♛💛🍃
_________
صفات خدا را مےتوانی در هر ذره ڪائنات بیابے. چون او نہ در مسجد و ڪلیسا و دیر و صومعہ، بلڪہ هر آن همہ جا هست. . .|🌼|
همانطور ڪہ ڪسے نیست ڪہ او را دیده و زنده مانده باشد، ڪسے هم نیست ڪہ او را دیده و مرده باشد!
هر ڪہ او را بیابد، تا ابد نزدش مےماند.|🌙☘|
. #صلوات بفرست مومن 🌸
#مدافع حرمم🍃
#به عشق دختر شیر خیبر 🌴
کپی با لینک و صلوات
https://eitaa.com/Modafeonrohzeynab
رفیقی خوبه که
بوی #دنیا نده
یا رفیق من لا رفیق له
#شهید_وحید_فرهنگی🌷
💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بد نیست
هرازگاهی شباموقع خواب
پیش خودت مقایسه كنی :
تعدادلایك هایی
كه تو دنیای مجازی
نثارآدم ها میكنی
با تعدادشكر هایی
كه تو دنیای
واقعی نثارخدا میكنی
❤️ قطعا تلخیها خواهد گذشت
🌺 مثل همیشه با حوادث ، باروحیه و باامید برخورد کنید .
☄️ #جهش_تولید
کشتی نساز ای نوح
طوفان نخواهد آمد
بر شوره زار دلها
باران نخواهد آمد
شاید به شعر تلخم
خرده بگیری ،اما
جایی که سفره خالیست
ایمان نخواهد آمد..
#حسین_پناهی
💕💕💕
معلم زیست شناسی سعی داشت به دانش آموزانش نشان دهد که یک کرم چگونه به پروانه تبدیل می شود. او به بچه ها گفت: «در چند ساعت آینده شما شاهد این خواهید بود که پروانه چطور برای بیرون آمدن از پیله ی خودش تقلا می کند؛ ولی هیچ کس نباید کمکی به او برساند» و بعد کلاس را ترک کرد.
دانش آموزان صبر کردند و در نهایت این اتفاق افتاد. پروانه در کشاکش بیرون آمدن از پیله ی خود بود که یکی از بچه ها دلش به حال او سوخت. او برخلاف گفته ی معلم شان تصمیم گرفت به پروانه کمک کند تا زحمت کمتری برای بیرون آمدن از پیله متقبل شود.
دانش آموز پیله را شکافت تا پروانه به راحتی بیرون بیاید و دیگر مجبور به تقلا نباشد. ولی با این کار پروانه پس از مدت کوتاهی مرد.
وقتی معلم به کلاس برگشت و از ماجرا مطلع شد، برای بچه ها شرح داد که دوستشان با کمک کردن به پروانه، در واقع باعث مرگ او شده است. این قانون طبیعت است که پروانه برای بیرون آمدن از پیله باید تقلا کند و این کار باعث قوت گرفتن بال های او می شود.
💕💕💕
لبخند بزن رزمنده😉
بار اولش نبود كه فيلم بازي مي كرد. آنقدر هم نقشش را دقيق اجرا مي كرد كه براي هزارمين بار هم آدم گولش را مي خورد. ميكروفون را دست گرفت، چند تا فوت محكم كرد و درست در لحظاتي كه بچه ها بيش از هميشه منتظر اعلان آمادگي براي شركت در عمليات بودند گفت:
«كليۀ برادران حاضر در پادگان ، برادراني كه صداي مرا مي شنوند ، در زمين ورزش، نمازخانه، ميدان صبحگاه، داخل آسايشگاه ها، كليۀ اين برادران» .... بعد از مكثي ، آهسته : «با كبدشان فرق مي كند😜😁