بیش از 👍(شصت) نفر تشریف آوردین کانال و من نمیدونم از کجا اومدین ،
خیلی خیلی خوش اومدین 💐
یه سری پیامها هستن که 📌سنجاق شدن و خوندنشون مهمه❗
اما مختصرا بگم که ما به علت مشغولیتها و رسالتهای طلبگی کلا خیلی کم فعالیت میکنیم ، منتظر فعالیت زیاد از ما نباشین♥️
با این حال سعی میکنیم اگر کمیت کار کمه،
کیفیت رو در حد توان ببریم بالا✌️
اینم بگم که بودن شما باعث افتخاره ✨
اگر سوالی درمورد کانال دارین، درخدمتتون هستم:
https://daigo.ir/pm/SeyedMoein
(اگر بگید از کجا با کانال آشنا شدین ممنون میشم ، برای تشکر از ادمین اون کانال . . .)
الحان را آواز و نغمههای خوش گویند !
.
_ یک قلم به دستِ ایستاده در اوهام _
.
.
شاید یک طلبه !
یک طلبهی خرابآت نشین :)
.
🌱 @alhaan128
ببینید کی برگشته❗
جاتون خالی رفقا !
واسه دعای عرفه از نجف برگشتیم کربلا . . .♥️
به یاد همهتون بودیم،
مطمئن باشین دلِتنگ خیلی چیزا به دست میاره . . .🌿
انشاءالله به زودی روزی خودتون✨
May 11
سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
بیش از 👍(شصت) نفر تشریف آوردین کانال و من نمیدونم از کجا اومدین ، خیلی خیلی خوش اومدین 💐 یه سری پیا
راستی رفقای جدیدمون❗
اگر دوست داشتین، در جریان باشین کـه :
« #معین » دست به قلم شدنِ دلِ بنده است و خوشرقصیهای قلم به روی کاغذ . . .
و البته تک جملههایی که خیلی دوستشون دارم اما چون کوتاه بودن هشتک نزدم . . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خب بعضی 🐑گوسفندا از بع بع کردنشون معلومه راضی نیستن قربونی بشن❗😂
یه جریان کوچیک هم داره اگه شد تو سفرنامه بهش اشاره میکنم.
📪 #ناشناس
💬سلام آقا سید احوالتون چطوره؟
این استاد حوزه که نوشتن تصادف کردن تو کما هستن از اساتید شما هستن؟
___
#سیدمعین
سلام و نور
تشکر
بله متاسفانه ، استاد جوانزیبا طی یک سانحه رانندگی بسیار سنگین همسرشون رو از دست دادن🖤
و خودشون و فرزنشون حال خوبی ندارن
لطفا فاتحهای نثار همسر بزرگوار و حمد شفا برای خودشون و فرزندشون قرائت کنید ✨
سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
📪 #ناشناس 💬سلام آقا سید احوالتون چطوره؟ این استاد حوزه که نوشتن تصادف کردن تو کما هستن از اساتی
متوجه شدم بچهای هم در رحم مادر بوده💔💔💔
بسم رب العلی
پیرمردی بود و نابینا ؛ تنها مونسش عبدالله ، عجب عبدِ اللهی . . .
اینکه بگویم:
پدر خاک ! خاک پایت هستم، خود بزرگبینی است؛
مگر سلمان و ابوذر اینچنین فخرفروشی کنند . . .
اما آقا جان ! زیر پایت را که نگاه کنی مرا میبینی؛
در گناه پیر کردهام خود را و چشمانم هیچ چیز را نمیبیند ؛
همه چیز پسر توست آخَر ، وارث ذوالفقار را میگویم. . .
میشود مونس مـن هـم بشوی ؟ !
کسی را به غیر تو ندارم که نگاهم کند.
بـه گمانم مادر باید سفارشم را کرده باشد ، همسرت فاطمه را میگویم؛
بیادبی است پدرجان اما اگر نـه بگویی، میروم بـه مادر میگویم. . .
اگر همـ در آغوشم بگیری ، نگاهم کنی ، دستی بر سرم بکشی و در گوشم حمد بخوانی ،
میروم و از مادر تشکر میکنم ؛
حالـا تو بگو بابا، پیش مادر شکایت ببرم یا تشکر ؟ !
میدانم لبخندش را میخواهی پس خوش بـه حال من !
خوشا بـه حالم که حاجتم رواست . . .
« لبخند مادر »
#معین
رو به قبله عالم، ابوتراب، پدرجانم ، امیرالمومنین !
پنجشنبه ۸ تیر