eitaa logo
مدافعین شهدا
125 دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
21.3هزار ویدیو
109 فایل
﷽ . اگر می‌خواهید تاثیرگذار باشید . اگر می‌خواهید به عمر و خدمت و جایگاه‌تون ظلم نکرده باشید ؛ ما راهـے جز اینکھ یک شهید زنده در این عصر باشیم نداریم ! _ حاج احمد کاظمی . @Maskat 👈 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
‏قطر نمازخونه رو شیشه ای ساخته تا غیرمسلمان ها بتونن نمازگزار ها رو تماشا کنند! تبلیغ و فرهنگسازی به سبک قطری‌ها @Modafeene_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Parhizkar003048.mp3
زمان: حجم: 59.5K
ـــــــــــــــــ📻🌿ـــــــــــــــــ خدا به او كتاب و حكمت و تورات و انجيل مى‌آموزد. ↵ آل‌عمران/۴۸ لحظه ای گوش جان بسپاریم به آیات الهی،،👆
اگه بعد از هر لبخندی خداروشکر نمی‌کنی، حق هم نداری بعد از هر اَشکی گله‌مند باشی :) @Modafeene_shohada
یه سلبریتی کلی طرفدار داره ولی بعد از مرگش به مرور فراموش میشه و تاثیر خاصی رویِ افراد جامعه نداره! حالا یه شهید مثلِ ابراهیم هادی، قبل از مرگش معروف نیست ولی وقتی شهید میشه بعد از ده‌ها سال، هنوز کتابش جزو پر فروش‌ترین‌ هاست و شده الگویِ جوونا..🧡🌱 خاصیت زندگی کردن برایِ خدا اینه :) آدم باید مصداقِ «مجهولون فی‌الأرض و معروفونَ فی السَماء» باشه @Modafeene_shohada
مدافعین شهدا
«سلام بر ابراهیم» قشنگ‌ترین و فوق‌العاده ترین کتابی هست که تا حالا خوندم✨ به حدی درگیر شخصیت این انسانِ بزرگ می‌شید که قابل گفتن نیست.. این کتاب با بقیه کتاب‌ها فرق میکنه! هر روز براتون یه قسمتش رو میزارم؛ حتماا بخونید. باشه؟☺️ @Modafeene_shohada
اگر میخوای همونی بشی که خدا میخواد و اخلاقت شبیه یه مومن واقعی بشه، حتما اینو بخون🧡🌱 در قالب داستانه اما پُر از نکته‌های طلایی برای خالص شدن و عاقبت‌بخیری! قسمت اول | چرا ابراهيم هادی؟ تابستانِ سال 1386 بود؛ در مسجد امين‌الدوله تهران، مشغولِ نماز جماعت مغرب و عشاء بودم. حالت عجيبی بود! تمام نمازگزاران از علماء و بزرگان بودند. من در گوشه سمت راست صف دوم جماعت ايستاده بودم.. بعد از نماز مغرب، وقتی به اطراف خود نگاه كردم، با کمال تعجب ديدم اطراف محل نماز جماعت را آب فرا گرفته؛ درست مثل اينكه مسجد، جزيره‌ای در ميانِ درياست! امام جماعت پيرمردی نورانی با عمامه‌ای سفيد بود. از جا برخاست و رو به سمت جمعيت شروع به صحبت كرد. از پيرمردی كه در كنارم بود پرسيدم: امام جماعت را ميشناسی؟ جواب داد: حاج شيخ محمد حسين زاهد هستند. استادِ حاج آقا حق‌شناس و حاج آقا مجتهدی.. من كه از عظمت روحی و بزرگواری شيخ حسين‌زاهد بسيار شنيده بودم با دقت تمام به سخنانش گوش می‌كردم.. سكوت عجيبی بود؛ همه به ايشان نگاه می‌كردند. ايشان ضمن بيانِ مطالبی در مورد عرفان و اخلاق فرمودند: دوستان، رفقا، مردم، ما را بزرگانِ عرفان و اخلاق می‌دانند اما رفقای عزيز، بزرگانِ اخالق و عرفان عملی اينها هستند! بعد تصوير بزرگی را در دست گرفت از جایِ خود نيم خيز شدم تا بتوانم خوب نگاه کنم تصويرِ چهره مردی با مَحاسِن بلند را نشان می‌داد كه بلوز قهوه‌ای بر تنش بود. خوب به عكس خيره شدم، كاملا او را شناختم! من چهره او را بارها ديده بودم، شک نداشتم كه خودش است! ابراهيم بود، ابراهيم هادی.. سخنانِ او برای من بسيار عجيب بود! شيخ حسين زاهد! استاد عرفان و اخلاق كه علمای بسياری در محضرش شاگردی كرده‌اند چنين سخنی ميگويد! او ابراهيم را استاد اخلاق عملی معرفی كرد! در همين‌ حال با خودم گفتم: شيخ حسين‌زاهد كه سال‌ها قبل از دنيا رفته! 🔸ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داشتم غصه می‌خوردم، مو توش بود دیگه نخوردم! مو توی غصه‌هاتون :)💙 @Modafeene_shohada