﷽
امروز ورود به این گروه با ذکر صلوات بر حضرت امام سجاد علیه السلام وحضرت امام محمدباقرعلیه السلام وحضرت امام جعفرصادق (ع)وحضرت امام موسی کاظم علیه السلام 🍀🍀🍀🍀🍀
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا...
.
✨ هر روز یک آیه ✨
⚡️آیه مَنْ كانَ يُريدُ الْعِزَّةَ فَلِلهِ الْعِزَّةُ جَميعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَ الَّذينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ
(سوره فاطر آیه 10)
كسى كه خواهان عزّت و توانايى است (بايد از خدا بخواهد؛ چرا كه)تمام عزّت و توانايى براى خداست؛ سخنان پاكيزه بهسوى او صعود مىكند، و عمل صالح را بالا مىبرد؛ و آنها كه نقشههاى بد مىكشند، عذاب سختى براى آنهاست و مكر (و توطئه) آنان نابود مىشود (و به جايى نمىرسد)
.
💢 بچه که بودم آرزو داشتم خیلی پولدار شم
و اولین چیزی هم که دلم میخواست بخرم یک یخچال برای "ننه نخودی" بود.
ننه نخودی پیرزنِ تنهای محل ما بود که هیچوقت بچهدار نشده بود...
میگفتند در جوانی شاداب و سرحال بود و برای بقیه نخود میریخت و فال میگرفت.
پیر که شد، دیگر نخود برای کسی نریخت ؛ اما "نخودی" مانده بود تهِ اسمش.
ننه نخودی در زمستان و تابستان آبیخ میخورد، ولی یخچال نداشت.
ننه ، شبها میآمد درِ خانهی ما و یک قالب بزرگ یخ میگرفت.
توی جایخیِ یخچالمان، یک کاسه داشتیم که اسمش "کاسهی ننه نخودی" بود.
ننه با خانهی ما ندار بود.
درِ خانه اگر باز بود بدون در زدن میآمد تو ، و اگر سرِ شام بودیم یک بشقاب هم میآوردیم برای او.
با بابا رفیق بود!
برایش شالگردن و جوراب پشمی میبافت و در حین صحبت با پدر توی هر جملهاش یک "پسرم" میگفت.
یک شب تابستان که مهمان داشتیم و توی حیاط جمع بودیم ؛ ننه ، پرده را کنار زد و وارد حیاط شد.
بچهی فامیل که از دیدن یک پیرزن کوچولوی موحنایی ترسیده بود ، جیغ زد و گریه کرد.
ننه بهش آبنبات داد.
ولی نگرفت و بیشتر جیغ زد.
بچه را آرام کردیم و کاسهی ننه نخودی را از جایخی برایش آوردیم.
بابا وقتی قالب یخ را توی زنبیل ننه انداخت، آرام بهش گفت:
"ننه! از این به بعد در بزن!"
ننه، مکث کرد و به بابا نگاه کرد؛ به ما نگاه کرد و بعد بیحرف رفت...
بعد از آن، دیگر پیِ یخ نیامد.
کاسهی ننه نخودی مدتها توی جایخی یخچالمان ماند و روی یخاش، یک لایه برفک نشسته بود..
یک شب، کاسه را برداشتم و با بابا رفتیم درِ خانهی ننه.
در را باز کرد.
به بابا نگاه کرد.
گفت: "دیگه آبِ یخ نمیخورم، پسرم!"
قهر نکرده بود؛ ولی نگاهش به بابا غریبه شده بود.
او توی خانهی ما کاسه داشت، بشقاب داشت و یک "پسر".
یک در ، یک درِ آهنی ناقابل ، یک در نزدن و حرف پدر
ننه را برد به دنیای تنهایی خودش و این واقعیت تلخ را یادش آورده بود که "پسرش" پسرش نبوده!
ننه نخودی یک روز داغ تابستان از دنیا رفت...
توی تشییع جنازهاش کاسهی یخ ننه را انداختیم توی کلمن و بابا قدِ یک پسرِ مادر مرده اشک ریخت و مدام آب یخ خورد.
👌یک حرف، یک نگاه، یک عکس العمل... چقدر آثار تلخی بهمراه دارد....
کاسه یخ ؛ انگار بهانه ی عشق و مهربانی بود...
خدا میدونه کاسه یخ هر کدوم از ما کی؟ کجا؟ در یخچال دل چه کسانی!!!
هزار بار برفک گرفت و شکست و خورد شد و دیده نشد...
حواسمان به یکدیگر باشد.
در پیچ و خم این روزگار، هوای دل همدیگر را داشته باشیم و محبت و مهربانی را به بوته فراموشی نسپاریم.
نگذاریم گل محبت، پشت درب نامهربانی پژمرده شود...
یکدیگر را صمیمانه دوست بداریم...
چون عمر و زندگی اون چیزی که فکرمیکنیم نیست خیلی کوتاه ست...🌺
«هُوَ رَبُّ المُستَحیل و أنتتبکی عَلَی المُمکن؟ »
+او خداوندِ ناممکن هاست در حالی که تو بر ممکن گریه می کنی؟
26.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببین و روزی هزاران بار تنها رفیق زندگیت رو شکر کن
4.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 اطلاعیه نهاد رهبری:
رهبری هیچ گونه نظر سلبی یا ایجابی نسبت به انتخاب وزرای معرفی شده دولت پزشکیان نداشته و نداده است
پ.ن: جناب پزشکیان به قول خودتان شما علامه نهج البلاغه و قرآن هستید پس چرا به رهبری دروغ میبندید؟؟!!
فردا اگر دولت ضعیفتان نتواند انتظارات را برآورده کند رهبری را زیر سوال خواهید برد یا اینکه ناخواسته در دام خاتمی و روحانی افتاده اید که واقعا دنبال این اتفاق هستند.
4.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 اطلاعیه نهاد رهبری:
رهبری هیچ گونه نظر سلبی یا ایجابی نسبت به انتخاب وزرای معرفی شده دولت پزشکیان نداشته و نداده است
پ.ن: جناب پزشکیان به قول خودتان شما علامه نهج البلاغه و قرآن هستید پس چرا به رهبری دروغ میبندید؟؟!!
فردا اگر دولت ضعیفتان نتواند انتظارات را برآورده کند رهبری را زیر سوال خواهید برد یا اینکه ناخواسته در دام خاتمی و روحانی افتاده اید که واقعا دنبال این اتفاق هستند.
https://eitaa.com/Modafeene_shohada
7.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پرنده ای که در مسجدالحرام با شنیدن صدای اذان اینگونه سجده می کند
یاد شعر معروف سعدی افتادم که
دوش مرغی به صبح مینالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید به گوش
گفت باور نداشتم که تو را
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفتم این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیحگوی و من خاموش
3.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اگر خواستید تمدنی رو نابود کنید این ۳ کارو انجام بدید!
https://eitaa.com/Modafeene_shohada