ژینوس با تعجب به حرکت جام نگاه میکرد جام روی خانه ای که بله نوشته شده بود ایستاد. ژینوس با خود می گفت ، عجب کلکی هست زر زری ، من که جام را حرکت ندادم، حلما هم عمرا بتونه این کار را کنه ، حتما کار زر زری هست که یه جورایی ما نفهمیم جام را روی صفحه میکشونه. در تاریک روشن نور شمع چیزی مشخص نبود اما اگر کلید برق را می‌زدند ، متوجه می‌شدند که رنگ حلما مانند گچ سفید شده... زر زری دوباره سوال کرد : تو روحی هستی در قالب جام ، به ما جواب بده نامت چیست؟ حلما حس می کرد سر انگشتش از شدت داغی جام می سوزد ، همانطور که خیره به جام پیش رویش بود. جام دوباره حرکت کرد و حلما انگار شعله ای آتش را درون جام میدید،دیگر طاقت نیاورد ، همانطور که انگشتش را از روی جام برمی‌داشت ، جیغ بلندی کشید و سراسیمه از جا برخواست ... حرکت شتابان حلما باعث شد که جام وارونه به کناری بیافتد. ژینوس که حرکت حلما برایش سنگین می آمد ، با چشمان سبزش و نگاهی عصبانی خیره به حلما شد ، هنوز حرفی از دهانش بیرون نیامده بود که صدای خرخری توجه او را به خود جلب کرد... وای خدااای من باورش نمیشد... ادامه دارد... 📝 به قلم : ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌
: زری مثل گرگی زخمی خرخر میکرد و به سمت ژینوس حمله برد، ژینوس که از حرکت زری متعجب شده بود ، دستپاچه شد و خواست فرار کند ،که زری پای ژینوس را محکم گرفت ، ژینوس که نیم خیز بود بر زمین سرنگون شد و همانطور که زری پایش را به سمت خودش می کشید ، دستش را به طرف حلما دراز کرد و گفت : حلمااا کمکم کن ، فکر کنم زری دیونه شده ، تو رو به جان مادرت کمکم کن... حلما که سراپای بدنش می‌لرزید ، نگاهی به در بستهٔ اتاق کرد و نگاهی هم به زری و ژینوس کرد. تعلل نکرد و به طرف ژینوس رفت ، دست سرد ژینوس را در دستانش گرفت و خواست به طرف خودش بکشد که ناگهان انگار صد دست او را به طرف مقابل میکشیدند، به حلما فشار آورد و حلما هم بر زمین افتاد . زری انگار زری نبود ، غولی بود با پنجه های آهنین ، با یک حرکت هر دو دختر را به سمت خود کشید و با صدایی که اصلا به صدای ظریف و زنانه او شباهت نداشت فریاد زد : کجا فرار می کنید هااا؟؟ حلما و ژینوس مانند دو مجسمه گچی رنگشان سفید شده بود و با گریه به زری چشم دوخته بودند. ادامه دارد.. 📝 به قلم : ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌
📣 ابعاد مهم سفر رئیس‌جمهور به اندونزی @Modafeane_harame_velayat
♦️۴ساعته از تهران تا مشهد 🔹خط یک و ۶ متروی تهران قرار است به قطار جدید سریع‌السیر مشهد متصل شود. معاون فنی متروی تهران می‌گوید مطالعات این طرح ۶ ماه زمان می‌برد و ساخت آن هم تا ۳ سال کامل می‌شود. 🔹با اجرای این طرح در محل فعلی ایستگاه شهرری، فضایی مانند ترمینال خواهیم داشت که در آنجا خط متروی تهران، قطار حومه‌ای، قطار برقی سریع‌السیر تهران-مشهد که قرار است راه‌اندازی شود و همچنین قطار فعلی تهران-مشهد به یکدیگر متصل می‌شوند. @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تعقیب و گریز در تهران 🔹مأموران پلیس آگاهی پایتخت در تعقیب و گریز و با تیراندازی توانستند دنای سرقتی را متوقف کرده و سارق را دستگیر کنند. ⭕️ مجموعه کانالهای 🇮🇷 👇 http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم                    (تقویم همسران) (اولین و جامع ترین مجموعه کانال تقویم نجومی،اسلامی) ✴️چهارشنبه 👈 3 خرداد /جوزا 1402 👈 4 ذی القعده 1444 👈 24 می 2023 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅صید و دام گذاری. ✅امور زراعی و‌ کشاورزی. ✅ و صلح دادن بین افراد خوب است. 👶زایمان مناسب و نوزاد فردی شایسته و محبوب مردم باشد. 🚘مسافرت:سفر مکروه است و خوف حادثه دارد. 🔭 احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج سرطان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️کندن چاه و کانال. ✳️خرید و فروش کالا و ملک. ✳️بذر افشانی و کاشت. ✳️خطاطی. ✳️ و استحمام نیک است. ✳️ برای مطالب بیشتر و دریافت تقویم نجومی هر روز باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما در تلگرام و ایتا بپیوندید. 💑مباشرت امشب : مباشرت امشب شب پنجشنبه: فرزند از علماء شود. ان شاءالله. 💉💉 حجامت. خون دادن و فصد باعث درد در سر می شود. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت باعث غم و اندوه می شود. 😴🙄 تعبیر خواب: خوابی که (شب پنجشنبه )دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 4 سوره مبارکه "نساء" است. و اتوا النساء صدقاتهن نحله... و از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که خواب بیننده یا ازدواج کند یا مال زیاد و‌ یا هدیه ای به او برسد. ان شاءالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن. 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت و دوز. چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن  وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله. ✴️️ وقت استخاره. در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم  ۱۰۰ مرتبه. ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد. 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد @taghvimehamsaran 📚 منابع مطالب ما: 📔تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان قم:انتشارات حسنین علیهما السلام ادرس:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن: 09032516300 09123532816 02537747297 📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک  ارسال  کنید.نقل مطلب بدون لینک ممنوع و شرعا حرام است. 📛📛📛📛📛📛
🌺🌿 خودت گفتی که وعده در بهار است 🌺🌿 بهار آمد دلم در است 🌺🌿 بهار هر کسی عید است و نوروز 🌺🌿 بهار عاشقان یار است 🌸 برای سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تعجیل در فرج آن عزیز، دل های عاشق 5 صلوات مهدوی: 💐 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💐 🌺 🌺 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌺به رسم ادب سلام به ارباب و سالارشیعیان🌿🌺 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، ✨ السَّلام عَلَى الحُسَيْن ✨ وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ✨ وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ✨ وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Modafeane_harame_velayat
🛑امام علی علیه السلام: بسا کلمه ای که نعمتی را برباید، و عذابی را نزد تو آورد فَرُبَّ کَلِمَه سَلَبَتْ نِعْمَهً وَجَلَبَتْ نِقْمَهً قسمتی از حکمت۳۸۱ نهج البلاغه @Modafeane_harame_velayat
🔴 آقاخودش گفت:تو شهید میشی... 🔹 چون کر و لال بود، خیلی جدی نمیگرفتنش. یه روزکنار قبر پسر عموی شهیدش با انگشت یه قبر کشید،نوشت "شهید عبدالمطلب اکبری!" خندیدیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و نوشته‌‌ اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و رفت. فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن. ‏دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم! ‏وصیت نامه‌ش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم ‏یک عمرهر چی گفتم؛به من می‌خندیدن! ‏یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم،فکر کردن من آدم نیستم و مسخره‌‌م کردن! ‏یک عمرکسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم ‏اما مردم! ما رفتیم ‏بدونید هر روز با آقام امام زمان(عج)حرف می‌زدم. 🔵 ‏آقاخودش گفت:تو شهید میشی... 🌸 شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
🌱 در هر جغرافیایی هستید 🌱 جهت ها تفاوتی ندارند 🌸 دامنه های دلتون 🍃 به سمت 🌺 لحظه هاتون پر از @Modafeane_harame_velayat