2.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️بازداشت عوامل ضرب و شتم آمربه معروف اصفهانی
🔹سازمان اطلاعات فرماندهی انتظامی استان اصفهان:
به دنبال ضرب و شتم آمر به معروف در میدان نقش جهان اصفهان، شناسایی عوامل دخیل در دستور کار قرار گرفت.
🔹تمامی عوامل دخیل توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) در کمتر از ۳۶ ساعت دستگیر و تحویل مراجع قضائی شدند.
🔹با توجه به حضور برخی متصدیان واحدهای صنفی در جریان ضرب و شتم، آنها نیز دستگیر و واحدهای صنفی مربوطه پلمب شدند.
✍️ دکتر محسن زندی
🌴 شاید اولینبار علیع در دنیای اسلام بود که مفهومی جامعهشناختی بهنام ابتذال دینی را ابداع کرد. او تعریفی ساده از ابتذال میداد.
🔳ابتذال یعنی شما درخت سیب بکارید، اما بلوط از آن برداشت کنید. به عبارت دیگر، یک پدیده، هنگامی که کارکرد اصلی خودش را از دست بدهد، و کارکردهای دیگری بهدست آورد (حتی اگر کارکردهایی مفید باشند) دچار ابتذال شده است.
او برای فهم این مطلب به لباسهای پشمی مثال میزند: وَلُبِسَ الاِْسْلامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً (خطبهی 107).
لباسهای پشمی قدیمی داخلشان از پوست گوسفند است که همانند پوست انسان لطافت دارد، و بیرونشان از پشم گوسفند است که زبر و خشن است، اما هم زیباست و هم مانع ورود سرما به بدن و خروج گرما از آن میشود.
حالا اگر این لباس را وارونه بپوشی، بخش خشن و زبر آن روی پوست میافتد. در این صورت باز هم لباس است؛ اما هم زشت است و هم موجب آزار و اذیت.
دین نیز به عنوان یک پدیده، کارکردهایی اصلی دارد، که اگر این کارکردها را تولید نکند، دچار ابتذال شده است؛ حتی اگر کارکردهای سودمند دیگری (مانند هویت اجتماعی) داشته باشد. در اینصورت، اولاً جز پوستهای ظاهری از آن نمیماند، و ثانیاً زشت و خشن میشود.
🔳اما کارکرد اصلی دین چیست؟
من از نهجالبلاغه پنجچیز را میفهمم: توحید، عدالت، حقیقتگرایی، اخلاق، و عقلانیت؛ که همان اهداف بعثت پیامبرانند.
اول، آنها میآیند تا رنگوبوی شرک و تمامی خدایان باطل را از آدمی بزدایند (از رسوم نیاکانی گرفته، تا فرهنگ رایج، پول، رابطهی ارباب رعیتی، یا هر چیز دیگری که برساختهی انسان و جامعه است، اما بهتدریج بر انسان حاکم میشود).
دوم، در رابطهی بین انسانها عدالت ایجاد کنند؛ چراکه عدالت اساس همه چیز است. در حوزهی اجتماعی، عدل از توحید هم مهمتر است؛ زیرا همانگونه که در روایات آمده است، یک نظام اجتماعی ممکن است با شرک دوام بیاورد، اما با ظلم و ناعدالتی هرگز [المُلکَ یَبقَی مَعَ الکُفرِ وَ لا یَبقَی مَعَ الظُّلمِ؛ گرچه در مورد سند این کلام مشهور تردیدهایی هست؛ اما دلالت آن با محتوای قرآن سازگار است].
عدالت و عدل، مهمترین ارزش در جامعه است: «بالعدل قامت السّموات والارض»؛ آسمان و زمین به عدالت وابسته است؛ نظام اجتماعی هم به عدالت وابسته است. اگر عدالت نباشد، هیچ چیز در جامعه نیست. عدالت که نباشد، امنیت هم در خدمت طبقه مرفّه و برخوردار و سوءاستفادهچی است. اگر عدالت نباشد، همهی خیرات به یک طرف میرود.
سوم؛ علی را میتوان از حقیقتگرایان بزرگ تاریخ نامید. هیچچیز برای او باارزشتر از حقیقت نیست. برای همین میگفت با من چون چاپلوسان سخن نگویید. من را نقد کنید. من خود را بالاتر از آن نمىدانم که اشتباه کنم و از خطا در کارهایم ایمن نیستم (خطبه 216). او حتی به مخالفان سیاسی خشمگینش نیز فرصت ابراز نظر میداد (جاذبه و دافعه ی مطهری را بنگرید)
هیچ مصلحتی جای حقیقت را برایش نمیگرفت. میگفت حق مردم را حتی اگر مهریهی زنان نزدیکترین و مقدسترین یاران پیامبر هم شده باشد میستانم. کسی نسبت به دیگری هیچ حق و امتیازی در رانتهای اطلاعاتی و منصبی و قدرت و ثروت و مدیریت و رفاه و غیره ندارد؛ حتی اگر فرزندانم حسن و حسین باشند یا برادرم عقیل. اگر به کاری امر میکنم ابتدا خودم و فرزندانم عمل مینمایم و بعد به دیگران توصیه میکنم. مدیریت و مسئولیت را تنها بار سنگین نوکری و ستاندن حق مظلومان میدانست و نه فرصتی برای چپاول و رشد خود و اطرافیانش. همو که در عمل، و نه شعار، نشان داد که حکومت و قدرت واقعاً به اندازه ی آب بینی بز برایش ارزش ندارد.
لذا همو که درب خیبر میکَنَد و پشت پهلوانان را به زمین میزد، تنش از احساس ناامنی دخترک یهودی مرزنشین، میلرزید. از فقر حاشیهنشینان صورتش را به آتش تنور میسپرد تا دگرباره مستی قدرت او را از ضعیفان و حاشیهنشینان غافل نکند. و وقتی کاردارش از ظلمی که بر شهروند تحت حاکمیتش رفته بود اظهار بیاطلاعی میکند با عتاب میگوید تو غلط میکنی که خبر نداری. تو را برای باخبری گذاشتهام، نه بی خبری.
چهارم؛ او نیز چون استادش، هدف بعثت را تکامل اخلاق میشمرد، و دین بدون اخلاق را چون جسد بیجان میدانست.
پنجم، جالبتر آنکه همهی اینها با رشد عقلانیت پدید میآیند؛ چراکه وقتی عقل شکوفا شود، نه خدایان دروغین را میپذیرد و نه ظلم و ناحقیقتی را. از اینرو پیامبر ص میفرماید: خداوند متعال میان بندگان خود هیچ چیزى را باارزشتر از خردمندى تقسیم نكرده است (الكافی، ج 1، ح 11).
علیع وظيفهی انبيا را در درجهی اول اثارهی «دفائن العقول»، یعنی پاک کردن گرد و غبار از گنجینههای عقلانیت انسان و آشکار ساختن توانمنديهاي پنهانشدهی عقلها میداند: يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ (خطبهی اول).
988K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الهی تو این شبهای عزیز
برای همه حاجت روایی باشه
8.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما فکر میکنیم وقتی روزه میگیرم، از خدا طلبکار میشیم، در حالی که انقدر در روزه برکات وجود داره که هرچقدر شکر خدا رو کنیم کمه.
#استادالهیقمشهای
🕋رسول خـدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود:
« ♥️خداوند
موجوداتی را آفریده است که نه از جنیان هستند، و نه از آدمیان، و همواره دشمن علی علیهالسّلام را لعنت می کنند.»
از ایشان پرسیدند:
⁉️«آنان کیانند؟»
🕋فرمود:
« چکاوکها هستند که سحرگان بر روی درختان ندا میکنند
که
« اَلا لَعنَهُ عَلی مُبغضِ علی بن ابی طالب »
لعنت خداوند بر دشمن علی بن ابی طالب باد!
5.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 راهی برای درمان بداخلاقی و افزایش برکات
👌 سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام فاطمی_نیا
❤️✨❤️
✍ حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
قالیچه سوخته چقدر بها دارد؟
مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود،
يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ توی خونه ﺩﺍﺷﺖ،
ﮔﻮﺷﻪ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
مجبور بود، همون رو برداشت برد
بازار برای فروش.
ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩﺍﯼ كه ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ:
ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن
ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ما ۱۰۰ ﯾﺎ
۱۵۰ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمیخریم.
ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ
ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ میرفت.
داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻫﺎ، حاج جواد فرش
چی ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ، از منصف های بازار و از
ارادتمندان اهل بیت(ع) پرﺳﯿﺪ:
قالی خوبیه،
چرا ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ،
ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، زﻏﺎلها
ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟﯽ ﺳﻮﺧﺖ.
حاج جواد یک تکونی به خودش داد:
گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟
گفت: بله.
گفت: ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ
ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ
١ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ ﻣﯿﺨﺮﻡ.
قالیچه رو خرید و روی میزش پهن کرد و
تا آخر عمرش روی قسمت سوخته قالیچه
که به اندازه کف دست بود گل محمدی پرپر
میکرد و دوستان صمیمی و همکارانش
همه به نیت تبرک یک پر از گل را برداشته
تو چاییشون میریختند.
اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ
قیمت گرفت،
کاش دلمون تو روضهها بسوزه.
یا امام حسین(ع) دل سوخته رو چند
می خری ؟
18.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا گاهی آدم ظلم و ستم و نامهربونی از دیگران میبینه ؟
#پرفسورغلامحسیندینانی
❣یکی از بیمارىهاى خطرناک،
مرضى بىصداست که هیچگونه علامتى نداشته و ندارد و اما مىتواند
آسیب شدیدى به شما وارد نماید.
این بیماری، مرض
«عادىشدنِ نعمت» است!
🌙این بیمارى چهار نشانه دارد
✨۱ـ اینکه نعمتهاى فراوانى داشته باشى، اما آنها را نعمت ندانى، و هیچگونه احساس [شکرگزارى] در قبالش نداشته باشى، گویى این که حقى کسب شده!
✨۲ـ این که وارد خانه شوى و همهى اعضاى خانواده در سلامتى بسر برند، اما «شکر خدا» را به جاى نیاورى!
✨۳ـ وارد بازار شوى و خرید کنى و مایحتاج روزانه را تهیه کنی و به خانه برگردى، بدون این که قدردان و شکرگذار صاحب نعمت باشى، و این امر را عادى و حق خودت در زندگى بپندارى.
✨۴ـ هر روز در کمال صحت و سلامتى از خواب برخیزى در حالى که از چیزى ناراحت نباشى، اما خدا را سپاس نگویى!
خدایا مراقبم باش اینگونه نشوم!🍃🍃🍃
دلم که میگیرد "مُجیر" را باز میکنم
"سُبحانَکَ یا اللهُ، تَعالَیتَ یا رَحمنُ"
" اَجِرنا مِنَ النارِ یا مُجیر "
کم کم، معصیت هایم از ذهنم عبور می کند
اشک، اشک، اشک
دانه های مروارید اشک هایم را به نخ میکشم
وقتی به صد و یکی رسید نخ را گره میزنم
شروع میکنم:
" استغفرالله ربی و اتوب علیه " اما مگر
معصیت های من با یک دور تسبیح پاک میشود؟
تو نگاهم کردی،گناه کردم گفتی: توبه کن!!
اما نکردم... گفته بودی :
" شما را نیافریدم مگر برای عبادت "
در حالی که دوباره توبه شکستم...
اما تو باز هم روزی ام را نبریدی...
خندیدم و شکر نگفتم:
سالم بودم و سجده نکردم...
اما بعد از هر قطره اشک شکایت کردم...
باز نگاهم کردی و خندیدی
ناشکرتر از من نیافریدی، نه؟؟؟؟
" سُبحانَکَ یا سَیِّدی، یا مَولی "
" اَجِرنا مِنَ النارِ یا مُجیر "
ای مولای من معصيت هايم بسيار است.
اما تو آن بخشندهء مهربانی
" یا رَفیقَ مَن لا رَفیقَ لهُ "
" یا حَبیبَ مَن لا حبیبَ لَه "
جز خودت چه کسی رفیقم خواهد شد؟
" من که جز تو کسی را ندارم "
اگر تو هم نبخشی به چه کسی پناه ببرم؟
" تنها پناه بی پناهان
الهی العفو الهی العفو الهی العفو "
"خدایا" در این ماه عزیز از تو میخواهم
ما را جزء " مرحومین "
قرار دهی نه " محرومین "
⭐️ أَمینَ یا رَبَ العالَمینَ ⭐️
https://eitaa.com/Modafeene_shohada