★∞غزاݪ اݦاݥ ڔضا∞★:
#زیارتنامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
#شهیدمحمدحسین محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_Mohammadkhani
💝 سلام امام زمانم 💝
دل من تاب ندارد
همه گویند بہ انگشت اشارھ
مگر این عاشق دلسوختھ
ارباب ندارد !؟
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
شب جمعه دعای کمیل که می خواند....
اشک همه را در می آورد
بلند می شد راه می افتاد توی بیابان
پای برهنه روی رملها می دوید
گریه می کرد و امام زمان را صدا می زد
بچه ها هم دنبالش زار می زدند
می افتاد بی هوش می شد ...
به هوش که می آمد
می خندید جان می گرفت
دوباره بلند میشد می دوید ضجه می زد...
صبح که می شد ندبه می خواند...
یابن الحسن یابن الحسن می گفت...
ناله هایش تمامی نداشت...
اشک بچه ها هم...
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#شهیدمحمدحسین محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
♥|••Chador Khaki••|♥:
#تلنگرانہ
رفیق باشماهستم!
آره باخودخودت!
خوب گوش کن ببین چی میگم...
محرم نامحرم فقط واسه توخیابون وکوچه های شهرنیست!!
غریبه وفامیلم نداره!
هرکی که محرم نیست،نامحرمه!
توخونه هم هیــــچ فرقی بابیرون نداره!!
به یه چیز دیگه هم حواست باشه!!!
نامحرم توی فضای مجازی محرم نیست!!!
حواست به استیکراوایموجی هات باشه !
حواست به نوع فعلت باشه که مفردمخاطب نشه!
حواست به لحن چت کردنت باشه!
اگه فکرنامحرم لحظه ای درگیرتوبشه حتی بدون اینکه تورودیده باشه،گناهه!
حق الناسه!!!
#اینجوریاست 😌
یازهــرا🥀
#شهـید محمدحسین محمد خانی
^_^↓
╔═∞══๑🔮๑══∞═╗
@MohammadHossein_MohammadKhani
╚═∞══๑🔮๑══∞═╝
#قصه_دلبری
#قسمت_سی_و_چهارم
به شهید چمران و علاقه خاصی داشت، به خصوص به مناجات هایش. شهید محمد عبدی را هم خیلی دوست داشت. اسم جهادی اش را گذاشته بود عمار عبدی. عمار از کلید واژه این عمار حضرت آقا و و ابدی را از شهید عبدی گرفته بود. بعضی ها هم می گفتند از نظر صورت شبیه محمد عبدی و منتظر قائم هستید. ذوق میکرد تا آن را میشنید. الگویش در ریش گذاشتن شهید محسن دین شعاری بود. زمانی که جهاد مغنیه شهید شد، واقعا به هم ریخت. داشتیم اسباب اثاثیه خانهمان را میچیدیم. میخواستم چینش دکور را تغییر بدهم ،کارمانتعطیل شد. از طرفی هم خیلی خوشحال شد و میگفت آقا زاده ای که روی همه را کم کرد. تا چند وقت عکس رسول خلیلی را روی ماشین و داخل اتاق داشت .همه شهدا را زنده فرز می کرد که «اینا حیات دارند ولی ما نمی بینیم». تمام سنگهای قبر شهدا را دست میکشید و میبوسید .بعضی وقتها در اصفهان و یزد اگر کسی نبود پابرهنه میشد ولی در بهشتزهرا هیچوقت ندیدم کفشش را دربیاورد .تاریخ تولد و شهدا را که میخوان می زد تو سرش که:« ببین اینا چه زندگی پر ثمری داشتن ،ولی من با این سن هیچ خاصیتی ندارم»
ادامه دارد...
@MohammadHossein_MohammadKhani