خاطره سردار شهید سلیمانی از آخرین دیدار با شهید همدانی پیش از شهادت
فرمانده نیروی قدس سپاه:
آخرین لحظهای که شهید همدانی را دیدم، چند ساعت پیش از شهادتش بود.
یک حالت جوانی در او دیدم. او انسان صبوری بود و اهل شلوغ کاری به تعبیر ما نبود.
بعدا متوجه شدم از چند روز قبل، از شهادتش مطمئن بود.
در لحظه آخر خیلی بشاش بود و با خنده به من گفت بیا یک عکس بگیریم شاید آخرین عکس من باشد.
وقتی این حرف را زد این شعر به ذهنم آمد «رقص و جولان بر سر میدان کنند، رقص اندر خون خود مردان کنند/ چون رهند از دست خود دستی زنند، چون جهند از نقص خود رقصی کنند».💔
سردار شهید مدافع حرم
حاج حسین همدانی🌹
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بوراک آشپز معروف ترکیهای با گریه میگوید ارتش اعلام بسیج کند و همگی بریم کمک مردم ، مردم در این سرما دوام نمیارن
در ضمن غذا رو هم توی رستورانهاش رایگان کرده
مثل سلبریتیهای ایران نیست که فقط بلده از خون هموطنانش کاسبی کنن، فالوئر بگیرن!
@Modafeaneharaam
این تصویر باید کل دنیا رو تکان میداد اما خب متاسفانه این کودکان سوری هستند !!
لعنت به حقوق بشر گزینشیتون!
سالهاست به دليل بلایای مختلف، اين جمله در ذهنمان تکرار میشود:
الشام، الشام، الشام…
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️دسته گل آقای وزیر ارشاد!!
لا اقل بزارید حرمت مصلی حفظ بشه!
@Modafeaneharaam
سید ابراهیم یکی از همرزمان سردار شهید حاج حسین بادپا از او می گوید؛ از شهیدی که مدافع حرم زینب (س) بود، شهیدی که پیغام شهید شدنش را به گناه ۲۵ دقیقه خواب افتادن در کشیک میله درجه بندی اروند در عملیات بیت المقدس، خیلی بیشتر از ۲۵ سال تاخیر، شنید و چشید.
از سید ابراهیم بی صبرانه ازحاج حسین پرسیدم که حالا شهادتش برایم به معما و رازی سر به مهر تبدیل شده بود. سید ابراهیم با اصرار من از لحظه نخست آشنایی، رفاقت و لحظه شهادت سردار شهید حاج حسین بادپا چنین روایت می کند: قبل از اینکه وارد جنگ و مناطق جنگی بشوم از جنگ به اندازه کتاب هایی که خوانده بودم می دانستم. آن زمان که جنگ تحمیلی علیه ایران به پایان رسید، سه یا چهار سال داشتم و آنطور که باید جنگ را درک نکرده بودم.
وی ادامه داد: چندی قبل وقتی وارد یک منطقه جنگی و از نزدیک با رزمنده ها آشنا شدم دیدم آنچه را در کتاب ها خوانده بودم با آنچه را می دیدم در همه امور صدق نمی کرد.
آن روزها که با حاج حسین آشنا شدم یکی از بهترین روزهای زندگی من بود بعد از اینکه مدتی با حاج حسین بودم تازه فهمیدم او همان کسی است که در کتاب های جبهه و جنگ در موردش خوانده بودم، حاج حسین در واقع همان کسی بود که دنبالش می گشتم.
بعد از گذراندن چند عملیات با حضور حاج حسین بادپا بیشتر با شخصیت او آشنا و کم کم متوجه شخصیت متفاوت وی و اتفاق های معجزه آسایی که برایش می افتاد شدم و این امر موجب می شد هر روز بیش از پیش به او ایمان و اعتقاد بیاورم.💔
سردار شهید حاج حسین بادپا🌹
شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده🌹
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مهدی رسولی رفته پاکستان ، سیل جمعیت برای خوشآمدگویی « خمینی ای امام » میخونن!
تربیت شدهی مکتب حاج قاسمِ که میتونه جشن ۴۴ سالگی انقلاب رو خارج از مرزهامون برگزار کنه
شیر مادر حلالت حاجمهدی
@Modafeaneharaam
📣 آموزش صفر تا صد حسابداری، یعنی افزایش شانس ورود به بازار کار 💢
💯 حسابداری کاری با امنیت شغلی بالا 🤩
🔰 اعطای مدرک پایان دوره
🔰به صورت غیرحضوری
✔️بدون نیاز به پیش زمینه در حسابداری 👌
جهت دریافت اطلاعات بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇👇
https://zil.ink/hesabdari124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید، پس میشه درستش کرد
⏪سرای ایرانی یکی ااز مراکز فروشگاهی بزرگ بود که در طول ماههای گذشته، فیلمهایی از بیحجابی افراد در آن دست به دست میشد و در پاسخ به اعتراضهای مردمی، میگفتند که به تذکرات توجه نمیشود تا اینکه دادستان تذکر جدی داد و مرکز مهر و ماه پلمپ شد. حالا در فیلمهای جدید، ببینید وضعیت تذکرات متولیان و واکنش مشتریان بیحجاب را ! پس میشه درستش کرد👌
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * #براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_رهسپار* * #نویسنده_غلامرضا_کافی
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_رهسپار*
* #نویسنده_غلامرضا_کافی*
* #قسمت_دهم*
خدا میدونه تا صبح روی هم نگذاشتم و مشغول دعا بودم.
_خدایا خودت بچه ام را حفظ کن. به حق جد آقای خمینی اگه دستگیرش هم کردن به دلشون بنداز که آزادش کنن.
صبح زود صدای فریاد اومد.
_آقای رهسپار آقای رهسپار.
همین که صدای این مرد بلند شد من دیگه توی حیاط نشستم روی زمین. رنگ مش شده بود مثل پلیته چراغ. دوباره صدای مرد آمد.
همینطور می زد توی در. خودم را جمع کردم رفتم توی خونه.
_مرد بلند شو ببین کیه صبح به این زودی داره صدات میزنه شاید از بچه ام خبری شده!
دوتامون دویدم به سمت در .همین که در باز شد دیدم دست غلامعلی توی دستش هست آوردش داخل.
_وای آقا الهی خیر ببینی!! مامان کجا بودی تا الان؟!
مثل پروانه دور غلامعلی می چرخیدم و می بوسیدمش.
_الهی بمیرم مادر تو که منو نصفه جون کردی.
دیگه نمی گفتم که آقا این کجا بوده؟ چطوری الان پیش شماست. اصلاً دستپاچه شده بودم.این آقای لاریکه فامیلی که بود یک مرد قد بلندی بود و ظاهراً راننده هم بود.
_آقای رهسپار این آقا پسر شما دیشب در زد و اومد خونه ما. ساواکیها گرفته بودم اما مثل اینکه از دستشان فرار کرده بود. در خانه ما را زدند و ما نگهش داشتیم و حالا هم آوردمش خدمت شما.می دونستم حتماً نگرانش هستین به همین خاطر صبح به زودی اومدم تا بگم حواستون بیشتر بهش باشه.
تازه غلامرضا ساواکیها گرفته بودند و چند تا با تو هم از دستشان خورده بود ولی انقدر نگویید که از دستشان فرار کرده و همون اول کوچه حیدر خونه ها را زده بود رفته بود داخل خونه .
خونه به خونه همسایه ها در رو براش باز کرده بودن تا رسیده و خانه متفکر لاری که یک در کوچهشان توی کوچه ما باز می شد.غلام علی هم گفته بود که هستم و خونمون کجاست این آقا آورده بودش خونه.
_آقای رستگار مواظب بچه هام باش این روزها اوضاع مملکت خیلی خوب نیست رژیم تحت فشار .اینها هم دنبال بهانه هستند مردم را ببرند سربه نیست کنند .این بچه هم نترسه .حالا این دفعه فرار کرده بعد معلوم نیست بتونه فرار کنه و سالم بمونه.
غلامعلی سرش را بلند کرد و با متانتی عجیب گفت: به یاری خدا پیروزی نزدیک است.
#ادامه_دارد...
@Modafeaneharaam
🌷روز چهارشنبه است روز زیارت حضرت موسی بن جعفر و امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهم السلام،با سلامی زائرشان باشیم.
*تمام عمرمان در زیر دِینیم*
*غلامِ پادشاه کاظمینیم*
🌷ای آبرومند نزد خدا شفاعت کن از ما برای خدا🌷
@Modafeaneharaam
ِِ💠حدیث روز
🌷اوحی الله تبارک وتعالی الی داوودعلیه السلام:اذکرنی فی سرائکاستجب لک فی ضرائک.
🔸امام صادق علیه السلام فرمود:
خداوند متعال به داوود علیه السلام وحی فرمود که:درزمان آسایشت به یاد من باش تاهنگام گرفتاری ات دعای تو را اجابت کنم
📚میزان الحکمه ج4ص23
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖍 حاج قاسمنهجالبلاغه ای
شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی عاشق و شیفته نهج البلاغه بود
1⃣ علت شیفتگی عجیبش نسبت به شهید حسین یوسف الهی انس آن شهید با نهج البلاغه و انتقال این حرارت و انس به حاج قاسم بود
2⃣ در سالهای آخر، حاج قاسم در اکثر گفتگوها و سخنرانی هایش مکرر از نهج البلاغه بهره می برد و حتی عبارات عربی آن را از حفظ میخواند
3⃣ دستور داد کلیه فرماندهان و سربازان سوری را با نهج البلاغه آشنا کنند
4⃣ در کلیپ فوق می بینید که در جمع نیروهایش در سوریه نهج البلاغه در دست به توضیح فرازهایی از بند ۲ نامه ۳۱ مشغول است
او یکنهج البلاغه ای عالم عامل بود و به نتیجه علم و عمل به نهج البلاغه هم رسید.
#نهج_البلاغه
#حاج_قاسم
#مهدوی_ارفع
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | صبح امروز؛ ورود رهبرمعظم انقلاب به حسینیه امام خمینی(ره) و خواندن سرود جمهوری اسلامی
.
@Modafeaneharaam
یکی از دوستانش مےگفت :
"شهیـد رضا ڪارگر برزی "
هربار ڪہ مےآمد سوریه
خیلی از شاگردانش با تأسی از رفتار رضا شیعه میشدند.
در این آخرین مأموریت
۷ نفر از شاگردانش به تشیع گرویده بودند.
به یاد دارم که سحری هایی که رضا می خورد اصلا نمیشد بهشون گفت سحری ، یک غذای بسیار ساده و با مقدار کم . گاهاً هم میشد نان و خرما .
اما رضا توی اون شرایط سخت ، گرمای شدید منطقه و همچنین فشار زیاد کارهایی که بر دوشش بود ، بر روزه گرفتن مقید بود.
فقط رضا و سید روزه می گرفتند ، مخصوصا رضا به گونه ای برنامه ریزی می کرد که توی هر منطقه مدت زمان شرعی را حضور داشته باشه تا روزه هاش و بگیره . براش خیلی مهم بود این مسئله.
شهادت قمری: ۲۴رمضان ۹۲
همرزم شهید
شهید مدافع حرم رضا کارگر برزی🌹
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #ببینید | جهاد تبیین حتی در بستر بیماری!!
♨️ روایتی از احوال #حجت_الاسلام_راجی پس از عمل جراحی
💢 تبیین برای عیادت کنندگان
🔴 اگر میخواهید دست خود را در تبیین پر کنید این ۷دقیقه را دهها بار ببینید 🔴
♦️ دستاوردهای یکساله نظام:
☑️ درگاه مجوز کسب و کار ⬅️ حذف امضای طلایی و رانتها
☑️ استقرار سامانه پایش فروشگاهها ⬅️ جلوگیری از گرانیهای غیر قانونی
☑️ کشف فرار مالیاتی ⬅️ اقدامی که رکورد از زمان قاجار تا امروز را شکست!
☑️ ارزش پول: رشد بالای ۴درصد ارزش پول بعد از دوران طولانی رکود و کاهش
☑️ صادرات غیر نفتی: ⬅️ ۴۸ میلیارد دلار
⭕️وعده یکمیلیون ایجاد شغل ⬅️ بیشاز ۹۰۰هزار شغل ایجاد شد
☑️ خالی شدن انبارها از خودروهای دپو!
☑️ رشد ۳۴درصدی سلامت تحویل خودرو
☑️ اقدام عجیب دولت در آبرسانی به خوزستان! ⬅️ پیشبینی اتمام پروژهای که ۵ سال بود اما دهماهه به پایان رسید!
☑️ ارسال ۲۷ کیلومتر لوله از تهران به شهر کرد و نصب در یک روز!
☑️ و....
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️یک دختر بچه سوری زیر آوار مانده خطاب به امدادگر: عمو نجاتم بده خدمتکارت میشم
او و برادرش ۲۰ ساعت زیر آوار ماندند
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امام خامنه ای: 22 بهمن امسال باید مظهر حضور و اتحاد ملی باشد✅
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
خاطره ای از زبان همرزم شهید سجاد عفتی🌹
چند روز قبل از شهادت ابراهیم (نام جهادی سجاد عفتی) تو منطقه حلب روستای خان طومان درگیری بین ما و نیروهای داعش خیلی شدید بود ، پشت دیوار کمین کرده بودیم از در و دیوار تیر به سمتمون میومد که متوجه شدم ی موتور سوار از جاده اصلی داره بسمتمون میاد که نیروهای تکفیری به سمتش تیر شلیک میکردن ،یکم که دقت کردم دیدم ابراهیمه ، اومد سمتمون برگشتم بهش گفتم پسر خوب این چکاریه نمیگی میزننت ، آروم زیر لب خندید گفت :اگه قسمتم باشه بهم میخوره ، دیدم حال و روزش زیاد خوب نیست ،بهش گفتم چرا انقدر بهم ریخته ای ، یهو زد زیر گریه ، گفتم چی شده ، گفت همین الان مقدار زیادی مواد غذایی بهم برسون ، گفتم خب بگو چی شده ، برگشت گفت داشتم تو مسیر میومدم که ی پدر دختر و که روستاشون تازه از محاصره داعش در اومده بود ، دیدم دخترش داره گریه میکنه ،از پدرش پرسیدم چی شده (پدرش دست و پا شکسته ایرانی بلد بود) ، گفت روستامون چند روزه از محاصره داعش در اومده و خونواده و زندگیمون همه از بین رفتن مردم اون روستا بیشتر از چند روز میشه که غذا نخوردن ... ابراهیم همینطور گریه میکردو تعریف میکرد ،برگشت بهم گفت هر جور شده بهم غذا برسون بهشون کمک کنم .برگشتم بهش گفتم درسته اونجا از محاصره در اومده ولی هنوز زیر آتیش دشمنه نمیشه با ماشین رفت اونجا ،بهم گفت تو به من ماشین و غذا برسون باقیش با من .هوا کم کم داشت تاریک میشد درگیریمون کمتر شده بود ، ترک موتورش نشستم برگشتیم عقب ، ماشینو برداشتم رفتیم در انبار ، پشت ماشینو پر کردیم مواد غذایی و به سمت روستا رفتیم و مواد غذایی و تو روستا پخش کردیم . دیگه هر شب کارش شده بود این با بچه ها سهمیه غذاشونو نصف میکردن و شب به شب میبرد تو روستا پخش میکرد . چند روز بعد تو درگیری به درجه شهادت نائل گردید ، وقتی پیکر مبارکشو آوردیم عقب بچه ها دورش جمع شدن گریه میکردن و میگفتن ابراهیم ی یادگاری و ی رسم خوب برامون گذاشت . از همون شب بچه ها بخاطر اینکه یاد ابراهیم و زنده نگه دارن به هم قول دادن که به یاد ابراهیم هر شب مقداری از سهمیه مواد غذایی خودشونو تو مناطق محروم پخش کنن.
برای شادی روح این شهید بزرگوار ، صلوات❤️
@Modafeaneharaam