eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.7هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
11.9هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
ـ﷽ـ نگاه کن... خوب نگاه کن ببین کجا زندگی میکنی! اینجا سرزمینی است که در دفاع مقدس مردان و زنانی فدای آن شدند یا ذره از خاک و ناموسش را ندهد... جوان ها و نوجوانانی که در اوج زیبایی و قدرت بودند و از لذت ها گذشتند و رفتند و آسمانی شدند... این طرف تر را نگاه کن... گفتیم دفاع مقدسی ها از جنس ما نیستند... ما نسل موبایل و اینترنت و ماهواره و کلش و هزار چیز دیگریم... آن زمان که این ها نبوده. شاید اگر بود آنها هم نمیگذشتند😏 نگاه کن... متولد چه دهه ای هستی؟ دهه شصت؟ هم که هم سن تو بود... که رفت و از همه ی خوشی هایش گذشت... با قد و بالای رشیدش... دهه ؟ هم دهه ای تو بود... سرش را داد😔 ... همان افتخار دهه هفتادی ها! همان که از همه چیزش حتی موتورش گذشت.. یا جوان پولدار لبنانی... یا چرا راه دور برویم... اصلا همین آقازاده ای که همه چیزش فراهم بود... خب حالا بهانه ات چیست؟ این ها که هم دهه ای تو هستند... این ها هم که موبایل و کلش و هزار چیز دیگر را مثل تو دیدند... این ها هم که در همین اوضاع و احوال بد جامعه بودند... نه عزیز من.... این ها همه بهانه ست... همت و حال میخواهد... وگرنه این ها هم بال نداشتند... فقط ((حال))داشتند... شهید که معصوم نیست. فقط از سیم خاردار نفسش عبور کرده... بیا قول بده تو هم از سیم خاردار نفست عبور کنی😊 سمج باش😉 میرسی❤ شو...حیفه ها😕 از ما گفتن بود @modafeaneharaam
《•اولین حضور آشکار•》 اولین بار وقتی مردم با چهره #جهاد_مغنیه آشنا شدند، که او در مراسم ختم والده #سردار_سلیمانی شرکت کرده بود☝️. فرزند خوش ‌سیمای حاج رضوان☺️ درست پشت سر سردار ایستاده بود👌 و به میهمان خوش‌ آمد می ‌گفت🍃. گاهی شانه‌ های سردار را می ‌بوسید😘 و سردار گاه بر می‌ گشت و با او نجوا می ‌کرد☺️❤️. رابطه صمیمانه حاج قاسم و این جوان او را در کانون توجهات قرار داد. سردار گاه او را به بعضی‌ از میهمانان معرفی می ‌کرد و آنها با لبخند او را در آغوش می ‌کشیدند😍☺️. #شهید_لبنانی #جهاد_عماد_مغنیه❤️ @modafeaneharaam
روزی از جهاد مغنیه پرسیدم که تا کنون چند مرتبه #رهبر_معظم_انقلاب را دیده ای؟ وی پاسخ داد: «شاید پنج یا شش مرتبه☺️» از او پرسیدم قبل از شهادت پدرت یا پس از شهادت ایشان؟🕊 وی گفت: «اولین دیدار قبل از شهادت پدر بود، من و دوستان وارد اتاق "آقا" شدیم، فردی مرا به ایشان معرفی کرد و آقا فرمودند:‌« مراقب پدرت باش خیلی برای من عزیز است❤️» دفعه بعد که پس از شهادت پدرم به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتم🍃 ایشان با لحن شوخی به من فرمودند:‌ »مگر به تو نگفته بودم مراقب پدرت باش☝️؟». این نشان از اهمیت این پدر و پسر می دهد که در آن طرف مرز ها بار ولایت را بر دوش می کشند.🌹🍃 راوی: سید کمیل باقر زاده شهیـد مقاومت💪 لبنان #جهـاد_مغنیه🌺🍃 @modafeaneharaam
خبرشهادت برادرم جهاد راکه شنیدم دلم سوخت 😔 مثل باباشده بود خون‌ها روشسته بودند ولی جای زخم ها وپارگیها بود،جای کبودی وخون مردگی ها😭😭 تصاویر #شهادت بابا و جهاد باهم یکی شده بود یک لحظه به نظرم رسید دیگر نمیتوانم تحمل کنم…😔 مادر وقتی صورت #جهاد را بوسید، گفت:ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده ،البته هنوز به” اربا اربا ” نرسیده، #خجالت آراممان کرد😔💔 #راوی_خواهر_شهید #جهاد_مغنیه♥️ @Modafeaneharaam
#کلام_شهید #جهاد_مغنیه: ما فرزندان مدرسه‌ای هستیم که در آنجا یاد گرفتیم آزاد زندگے کنیم، ما امنیت را از دشمن التماس و گدایے نمے‌کنیم؛ ما حق خود را با خونهایمان که برای سربلندے نذر شده و بر آزادگے ایستاده است، باز پس می‌گیریم... #شهید_جهاد_مغنیه #حزب_الله #آقازاده #سلام_ودرود_برشهیدان #شهادت @Modafeaneharaam
حرفهای جهاد دنیایی نبود. هدفش مبارزه با صهیونیستها بود که به هدفشم رسید. بهش گفتم چقدر شبیه شهدا هستی! خندید و گفت ان شاالله ان شاالله... ❤️ (سیدمجتبی بنی فاطمه) #جهاد_مغنیه #حزب_الله #لبنان @Modafeaneharaam
امام زمانت را یاری کن و خودت را به گونه ای آماده کن که یاری کننده امام زمانت باشی شهید‌‌🕊 عج❤️ @Modafeaneharaam
🔰 توسل به امام زمان (عج) بعد از شهادت حاج عماد و ازدواج دو فرزند دیگرم -مصطفی و فاطمه- من با جهاد زندگی می‌کردم. یک شب قبل از ماموریت سوریه، نیمه های شب دیدم با صدای بلند گریه می‌کند. به سرعت به اتاقش رفتم و متوجه شدم در حال نماز است. شب جمعه بود و قرار بود فردای آن روز به «قنیطره» سوریه برود. فردای آن روز ازش سوال کردم که چرا گریه می کردی؟ خجالت کشید و گفت: هیچی. شنبه از سوریه تلفن کرد. پرسیدم کِی برمیگردی؟ جواب داد یا یکشنبه شب و یا دوشنبه. من دوباره پرسیدم که تو آن شب به چه کسی متوسل شده بودی؟ اول حرفی نزد. بعد گفت: من در نمازم خطاب به امام زمان حجت بن الحسن(عج) صحبت میکردم. پرسیدم چه می گفتی؟ سکوت کرد. قسمش دادم که بگو. گفت: به ایشان می گفتم که من بنده گناهکاری هستم و...» مادر جهاد بقیه حرفها را نگفت و فقط این را گفت که تا وقتی جهاد در این دنیا بود، دل من قرص و آرام بود. @Modafeaneharaam
🔰 توسل به امام زمان (عج) بعد از شهادت حاج عماد و ازدواج دو فرزند دیگرم -مصطفی و فاطمه- من با جهاد زندگی می‌کردم. یک شب قبل از ماموریت سوریه، نیمه های شب دیدم با صدای بلند گریه می‌کند. به سرعت به اتاقش رفتم و متوجه شدم در حال نماز است. شب جمعه بود و قرار بود فردای آن روز به «قنیطره» سوریه برود. فردای آن روز ازش سوال کردم که چرا گریه می کردی؟ خجالت کشید و گفت: هیچی. شنبه از سوریه تلفن کرد. پرسیدم کِی برمیگردی؟ جواب داد یا یکشنبه شب و یا دوشنبه. من دوباره پرسیدم که تو آن شب به چه کسی متوسل شده بودی؟ اول حرفی نزد. بعد گفت: من در نمازم خطاب به امام زمان حجت بن الحسن(عج) صحبت میکردم. پرسیدم چه می گفتی؟ سکوت کرد. قسمش دادم که بگو. گفت: به ایشان می گفتم که من بنده گناهکاری هستم و...» مادر جهاد بقیه حرفها را نگفت و فقط این را گفت که تا وقتی جهاد در این دنیا بود، دل من قرص و آرام بود. @Modafeaneharaam