eitaa logo
بخوانیم و آگاهانه رفتار کنیم..
444 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
13 فایل
قبل ازظهور باید آماده بود...🤲 لطفاجهت مشاوره💥رایـــــــگان💥 با موضوعات: ✅روابط بین همسران وآسیبهای اجتماعی ✅تربیت فرزند، انتخاب همسر ✅انجام قربانی وعقیقه ✅ پاسخ به سوالات شرعی ✅تهیه حرزامام جواد ع با این شماره تماس بگیرید 09192001861 محمدحیدری✨
مشاهده در ایتا
دانلود
میدونستید کفشدوزک‌ها ، اگر جلوشون با خودکار یه خط بکشید دقیقا روی همون خط شروع میکنن به حرکت 😅
⚠️ این کلیپ هشداریست جدی برای مسئولین و والدین! ببینید با اعتقادات جوانان ترکیه چه کردند دشمن همین مسیر را برای کودکان و جوانان ما پیش گرفته... 🔸🔹🔸🔹
🔆 خدا صلی الله عليه و آله: 💠 أثبَتُكُم عَلَى الصِّراطِ أشَدُّكُم حُبًّا لي ولِأَهلِ بَيتي ❇️ استوارترين شما بر صراط، كسى است كه علاقه اش نسبت به من و اهل بيتم بيشتر باشد. 📚جامع الأحاديث للقمّي: ۲۳۱
✨﷽✨؛ 🏴 سالروز وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها) تسلیت باد. 🔰 روز تکریم مادران و همسران شهدا 🔸مقام معظم رهبری: کار مادری که جوان خودش را، دسته گل خودش را که با آن محبت مادرانه به ثمر رسانده، به طرف میدان جنگ می فرستد، از کار آن جوان اگر بزرگتر نباشد، کوچکتر نیست، این حرکت زنانه حرکت زینب گون در انقلاب ما بود.
وقتی میگن دل باید جوون باشه😂
⭕️یک روز با جناب شیخ (رجبعلی خیاط) به جایی می رفتیم، یکدفعه دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لباس شیک آنچنانی داشت نگاه می کند! از ذهنم گذشت که جناب شیخ به ما می گوید: چشمتان را از نامحرم برگردانید و حالا خودش اینطور نگاه می کند!؟ ایشان فهمید وگفت: تو هم می خواهی ببینی که من چه می بینم؟ پس ببین. من نگاه کردم! دیدم صحنه عوض شد، از بدن آن زن، مثل اینکه آتش و سُرب مذاب به اطراف می ریزد و بسیار صحنه وحشتناکی است! حتی آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبال او بود سرایت می کرد. جناب شیخ رجبعلی خیاط گفت: این زن راه می رود و مردم را همین طور باخودش به آتش جهنم نزدیک می کند... 📙 کتاب "نسیمی از ملکوت"، نشر شهید ابراهیم هادی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک روز معمولی در جمهوری یاقوتستان روسیه 🔸️اینجا دمای هوا در زمستان به منفی ۷۵ درجه هم می‌رسد. 🆔 @YjcNewsChannel
✍ قایق زندگی‌ات را به کدام ساحل بسته‌ای؟ 🔹نیمه‌شبی چند دوست به قایق‌سواری رفتند و مدت زیادی پارو زدند. 🔸وقتی سپیده زد، گفتند: چقدر رفته‌ایم؟ تمام شب را پارو زده‌ایم! 🔹اما دیدند درست در همان‌جایی هستند که شب پیش بودند! 🔸آنان تمام شب را پارو زده بودند، ولی یادشان رفته بود طناب قایق را از ساحل باز کنند! 🔹در اقیانوﺱ بی‌پایان هستی، انسانی که قایقش را از این ساحل باز نکرده باشد، هر چقدر هم که رنج ببرد، به هیچ کجا نخواهد رسید! 🔸قایق تو به کجا بسته شده است؟ آیا به بدنت بسته شده؟ به افکارت؟ به ناامیدی‌هایت؟ به ترس‌ها و نگرانی‌هایت؟ به گذشته‌ات؟ یا به عواطفت؟ 🔹این‌ها ساحل‌های تو هستند.