eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
34هزار دنبال‌کننده
30هزار عکس
12هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
یک فنجان ☕️ احکام📚 🪴 هر روز یک مساله 🌱 کلیپ، موشن گرافی 🌿 احکام مسائل مختلف 🍃 آموزش احکام به زبان ساده •┈┈••••✾•🌿📚☕️🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/1639252680Cdfabf4a388 •┈┈••••✾•🌿📚☕️🌿•✾•••┈┈• 💠 مسائلى را كه انسان غالباً به آنها احتياج دارد واجب است ياد بگيرد.
امام علی عليه السلام: بسا روزه دارى كه از روزه اش جز گرسنگى و تشنگى نصيب نگردد. وبسا نمازگزارى كه از ايستادنش به نماز جز بيدارى وزحمت سود نگيرد حکمت 145نهج البلاغه @Modafeaneharaam
⏺شهادت پایان نیست، آغاز است؛ تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آن‌که عقلِ زمینی به ساحت قدس آن راه یابد. ⏺تولدِ ستاره‌ای است که پرتو نورش عرصه زمان را در می‌نوردد و زمین را به نور ربّ‌الارباب اشراق می‌بخشد. 🌷سید شهیدان اهل قلم، شهید مرتضی آوینی شهید آوینی @Modafeaneharaam
🚩 یازده شب امیرمحسن تلفنی با بچه‌ها حرف زده بود. دیگر آرام گرفتند و آماده خواب. سینیِ پر از شربت و قرص را آوردم. آنفلوآنزا بی‌خبر مهمان خانه‌مان شده بود و قصد بیرون‌رفتن نداشت. به ترتیب از بزرگ به کوچک دارو خوردیم و ردیف کنار هم خوابیدیم. هال در تاریکی فرو رفته بود و صدای نفس‌های منظم بچه‌ها در خانه می‌پیچید. با نور کم‌جان آشپزخانه زیارت عاشورا خواندم و کنار زینب دراز کشیدم. شیشه آب را بالای سرش گذاشتم و به ایتا سر زدم. خبر ناآرامی در چابهار، موثق به‌نظر نمی‌‌آمد. تازه با امیرمحسن حرف زده بودیم، حتما خبر خاصی نبوده. داروها اثر خودشان را کرده بودند. چشمانم گرم شد و گوشی از دستم افتاد. 🚩 با صدای بیدارباشِ گوشی از جا پریدم. باید بچه‌ها را برای رفتن مدرسه بیدار می‌کردم. آرام طوری که زینب بیدار نشود آماده شدیم و با هم از پله‌ها آمدیم بالا. هنوز پایم را از در بیرون نگذاشته بودم، با دیدن حاج‌آقا مهدوی و چند سردار و پاسدار با لباس‌های نظامی جلوی در خانه‌مان، آب جوش روی سرم ریختند. دستانم شل شد. به دیوار تکیه زدم تا زینب از بغلم نیفتد. طوفان به باغچه زندگی‌ام زده بود و خبر نداشتم.... 👤 راوی: همسر شهید امیرمحسن حسن‌نژاد ✍️ @Modafeaneharaam
باسلام و عرض تبریک بر همگان 😍🎉🎊 قراره بمناسبت این عید و به نیابت از آقا امام زمان مقداری کمک نقدی جمع آوری و یا بصورت کالا یا نقد بین نیازمندان توزیع کنیم🛍 هرچقدر که میتونید دل بندگان خدارو شاد کنید بسم الله♻️ شماره کارت رو لمس کنید کپی میشه 👇
6280231364795244
بنام زارع اجرکم عندالله🌸 @Modafeaneharaam
🚩 دلم در تب و تاب است. جمعیت صدایش کم و زیاد می‌شود. یکی فریاد می‌کشد: حسین! نوحه حاج محمود را پخش می‌کنند. حتی داربست‌های دور قبر شهید که کشیده‌اند برای راحتی تدفین و خانواده شهدا را نمی‌توانم ببینم. کیپِ کیپ ایستاده‌اند. چند نفر با لباس نظامی و لباس‌شخصی سفت جلوی ورودی را گرفته‌اند و نمی‌گذارند احدی غیرِخودی وارد شوند! 🚩 دلم در تب و تاب است. مانده‌ایم پشت جمعیت. الان شهید را دفن می‌کنند! علیرضا هم با من است. قرار شده نگهش دارم. نمی‌دانم درست فهمیده چه شده یا نه؟! قرار است بفهمد چه اتفاقی افتاده؟! آخرین‌بار مادرش گفت: "فعلا به علیرضا نگویید!" 🚩 دلم در تب و تاب است. می‌گویم: + علیرضا بریم پیش مامان؟ _ آره + فقط خیلی شلوغه! بعیده رامون بدن! انگار لحن و ابهت شهید را ریخته‌اند در لحن و بیان علیرضا، پسر شش‌ساله شهید. _ بیا بریم! میگم پسر شهیدم رامون میدن! @Modafeaneharaam
🎐 | 🏷 سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: ▫️ کاری ندارم کسی حرف من را قبول دارد یا ندارد. حزب و جناح فرع است؛ اصل، ولی فقیه است. اصل، جمهوری اسلامی است. ▫️ اینجا جایی است که اگر به خطر افتاد، ما با جانمان مواجه می‌شویم. ▫️ آدم‌ها می‌آیند و می‌روند، قاسم سلیمانی می‌رود و قاسم سلیمانی دیگری می‌آید. @Modafeaneharaam
🕊🥀🌹🌴🌹🕊🥀 -اسلام عظیم‌ترین نعمت خدا را نعمت عظیم می‌دانم و استحکام در پیوند با را ضمانت بخش عاقبت ‌بخیری می‌پندارم و "لذا نه تنها با قلب و زبان بلکه در عمل کوشیده‌ام ارادتم را به به ثبوت برسانم" و از خداوند متعال مسئلت دارم مرا در این امر مهم یاری فرماید . 🌹 🕊 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍همین روزهای ماه مبارک رمضان بود و حلب به شدت درگیر هجوم سخت تروریست‌ها در محورهای جنوبی، حاجی هم تو‌ منطقه بود. حاجی برای نماز و افطار برگشت قرارگاه. آشپز کباب برگ آماده کرده بود با مخلفات. جمعی از رزمنده ها هم در قرارگاه بودن و منتظر دیدن حاجی. بعد از نماز آمد سر سفره، غذا را که دید چهره در هم کرد ولی حرف نزد، همه مشغول افطاری خوردن بودن. همش نگاهم به نگاه حاجی بود، جز سه دونه خرما و چایی و یک قاشق از ظرف یک رزمنده که تعارف کرد لب به غذا نزد و رفت با بچه های فاطمیون افطاری خورد. البته ساعت ۱۲ شب ... @Modafeaneharaam
حاج قاسم هر سال ایام ماه مبارک رمضان فرزندان شهید و خانواده ها شهدا رو دعوت میکرد،بیت الزهرا افطاری میداد،میامد صندلی پایین مینشست سخنرانی میکرد، چه صحبتای عمیق و قشنگی، سری اخر،وسط صحبتاش به سردار حسنی گفت دوربین هاش خاموش و جمع کنه، کلا با فیلمبرداری مشکل داشت،خوشش نمیامد، خودش هم پذیرایی میکرد، سفره میچید. کنار بچه ها مینشست،یه جمع باصفا و صمیمی بود،بعد افطاری میریختن سر حاجی گم میشد لابلای بچه ها. به پسرش و یک محافظش که همراهش بود، هم اخم کرده بود ،کاری به بچه های ‌شهید نداشته باشند و بگذارند راحت باشند. 📚راوی فرزند شهید شیخ شعاعی @Modafeaneharaam
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹️امروز؛ صفحه سه قرآن کریم سوره مبارکه البقرة ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| وحدت آفرین پخش مستند کوتاه رسانه ارتش به مناسبت بیست‌ و پنجمین سالگرد شهادت سرباز وطن سپهبد علی صیاد شیرازی ⏰زمان پخش: سه‌شنبه ۲۱ فروردین ساعت ۱۲:۰۰ @Modafeaneharaam
📷 تصویری از شهید سرلشکر محمدرضا زاهدی در کنار شهید سپهبد علی صیاد شیرازی 🌷 انتشار به مناسبت سالگرد شهادت شهید صیاد شیرازی @Modafeaneharaam
بعضے‌از گـناهـان یه‌جوري‌‌بین‌مون عادي‌شدن، که‌تا به‌طرف‌میگی‌،چرااینکارو انجام‌میدی !؟ میگه: «همـه»‌انجام‌میدن،حالابرامن‌عیبه ... ! این‌خیلی‌چیزخطرناکیه ...!❌ به‌این‌افرادباید‌‌گفت: اون‌دنیا‌دیگه‌، «همــه» قرارنیست ‌بجای توبرن‌ جهنم، تو خودت بایدبری ..! 💡یادمون‌نره: خودمون‌مسئول‌‌کارهایی‌ڪه ‌انجام‌میدیم‌، هستیم... پس بابهانه،خودمونو فریب‌ندیـم ..!🚶 @Modafeaneharaam
📢 | نا 🔹همیشه دنبال یک گوشه‌ی دنج، پشت شلوغی‌های سرسام‌آور کوچه و بازارهای عراق می‌گشت تا کتاب‌هایش را بندازد زیر بغل و تکیه زده به خنکای دیوارهای نم‌دار انباری خانه‌شان، دو خط بخوانَد اما اندازه دو هزار سال، فکر کند. خیلی برایش مهم بود که آدم‌ها بیشتر از خواندن و حرف زدن، فکر کنند و به خاطر همین، اگر شاگردهایش را توی راه، سر به هوا می‌دید، بهشان تشر می‌زد و می‌گفت: «بیشتر از آنچه می‌خوانید، فکر کنید. اگر به صِرف خواندن عادت کنید، در بین متن‌ها و سطرها محدود می‌شوید، آن‌وقت نوآور نمی‌شوید.» @Modafeaneharaam
. توصیه آیت الله فاطمی نیا برای ایام پایانی ماه رمضان : از اولیا خدا سینه به سینه، یک یادگاری دارم که عمل به آن برکات فراوانی دارد. ماه مبارک رمضان، این ضیافت الهی را با یک «زیارت جامعه ی کبیره» به پایان برسانید؛ در اثر این عمل این ضیافت چنان رنگین خواهد شد که آثارش از اقوام ما خارج است و روزی به کار خواهد آمد که آن روز هیچ چیز دیگری به کار نخواهد آمد. @Modafeaneharaam
دانلود+زیارت+جامعه+کبیره+با+صدای+علی+فانی.mp3
21M
زیارت جامعه کبیره با صوت استاد فانی @Modafeaneharaam
⚠️ تا امر فرج اصلاح نگردد، امام زمان (عج) لحظه ای آرامش ندارند. ☑️ مرحوم آقا ابوالفضل قهوه چی پیرمرد متقی و با صفا و اهل توسل بود و از جمله کسانی به شمار می‌رفت که علاقه و ارادت شدیدی به آقای - شیخ جعفر - مجتهدی داشت و آقا هم به خاطر پاکدلی و سادگیش شدیداً به او محبت داشتند. آقا ابوالفضل تعریف می‌کرد: ▫️ در ایام ماه مبارک رمضان که آقای مجتهدی در کوه خضر بیتوته کرده بودند، شبی بعد از افطار به خاطر دیدنشان راهی کوه شدم. هنگامی که به ایشان رسیدم، دیدم بیرون از محوطه ی اتاقی که در کوه خضر است نشسته‌اند و مشغول نغمه سرایی و سیر و صفا و توسل به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند، من نیز که عاشق و شیفته ی حضرت بودم با دیدن آن حال عجیب و غریب و توسل ایشان به حضرت، منقلب شدم و بسیار گریستم در حالی که پیوسته حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) را صدا می‌کردم. در همین حال یک مرتبه آقای مجتهدی خطاب به من فرمودند: 🔸 آقا ابوالفضل بس است دیگر! آیا چشم حضرت بین داری؟! ▫️ و اشاره ای به سوی ماه کرده و فرمودند: 🔸 اگر چشمش را داری ببین!! ▫️ آن شب قرص ماه کامل بود هنگامی که به آن نظر کردم؛ جمال دلربای حضرت مهدی (روحی فداه) را با یک حالت نیم خیز مثل کسی که می‌خواهد برخیزد زیارت کردم، در حالی که با یک دست ذوالفقار! و با دست دیگر غلاف آن را گرفته و کمی آن را از غلاف بیرون کشیده بودند. سپس آقای مجتهدی فرمودند: 🔸 ببین آقا ابوالفضل، خود حضرت هم لحظه به لحظه در انتظار ظهورند و تا امر فرج اصلاح نگردد، ایشان هم لحظه ای آرامش ندارند. ▫️ به محض اینکه آن صحنه را مشاهده کردم طاقت نیاوردم و بیهوش روی زمین افتادم. ⬅️ لاله ای از ملکوت، جلد اول، صفحه 361 🏷 (عج) @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸عــیــد فـطـر پــاک تــریـن 🌙و مبارک ترین عیدهاست 🌸چــــرا کــــه پــــاداش 🌙یـــک مـــاه عــبــــادت 🌸و شـسـت و شـوی جـان 🌙در نــهــرپــاک رمـضـان اسـت 🌸ایـــن عـــیـــد بـــزرگــــ 🌙پــیـشــاپــیـــش 🌸بــرشــمـــا مـــبـــارکــــ @Modafeaneharaam
📹 همه می آییم... 🔺 اقامه نماز عید سعید فطر به امامت ولی امر مسلمین جهان امام خامنه‌ای(حفظه الله) 🔺 وعده ما عید سعید فطر ساعت ۸ صبح مصلی بزرگ امام خمینی (ره) @Modafeaneharaam
⚠️ امام کشی و انتظار درک عید فطر و قربان! ☑️ آیت الله بهجت (ره): ▫️ در روایت آمده است که وقتی سید الشّهدا ـ علیه السّلام ـ را شهید نمودند، خداوند متعال به مَلَکی دستور داد که ندا در دهد: 📜 « أَیتُهَا الْأُمَّةُ الظّالِمَةُ الْقاتِلَةُ عِتْرَةَ نَبِیها،لا وَفَّقَکمُ اللّه تَعالی لِفِطْرٍ وَ لا أَضْحی. » (۱) 📃 ای امّت ستمکاری که نواده ی پیامبرتان را کشتید، هرگز خداوند متعال شما را به عید فطر و قربان موفّق نگرداند! 🌙 گویا این دعا باید مصداق داشته باشد، لذا اگر چه در رؤیت هلال ماه مبارک رمضان راه احتیاط برای شیعه وجود دارد که تا ثابت نشده روزه می گیرند، ولی با احتیاط، فطر و اضحی (=قربان) درست نمی شود. در واقع این روایت می خواهد بگوید که امام ـ علیه السّلام ـ را نخواستید، فطر و اَضْحی را می خواهید چه کار؟! ناقه ای (اشاره به جریان ناقه ی حضرت صالح ـ علیه السّلام ـ .) برای شما فرستادیم، خودتان نخواستید و پی کردید! ⬅️ در محضر بهجت، جلد ۱، نکته ۱۱۱ (۱). من لا یحضر الفقیه، ج ۱، ص ۸۹؛ بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۲۱۸؛ علل الشرائع، ج ۲، ص ۳۸۹. 🏷 علیه السلام (ره) @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #خاطرات_دفاع_مقدس* #نویسنده_محمد_محمودی* #گلابی_های_وحشی #قسمت_بیست_
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * من و زبیر حساس شدیم رفتیم تا ببینم چه خبر است. همیشه در کوله پشتی یک کبریت همراه داشتم به زبیر گفتم: _کبریت را بیرون بیاور کبریت را در دست گرفتم و به اتفاق زبیر و قلی از پله های سنگر پایین رفتیم و وارد سنگر شدیم .منتظر بودیم که با روشن شدن کبریت جسد یک هیولایی در مقابل چشمانمان خودنمایی کند اما وقتی کبریت روشن شد دیدیم دو سه تخته پتو روی هم چیده شده و یک قوطی خالی شامپویی روی آن افتاده و صدایی که قلی میگفت مربوط به قوطی خالی بوده. برای امتحان پا روی آن گذاشتم و صدای فیسه ای از خود درآورد. به آقا قلی گفتم: - بفرمایید این هم جسد عراقی قلی میخواست زیر بار نرود اما آن قدر زبیر از او خندید که دیگر توقف نکرد و رفت. من و زبیر هم به جمع نیروهای دسته آمدیم. کندی حرکت در کانال به دلیل حمل مجروحان و شهداء آن چنان بود که ما از این فرصت برای کنجکاوی و سر درآوردن از سنگرهای عراقیها استفاده میکردیم. زبیر دستش را کشید و گفت: نگاه کن متوجه شدیم یک مجروح عراقی به یک صندوق پر از نارنجک تکیه زده است به اتفاق زبیر به کنار او رفتیم .زبیر اسلحه را به طرف مجروح عراقی کشید و گفت: - «الموت !لصدام» مجروح عراقی با عصبانیت کلماتی را تندتند به زبان عربی ادا نمود. معلوم بود که فحش و ناسزا می.گوید. من هم گفته ی زبیر را تکرار کردم .این بار نیز مرد عراقی با عصبانیت بیشتر پاسخ من را با کلماتی که معلوم بود بوی ناسزا می دهد، گفت. ... @Modafeaneharaam