سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
یـک سـال دیـگـه بـرای آهِ افـسـوس کـشـیـدن اضـافـه شـد . . . خـودتـون کـمـکـم کـنـیـن ثـانـیـهاے ا
📪 پیام جدید
💬سلاااام تولدتون پر تکرار(:
ان شاءالله که عاقبت بخیر بشید و و و و
عروسی تون ان شاءالله 😅😂
___
#سیدمعین
سلام و نور
تشکر از لطف شما
چه دعای جالب و زیبایی
سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
یـک سـال دیـگـه بـرای آهِ افـسـوس کـشـیـدن اضـافـه شـد . . . خـودتـون کـمـکـم کـنـیـن ثـانـیـهاے ا
📪 پیام جدید
💬
تولدتون مبارک باشه و انشاءالله ک به همه ی آرزوهاتون و اهدافتون برسید و ۵۸۸۹۹۶۵۵۴۴۵۷۸ ساله بشید 🤓🌱🪷
#t_h
___
#سیدمعین
متشکرم از لطف و محبت شما ✨
انشاءالله که واقعاً مبارک باشه
خیلی ممنون از دعاهاتون که انشاءالله
واقعیه و کیک نیست
حقیقتا اون همه سال زندگی رو نمیخوام
مگر برای طاعت خدا و جمع کردن رهتوشه
برای راهی که طولانیه . . .
دعا کنید خدا هرچقدر عمر میده ،
با برکت باشه و باعزت
باز هم تشکرمندیم از لطف شما
مـعـیـنـیـونِ عـزیـز و تـازه مـعـینے شـده ❗
خـیـلـے خـیـلـے خـوشتـشـریـف آوردیـن 🍃
خـدا بـرامـون حـفـظـتـون کـنـه 🤲
غـرض از مـزاحـمـت ، خـواسـتـم بـگـم کـه :
مـا کـلـا ایـنـجـا زیـاد وقـتتـون رو نـمیگـیـریـم ؛
مـحـتـواهـامـون هـم از تـولـیـد بـه مـصـرفـه . . .
گـفـتـم در جـریـانِ مـعـیـنےِ مـا بـاشـیـن ✨
ایـن و اینجا رو هـم دریـابـیـد بـد نـیـسـت :
@Mosahebat_Shagerdha
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرم آقا علےبنموسےالرضا 💛
سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
حرم آقا علےبنموسےالرضا 💛
📪 پیام جدید
💬این بنده خدا چه قشنگ صحبت میکرد
___
#سیدمعین
از رفقای افغانمون بودن ✨
سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
📪 پیام جدید 💬این بنده خدا چه قشنگ صحبت میکرد ___ #سیدمعین از رفقای افغانمون بودن ✨
📪 پیام جدید
💬با افغانیام دوستین ؟!
___
#سیدمعین
با ایشون که رفیق شدیم ،
اما بله رفیق افغان دارم ،
فرصتش باشه با افتخار با تمام
ملتها و کشورها و . . . رفیق میشم
سـالـگـردهـا ، مـنـاسبتها ، سـالِ نـو ،
تـولـدهـا و هـمـه و هـمـه ؛
گـویے دسـت بـه یـکے کـردهانـد و تـنـهـا یـک
وظـیـفـه دارنـد :
روزهـا ، هـفـتـههـا ، مـاههـا و سـالهـای بـربـاد
رفـتـه را بـه چـشـم آوردن و بیرحـمـانـه بـه صـورت
کـوبـیـدن !
مـا هـم بیرحـمتـر از آنهـا ،
دلـمـان بـه حـال خـودمـان کـه نـمیسـوزد هـیـچ ،
بـه حـال آن دلسـوزِ مـهـربـانتـر از مـادر هـم
کـه سـالهـاسـت چـشـم بـه راه مـاسـت ،
نـمیسـوزد . . .
کـه اگـر کـمے دلـمـان سـنـگ نـبـود و قـلـبـمـان
بـویے از رقـت بـرده بـود ،
عـددهـایے کـه سـال بـه سـال بـه روی هـم
میآیـد کـمے تـکـانمـان میداد و شـایـد کـمے
ابـرهـای غـفـلـت کـنـار میرفـت و خـورشـیـد بـر ایـن
دنـیـاے تـاریـک ، میتـابـیـد . . .
✍️ #معین
شـایـد بـه مـنـاسـبـت تـولـدم . . .
۴ دی ۱۴۰۲
از همه عزیزانی که محبت کردند و
تبریك گفتن حقیقتا متشکرم ✨
ازتون میخوام واقعاً دعا کنید
توی این راه باعث آبرو باشم
نه علت آبِرو . . .
بـزرگواران لـطـف کـنـیـد ایـنـجـا پـیگـیـر
گـفـتوگـوهـا و پـرسـشوپـاسـخهـامـون بـاشـیـن 🍃
@Mosahebat_Shagerdha
ایـنـجا بـذاریـم کـانـال شـلـوغ مـیـشـه . . .
بـراے مـادر ،
چـه چـیـزے زیـبـاتـر از خـوشبـخـتـے فـرزنـد ؟!
مـگـر جـز عـاقـبـت بـخـیـرےِ جـگـر گـوشـهاش چـه مےخـواهـد ؟!
پـسـرم !
چـقـدر زود عـاقـبـتـت رسـیـد و بـخـیـر شـد . . .
هـمـیـشـه بـرایـم دلـبـرے مےکـردے ،
امـا نـمـےدانـسـتـم آنـقـدر از خـدایـت
دلـبـرے مےکـنے تـا خـریـدارت شـود ؛
خـدا خـریـدارت شـد و خـوشبـخـتـے
مـعـنـا گـرفـت . . .
شـکـوه نـمےکـنـم ،
بـرایـت خـوشـحـالـم و بـه تـو افـتـخـار مـےکـنـم ؛
امـا بـه مـن حـق بده اگـر شـبهـا را بـا گـریـه مـےخـوابـم . . .
گـاهـے چَـشـم مےبـنـدم و سـرت را کـه بـه روی پـایـم گـذاشـتـهای نـوازش مـےکـنـم . . .
و گـاهـے بـه چـشـمـانـت چـشـم مـےدوزم و سـکـوت مـےکـنـم . . .
الـهـے مـادر بـه فـدایـت !
پـیـراهـنـت هـنـوز هـم بـوے تـو را مےدهـد ،
دلتنگِ آغـوشـت که میشوم ، به سینه مےفـشـارمـش ، بـغـض را مےشـکـنـد و
اشـك مےشـوم . . .
دیـگـران نـمےفـهـمـنـد ؛
حـال یـک دلسـوخـتـه را دلسـوخـتـه مـےفـهـمـد . . .
مـادرے سـالهـا چـشـم بـه در مـانـده ، پـسـرش را زمـیـنےهـا گـم کـردهانـد و
آسـمـانـےهـا پـیـدا . . .
آن یـکـے عـلـےاکـبـر داد و عـلـےاصـغـرش بـرگـشـت ؛ بـه یـاد ربـاب قـنـداقـهٔ جـوانـش را لـالـایـے کـرد . . .
بـعـضے هـم کـه چـون زیـنـب کـبـرے ، از ایـن داغ دق کـردنـد . . .
پـسـرم !
چـونـان عـلـےاصـغـر و اکـبـر و عـبـاس ، حـسـیـنـے شـدے ؛
تـنـهـا امـیـدم بـه ربـاب و زیـنـب و امالـبـنـیـن اسـت . . .
✍️ #معین
رزقِ دسـت بـه دامـان شـدنِ لـالـههـاے خـوشـنـام . . .🌷 ۴ دی ۱۴۰۲
سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
بـراے مـادر ، چـه چـیـزے زیـبـاتـر از خـوشبـخـتـے فـرزنـد ؟! مـگـر جـز عـاقـبـت بـخـیـرےِ جـگـر گـو
بـه مـنـاسـبـت وفـات أمّالـأدب ، خـانـم أمالبنین و بـزرگـداشـت مـادران و هـمـسـران شـهـدا . . .
هدایت شده از میراث 🌱
••🌿
🔸با همون لباس عروس از مرکب پیاده شد
و چند قدمیِ خونه امیرالمؤمنین ایستاد؛ هر
کاری کردن حاضر نشد بره داخل خونه. گفتن
خانوم چیزی شده؟ چرا نمیاید داخل؟ ایشون
فرمودن: تا زینب، دختر بزرگ فاطمه بهم
اجازه نده وارد خونه نمیشم! حضرت زینب
جلو اومدن و با عشق عروس رو به خونه بردن.
🔹وارد خونه که شد، بچههای حضرت فاطمه
رو در آغوش گرفت و با گریه گفت: فکر نکنید
من اومدم جای مادرتون رو بگیرم ها! من کنیز
شمام! من خدمتگزار شمام! هر امری داشتین
فقط به خودم بگین سراپا در خدمتتون هستم.
🔸اسم واقعی ایشون فاطمه بود؛ مدتی که
از ازدواجشون گذشت، از امیرالمؤمنین خواستن
که دیگه تو خونه ایشون رو فاطمه صدا نکنن؛
چون بچهها یاد مادرشون میفتن و اذیت میشن؛
از اون روز فاطمه کلابیه شد امالبنین!
🔹بعد از کربلا، یه پیک اومد پیش حضرت
امالبنین؛ خانوم، از پیک پرسیدن بگو ببینم
از کربلا چه خبر؟ پیک گفت: خانوم! پسرهاتون
همه شهید شدن. حضرت امالبنین فرمودن:
حسین چی؟ حسین حالش خوبه؟ همهشون
فدای سر حسین!
پیک به گریه افتاد؛ گفت حسین هم شهید
شده...
🔸بعضی نقلها میگن بانو امالبنین، تا
اواخر عمرشون به قدری برای اباعبدالله گریه
کرده بودن، که بینایی خودشون رو از دست
دادن!
🔹ایشون هرروز دست نوهشون عبیدالله، پسر
حضرت عباس رو میگرفتن و به بقیع میرفتن؛
اونجا به قدری جانسوز روضه میخوندن و گریه
میکردن، که مروان حکم خبیث هم با صدای
ایشون به گریه میافتاد!...
#وفات_حضرت_ام_البنین
#روایت_من
_______________
🆔 @shagerde_ostad
سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
••🌿 🔸با همون لباس عروس از مرکب پیاده شد و چند قدمیِ خونه امیرالمؤمنین ایستاد؛ هر کاری کردن حاضر نش
از هـشـتـک روایـت مـنِ «شاگرد استاد»
لـذت بـبـریـد . . .