رمان واقعی
#تجسم_شیطان۲
#قسمت_شانزدهم 🎬:
زینب تشک خوابش را در کنار سجادهٔ پدر پهن کرد، همانطور که به توصیه پدرش متکا را رو به قبله می گذاشت تا بخوابد گفت: بابا! طوری شده که دیگه میترسم بخوابم، توی خواب مدام سایه های سیاه دنبالم میکنن، موهام را می کشن، با چنگالهاشون بهم حمله میکنن و تا بیدار میشم واقعا حضورشون را توی خونه حس می کنم و اون ترس بیشتر و بیشتر میشه، زینب روی تشک دراز کشید و زیر لب گفت: گاهی آرزو می کنم کاش به دنیا نیومده بودم.
روح الله که قلبش از شنیدن این حرف آتش گرفته بود ، خودش را کمی جلوکشید، دست سرد زینب را توی دستش گرفت و گفت: دختربابا! چیزی برای ترسیدن وجود نداره، فراموش نکن ما انسانیم، اشرف مخلوقاتیم و اومدیم به این دنیا تا ثابت کنیم ما برگزیدگان خداییم، تا ثابت کنیم که قدرت روحی ما برگرفته از روح خداست و خیلی راحت میتونیم با توکل به خدا، شیاطین را شکست بدیم.
زینب دست گرم پدر را در آغوش گرفت و همانطور که بوسه ای از اون میچید گفت: چقدر الان احساس آرامش می کنم، مثل آرامشی که فقط سر نماز به من دست میده و با زدن این حرف چشمانش را بست و بر خلاف همیشه خیلی زود به خواب رفت.
روح الله قران را برداشت کنار زینب نشست و شروع به تلاوت آیات قران نمود و هراز گاهی ،نگاهی به زینب می کرد و خیلی عجیب بود، انگار زینب کابوس نمی دید و در خواب به جای جیغ کشیدن، لبخند میزد..
تالاری بزرگ و زیبا با سنگ های مرمر سفید و درخشان که سقف آن آسمان آبی زیبا بود، بوی خوشی که تا به حال نمونه اش را نشنیده بود به مشام زینب می رسید، گوشهٔ تالار که کف و دیوارش میدرخشید،انگار باغچه ای پر از گل های محمدی بود، زینب ناخوداگاه به طرف گلها حرکت کرد، انگار گلها او را به سمت خود می خواندند.
نزدیک باغچه گل شد، با دقت نگاه کرد، چه گلهای عجیبی، بی نهایت زیبا با گلبرگ های پهن و صورتی رنگ و ساقه های صاف و بدون خار که عطری قوی و بهشتی در هوا می پراکندند، زینب خم شد تا شاخه گلی را ببوید که ناگاه گلها شروع به تکان خوردن کردند، انگار رایحه ای قوی تر از بوی خودشان حس کرده بودند و همه گلها رو به آسمان سرشان را بالا گرفتند، زینب هم سرش را بالا گرفت، چشم هایش تابلویی را به تصویر کشیدند که تکرار ناشدنی بود، آسمان آبی زیبا که ناگهان از هم شکافته شد، نوری به سمت زینب آمد، فرشته ای که جسمی از نور داشت ، آن جسم نورانی دستانش را به سمت زینب دراز کرد، کلیدی درخشان که مانند اشعه های خورشید میدرخشید را در دست زینب نهاد و با صدایی ملکوتی گفت: این کلید را به پدرت بده...باید گره از کار خود و بندگان خدا باز کند...این را گفت و دوباره به آسمان برگشت و شکاف آسمان بهم آمد.
زینب سرشار از حسی زیبا و شیرین بود، حسی که در عمرش نمونه اش را ندیده بود، انگار عسلی بهشتی در کامش و عطر گلهای محمدی در جانش پاشیده باشند.
زینب کلید نورانی را به سینه چسپانید و از خواب پرید..
ادامه دارد..
به قلم : ط_حسینی
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 اولین پل مکانیزه در تهران برای مقابله با یخزدگی
🔹در شهر تهران پلی هوشمند در دست ساخت است که به نمک و شنپاشی در مواقع برفی نیاز ندارد.
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🥀 @Modafeane_harame_velayat
3.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 مجروحیت ۷ پلیس در حمله تروریستها در راسک
🔹در پی حمله تروریستی به مقر انتظامی در راسک، با دستور فرمانده کل انتظامی کشور، هیئتی به سرپرستی سردار رضایی، جانشین فرمانده کل انتظامی در حال اعزام به شهرستان راسک جهت بررسی و پیگیری موضوع هستند.
🔹در حمله تروریستی به مقر فرماندهی انتظامی شهرستان راسک ۱۱ مامور فراجا شهید و ۷ نفر مجروح شدند که حال برخی از مجروحان وخیم است.
🔹هماکنون فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان در موقعیت حضور و اوضاع تحت کنترل است.
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🥀 @Modafeane_harame_velayat
♦️بازدید رئیسی از قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا
🔹رئیسجمهور با حضور در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء سپاه در جریان آخرین دستاوردها و طرح های این قرارگاه در حوزه های مختلف قرار گرفت.
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🥀 @Modafeane_harame_velayat
گوجه و موز ناشتا نخورید
🔹 گوجه:اسید گوجه با اسید معده واکنش داده و باعث سنگ در معده شده
▫️موز: منیزیم بدن بطورناگهانی افزایش پیدا میکند و تعادل منیزیم و پتایسیم بدن بهم میریزد
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🥀 @Modafeane_harame_velayat
کرفس؛
معجونی برای سرماخوردگی و تقویت حافظه
جوشانده کرفس نه تنها گرفتگی صدا را درمان میکند بلکه به عنوان یک درمان موثر برای سرمازدگی شناخته شده است. این گیاه سرشار از فسفر است و در تقویت حافظه و افزایش هوش کودکان بسیار کارآمد عمل میکند.
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🥀 @Modafeane_harame_velayat
21.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کوبیده مرغ😍
مقرون به صرفه و خوشمزه
مود لازم :
سیر ۲-۱ حبه
گوجه فرنگی
آرد سوخاری ½ لیوان
ران و سینه مرغ ۷۰۰ گرم
فلفل دلمه قرمز ۱ برش
جعفری ۱ دسته
پیازچه ۲ عدد
پیاز ۱ عدد
ادویهها :
نمک، فلفل
پودر کاری
زعفران ۳ ق غ
زردچوبه
پاپریکا
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🥀 @Modafeane_harame_velayat
♦️ کشف گنجینه ارزشمند هخامنشی در یک درگیری مسلحانه
🔹دادستان شهرستان برخوار اصفهان:
سه تَکوک (ریتون) هخامنشی در شهرستان برخوار در یک درگیری مسلحانه با قاچاقچیان آثار باستانی کشف شد.
🔹در این درگیری مسلحانه جراحاتی ایجاد نشد و تمام قاچاقچیان دستگیر شدند.
🔹این سه تکوک ارزشمند که دو عدد آن از طلاست مربوط به دوران هخامنشی است، قابل قیمتگذاری نیست و به میراث فرهنگی تحویل داده شد و قاچاقچیان به زندان منتقل شدند.
🔹یکی از اصیلترین نمادهای قدرت در ایران باستان تکوک یا ریتون یا جامهای زرین است که به شکل حیوانات مختلف ساخته میشدند.
🔹هر حیوان نمادی از یک مفهوم بوده و پیشینیان معتقد بودند زمانی که فردی از این ریتونها چیزی مینوشد، احساس قدرت حیوان بر او وارد شده و باعث چیرگی و بزرگی او میشود.
مدافعان حرم ولایت
🖤🖤🖤🖤🖤🖤 #داستان_سقیفه قسمت:سی ام علی علیه السلام ، نگاهی محزون به جمع کرد و فرمود : به خدا قسم ، ا
#داستان_سقیفه
قسمت : سی و یکم
علی علیه السلام نگاهی از سر عطوفت به مقداد رحمة الله علیه ،انداخت و فرمود : ای مقداد، دست نگه دار و به یاد عهد پیامبر و وصیت او باش!
در این هنگام سلمان نیز برخاست و فرمود : قسم به آنکه جانم به دست اوست، اگر می دانستم که می توانم ظلمی را دفع کنم و یا دین خدا را عزت بخشم، شمشیر بر دوش می گرفتم و قدم به قدم جنگ می کردم ، آیا به برادر پیامبر صل الله علیه واله وسلم و وصی و خلیفهٔ برحق او میان امت و پدر فرزندان پیامبر صل الله علیه واله وسلم، حمله می کنید؟!
همانا منتظر بلا باشید و در امید خوشی نباشید!
سلمان رحمة الله علیه، که اینچنین رجز خوانی نمود ، ابوذر رحمة الله علیه، هم از جا بلند شد و فرمود: ای امتی که پس از پیامبرش متحیر مانده و به سبب گناهانتان خوار شده اید ، خداوند در کتابش می فرمایند« پروردگار، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر عالمیان برگزید، نسل هایی که بعضی از بعض دیگر هستند و خداوند شنونده و داناست. سورهٔ آل عمران آیات۳۴_۳۳»
بدانید که آل محمد از آخرین نسل های آل نوح است و آل ابراهیم از نسل ابراهیم هم اینانند، برگزیدهٔ فرزندان اسماعیل و عترت پیامبر صل الله علیه واله وسلم ،یعنی اهل بیت علیه السلام؛ همانا جایگاه پیامبری و محل رفت و آمد ملائکه هستند. آنان همچون آسمانی بلند و کوه هایی استوار، همچون کعبه پوشیده و چشمهٔ زلال و ستارگان راهنما و درختی مبارک که نورش روشنی می دهد و مادهٔ روشنی اش ، پر برکت است.
محمد خاتم پیامبران و سرور فرزندان آدم و علی وصی اوصیاء و امام پرهیزکاران و پیشوای غرالمحجلین(نشانداران نورانی) است.
به خدا قسم که اوست صدیق اکبر و فاروق اعظم و وصی محمد و وارث علم او...حکومت علی بر مردم ،از خود آنان بیشتر است ،همانگونه که خداوند در قرآن می فرمایند«پیامبر بر مؤمنین از خود آنها بیشتر حکومت دارد و همسرانش مادر مؤمنین اند و نزدیکان بعضی بر بعض دیگر در کتاب خدا مقدم اند . احزاب آیه۶»
پس طبق گفته ی خداوند آن را که خدا مقدم کرده، مقدم و آنکه خدا مؤخر داشته ، مؤخر بدارید، و ولایت و وراثت پیامبر را به کسی واگذار کنید که خداوند قرارداده است و برعهده ی او نهاده است
این رجز خوانی ابوذر و کلام حقیقت و مستند او ولوله ای در جمع انداخت ...
در این هنگام...
ادامه دارد....
به قلم : ط_حسینی
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
#داستان_سقیفه
قسمت:سی و دوم
هنگامی که روشنگری ابوذر به اوج خود رسید ، عمر که سخت خشمگین و هراسان بود ، از جا بلند شد و در حالیکه رویش را به سمت ابوبکر که بر منبر خانهٔ خدا تکیه زده بود، می کرد، گفت : چرا روی منبر نشسته ای و این مرد (علی علیه السلام) نشسته و با تو روی مخالفت دارد و بر نمی خیزد تا با تو بیعت کند، آیا دستور نمی دهی تا گردنش زده شود؟!
عمر هم خوب می دانست که محال است از پس قهرمان خیبر ، پهلوان عرب وکشنده ی عمروعبدود، همو که ندای آسمانی چنین خواندش«لافتی الا علی و لا سیف الاذوالفقار» ، برآید ، اما چون اسدالله را دربند و به دور از ذوالفقارش می دید ، چنین جسارتی پیدا کرده بود .
امام حسن و امام حسین علیه السلام که کودکانی بیش نبودند و مانند جوجه هایی دو طرف پدر را گرفته بودند با شنیدن این سخن شروع به گریه نمودند.
علی علیه السلام آن دو بزرگوار را به سینه چسپانید و فرمود : گریه نکنید عزیزانم، و با اشاره به ابوبکر و عمر ادامه داد : این دو نمی توانند پدرتان را بکشند.
در این هنگام که قحطی مردان زمانه بود ،ام ایمن که روزگاری قبل پرستار پیامبر صل الله علیه واله وسلم ،بود و حقیقت را با چشم و گوش خود دیده و شنیده و با عمق جان حس کرده بود ، از جا برخاست و جلو آمد و رو به ابوبکر گفت : ای ابوبکر، چه زود حسد و دورویی خود را ظاهر کردید!
هنوز حرف در دهان ام ایمن بود که عمر به اطرافیانش دستور داد که او را از مسجد خارج کنند و بلند گفت : ما را با زنان کاری نیست.
حال که عزمشان را جزم کرده بودند تا حقیقت را مکتوم دارند، حقیقتی که همه از آن باخبر بودند و هر کدام به دلایلی سعی در فراموشی آن داشتند، با حرکت ام ایمن ،خون مردانگی بعضی از یاران حیدر کرار به جوش آمد و بریدهٔ اسلمی برخاست وگفت : آیا به برادر پیامبر و پدر فرزندانش حمله می کنید در حالیکه تو همان کسی هستی که از میان قریش ،شما را خوب می شناسیم و رو به ابوبکر و عمر کرده و ادامه داد: آیا شما همان دو نفری نیستی. که پیامبر صل الله علیه واله وسلم به شما فرمان داد تا خدمت علی علیه السلام بروید و به ریاست و امیر بودن او بر مؤمنین سر تسلیم فرو آورید؟
یادتان است که شما در جواب این حکم رسول الله ،گفتید : آیا این امر ، دستور خدا و رسول است؟
و آن حضرت فرمودند :آری...
ابوبکر که راستی این سخنان را می دانست و می خواست با سخنی که می زند شبه ای در اذهان مردم ایجاد کند، جواب داد: آری، همین طور است ، لکن بعد از این فرمود: پیامبری و خلافت برای اهل بیت من جمع نمی شود.
بریدهٔ اسلمی تا این سخن کذب ابوبکر را شنید ، با لحنی غضبناک گفت : به خدا قسم که پیامبرصل الله علیه واله وسلم اینچنین نفرمود و تو به پیامبر دروغ می بندی، به خدا قسم در شهری که تو امیر آن باشی ، سکونت نمی کنم.
در این هنگام عمر با شلاق دستش از جا بلند شد و همانطور که دستور میداد تا او را تازیانه بزنند، بریده اسلمی را هم از مجلس بیرون کردند.
واین است عدالت خلفایی که در گوش و کرنا می کنند، عدالتی که با غصب خلافت شروع شد و با بیعت هایی به زور شلاق و شمشیر ادامه داشت و عاقبتش شد چندین پاره شدن اسلام عزیز....
وقتی بریده اسلمی را نیز بیرون کردند ، عمر تلف کردن وقت را جایز ندانست و رو به مولایمان گفت : برخیز ای پسر ابی طالب و بیعت کن....
ادامه دارد
به قلم : ط_حسینی
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😣🤐🥴 علت بدغذایی کودکان چیست؟
🎙حجتالاسلاموالمسلمین #دکتر_همتی
#رادیو_معارف
#خانواده_دینی
🌹🌹🌹🌹