eitaa logo
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
1.5هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
41 فایل
شهید محمدحسین محمدخانے [حاج عمار] ولادت ۱۳۶۴/۴/۹ ټـهران شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۶ حلب سوریہ🕊 با حضور مادر‌بزرگـوار شهیــد🌹 خادم تبادل⇦ @shahid_Mohammad_khani_tab خادم کانال ⇦ @Sh_MohammadKhani کانال متحدمون در روبیکا⇦ https://rubika.ir/molazeman_haram313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو آن خورشیدی که اگر طلوع کنی دیگر غروبی برای روشنایی نیست  السلام علیک یا قائم آل محمد  🌹یازهرا🌹 @MohammadHossein_MohammadKhani
^_^: ^_^: هر چه باشم عشق مولا سربه راهم میکند💔 عاقبت عشق حسن پاک از گناهم میکند💔 دوشــنبہ هاے امــام حــسݩــــۍ هــا💚🌱❣️ @MohammadHossein_MohammadKhani
(: نـــگــاه تــو را بہ هــزار نــگاه دیــگر نــمیدهم ... بــرادر شــهیدم ❤️ بـعد از خـــدا تنــها بہ تــو امــید دارم✨ 🍃✨🍃✨🍃✨🍃 @MohammadHossein_MohammadKhani
اللهم عجل لولیک الفرج: 💚 یڪ سوی دلم مرقد است یڪ‌سوی‌ دلم‌ تربت است این‌ عشق‌ فقط‌‌ موهبت‌ حضرت دل‌‌‌ ڪفتر‌ دیوانہ‌ی ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ بھ نیت زیارتش هرصبح مۍخوانیم♥ 💫 | صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰااَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟ 🍀 صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰا اَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟ |🍃 🌷|| صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰا اَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟|| ✨ السلام علے من الاجابھ تحت قبتھ 💗.• السلام علے من جعل اللھ شفاءفے تربتھ 💛.• 🌟•° 🦋•° محمد حسین محمد خانی 🍀🌱🍀🌱🍀🌱🍀🌱 ∞| @MohammadHossein_MohammadKhani
. . اگر‌ اراده ڪنی ڪه خودتو حفظ کنی؛ هنگام ارتڪابِ گناهان؛ برایِ تو ایجادِ مانع می‌کند..!! ✨🌿 🌹یازهرا🌹 @MohammadHossein_MohammadKhani
از آخوندا متنفرند اما به روحانی رأی می دهند! 😆 از عربها متنفرند اما با افتخار دوبی می روند! 🤛🏻 روزه نمی گیرند ولی دلشان برای ربنای شجریان تنگ شده است!👌 کورش پرست اند اما تعلقات مذهبی را مانع پیشرفت می دانند!👐🏿 بازیگرانش در طلاق شهره اند اما نقش های عاشقانه بازی می کنند!❤ سه برابر تولید ناخالص ملی لوازم آرایشی مصرف می کنند ولی هزینه کربلا و مکه و غذای نذری را اجحاف در حق ایتام می دانند!🇮🇷 اجازه پوشیدن مبتذل ترین لباس ها رو به همسرانشان می دهند اما ادعای غیرت دارند! جاهلیت مدرن! @MohammadHossein_MohammadKhani
شهدا در قهقهه مستانه‌شان و در شادی وصلشان عند ربهم یرزقونند..! @MohammadHossein_MohammadKhani
^_^: ...🙃 کاش انقدر که ماسـک زدنو😷 تذکر میدیم...❌ رعایت حجابـم تذکر می‌دادیـم :) بیماری جسمیمون برامـون ✨مهم تره تا نابودی خانواده هامـون✨ 🌻 @MohammadHossein_MohammadKhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
^_^: 🍃✨ 🍃 یه بچه بسیجے بود خیلی اهل معنویت و دعا بود... برای خودش یه قبری ڪنده بود. شب ها مےرفت تا صبح با خدا راز و نیاز مےڪرد. ما هم اهل شوخے بودیم😆 یه شب مهتابـے سه، چهار نفر شدیم توی عقبه... گفتیم بریم یه ڪمے باهاش شوخے ڪنیم‌! خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم با بچه ها رفتیم سراغش... پشت خاڪریز قبرش نشستیم. اون بنده ی خدا هم داشت با یه شور و حال خاصے نافله ی شب مے خوند. دیگه عجیب رفته بود تو حال! ما به یڪے از دوستامون ڪه تن صدای بالایـے داشت، گفتیم داخل قابلمه برای این ڪه صدا توش بپیچه و به اصطلاح اڪو بشه، بگو: اقراء😲 یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع ڪرد به لرزیدن و به شدت متحول شده بود 😨 و فڪر مےڪرد براش آیه نازل شده! 😢 دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!! رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت : باباڪرم بخون 😂😂😂😂 @MohammadHossein_MohammadKhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به دهانه تونل رسیدیم.همان تونل معروفی که حزب‌الله در هشتاد متر زیر زمین حفاری کرده است. در راهرو،فقط من و محمد حسین می‌توانستیم شانه به شانه هم راه برویم.ارتفاعش هم طوری بود که بتوانی بایستی. عکس های زیادی از امام،حضرت آقا،سید عباس موسوی و دیگر فرماندهان مقاومت را نصب کرده بودند.محلی هم مشخص بود که سید عباس موسوی در آن نماز میخوانده،مناجات حضرت علی در مسجد کوفه که از زبان خودش ضبط شده بود ، پخش میشد. از تونل که در اومدیم رفتیم کنار سیم های خاردار.خط مرزی لبنان و اسرائیل .آنجا محمد حسین گفت:سخت ترین جنگ ،جنگ توی جنگله‌. یک روز هم رفتیم بعلبک. اول مزار دختر امام حسین را زیارت کردیم ،حضرت خولته بنت الحسین.اولین باری بود شنیدم امام حسین همچین دختری هم داشته اند.محمد حسین ماجرایش را تعریف کرد که:وقتی کاروان اسرای کربلا به این شهر میرسند،دختر امام حسین در این مکان شهید میشه.امام سجاد ایشون رو اینجا دفن میکنند و عصایشون هم برای نشونه بالای قبر فرو میکنن تو زمین.از معجزات اینجا این است که آن عصا تبدیل به درخت میشود که آن درخت هنوز هم کنار مقبره هست که زائران به آن دخیل میبندن. نمیدانم از کجا با متولی آنجا آشنا بود.رفت خوش و بش کرد و بعد آمد که :بیا برویم روی پشت بوم.رفتیم آن بالا و عکس گرفتیم.میخندید و میگفت :ماکه تکلیفمون رو انجام دادیم،عکسمون هم گرفتیم. بعد رفتیم روستای شیث نبی.روستای سرسبز و قشنگی بود بالای کوه. ادامه دارد...
بعد از زیارت شیث نبی،رفتیم مقبره شهید سید عباس موسوی،دومین دبیر کل حزب الله. محمد حسین گفت:از بس که مردم دوسش داشتن براش بارگاه ساختن. قبر زن و بچه اش هم در آن ضریح بود،باهم در یک ماشین شهید شده بودن.هلیکوپتر اسرائیلی ها ماشینشان را با موشک زده بود. برایم زیبا بود که خانوادگی شهید شده بودن. پشت آرامگاه به ماشین سوخته شهید هم سری زدیم. ناهار را در بعلبک خوردیم هم من غذای لبنانی را میپسندیدم،هم اون با ولع میخورد.خدا را شکر میکرد،بعد از غذا هم در حق آشپزش دعا میکرد. آخر سر هم میگفت به به عجب چیزی زدیم بر بدن. و زود می‌رفت دستور پخت آن غذا را می‌گرفت تا بعداً در خانه بپزیم.نماز مغرب را در مسجد رأس الحسین خاندیم.مسجد بزرگی که اسرای کربلا شبی را در آن بیتوته کردن. در این مسجد،مکانی به عنوان جایگاه عبادت امام سجاد مشخص شده بود قسمتی هم به عنوان محل نگهداری از سر مبارک امام حسین. همانجا نشست زیارت عاشورا خواندن نام برایش روضه هم می‌خواند . بعد هم دم گرفت :عمه جانم عمه جانم عمه جانم عمه جانه مهربانم،عمه جانم عمه جانم عمه جانم عمه جانه قد کمانم. ادامه دارد... @MohammadHossein_MohammadKhani
ســلام دوستانم یــکـی از رفقــا حــالـشون خـوب نــیس بہ نیت شفا همه بیماران مخــصوصا کــرونایی ها و دوســتمون هــر تـعداد صــلوات میــتونید بــفرســتین بہ آیدی 👇 @Sh_MohammadKhani مــراجــعه کــنید💚 اجــرتون بـا امام زمــان🍃
شهیده۱۴ساله‌که‌شیرخواره‌امام حسین را نگه داری میکرد...😳 🌸 @MohammadHossein_MohammadKhani
💭 دلش نمےاومد گناھ‌کنه...🍃 اما ... باز هم گفت : این باره آخره🔚 مواظب " بار آخر"هایی باشیم که "بارِآخرتمان"را سنگین میکند👜😓 ‌ ••🦋 •←•| زرنگ‌باشیـد...|• ازخوردن‌وخوابیدن‌وتفـریح‌و درس‌وڪسـب‌وڪارهـم‌براۍ ‌ڪردن‌استفاده‌ڪنید...‌☝️🏻✨ •• مثلا : اگه‌‌میخوای‌غذاخـوردنت‌هم‌در جھت‌بندگۍباشه،خوشمزگی‌و طعـم‌غذاوسیرشدن‌رونبیـن... ! •√هدفت‌این‌باشه‌ڪہ‌یڪ‌طعام طیب‌وسالم‌بخوری‌تاانرژی‌بگیری براڪاروتلاش‌درراه‌خدا...🖇🌱 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @MohammadHossein_MohammadKhani
🌼🌱 و من تک و تنها با همه‌ی آنانی که رفتند، احاطه شده‌ام. شهید محمدحسین محمدخانی🌹 🌸یازهرا🌸 @MohammadHossein_MohammadKhani
✨🌸 آنهـایی ڪہ از پل‌ِ صراط‌ مـیگذرند؛قبلاً از خـیلی چـیزها‌ گذشتـہ‌ا‌ند بایـد‌ بگذری،تا‌بـگذری...! شهید محمد حسین محمد خانی🌹 🌺یازهرا🌺 @MohammadHossein_MohammadKhani
میتونم تو این چشمها نگاه کنم و باز بگم خسته شدم؟ میتونم بگم حوصله درس خوندن ندارم؟ میتونم بگم من اصلا کار برا این کار ساخته نشدم؟ میتونم بگم ؟؟؟؟؟؟؟
باید با خدا سخن گفت...🧡 از آنچه غم و اندوه فراوان بر دلهایمان انگاشته، از آنچه سنگینی دلهایمان هست، از آنچه نا امیدمان کرده... 🌹یازهرا🌹 •••🍃🌺🍃🌺🍃🌺•••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماجرای اشنایی امام علی(ع) وقمبرغلام امام علی(ع) 💠 جوان کافری عاشق دختر عمویش شد، عمویش پادشاه حبشه بود. جوان رفت پیش عمو و گفت: عمو جان من عاشق دخترت شده‌ام، آمدم برای خواستگاری. پادشاه گفت حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است. گفت عمو هر چه باشد من می‌پذیرم شاه گفت: در شهر بدی‌ها (مدینه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو، جوان گفت عمو جان این دشمن تو اسمش چیست، گفت اسم زیاد دارد ولی بیشتر او را به نام علی بن ابیطالب می‌شناسند جوان فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی‌ها شد. به بالای تپه‌ی شهر که رسید دید در نخلستان، جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. به نزدیک جوان رفت. گفت: ای مرد عرب تو علی را می‌شناسی؟ گفت: تو را با علی چه کار است؟ گفت: آمده‌ام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است. گفت: تو حریف علی نمی‌شوی. گفت: مگر علی را می‌شناسی؟ گفت: بله من هر روز با او هستم و هر روز او را می‌بینم. گفت: مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم؟! گفت قدی دارد به اندازه‌ی قد من، هیکلی هم‌هیکل من. گفت: خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست. مرد عرب گفت: اول باید بتوانی مرا شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم. خب چه برای شکست علی داری؟ گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان. گفت: پس آماده باش، جوان خنده‌ی بلندی کرد و گفت: تو با این بیل می‌خواهی مرا شکست دهی؟ پس آماده باش. شمشیر را از نیام کشید. گفت: اسمت چیست؟ مرد عرب جواب داد: عبدالله. پرسید: نام تو چیست؟ گفت: فتاح، و با شمشیر به عبدالله حمله کرد. عبدالله در یک چشم به هم زدن، کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد و با خنجر خود جوان خواست تا او را بکشد که دید جوان از چشم‌هایش اشک می‌آید. گفت: چرا گریه می‌کنی؟ جوان گفت: من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد، حالا دارم به دست تو کشته می‌شوم. مرد عرب، جوان را بلند کرد، گفت: بیا این شمشیر، سر مرا برای عمویت ببر. گفت: مگر تو کی هستی؟ گفت: منم اسدالله الغالب علی بن ابیطالب، که اگر من بتوانم دل بنده‌ای از بندگان خدا را شاد کنم، حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود. جوان، بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت من می‌خواهم از امروز، غلام تو شوم یا علی. پس فتاح شد قنبر غلام علی بن ابیطالب
▪️دست و پاهاش با سیم تلفن بسته شده و در غربت و مظلومیت زنده به گور گشته... ▪️این معامله بعثی ها با خیلی از بسیجی ها و پاسداران مظلومِ گرفتار در فکه بود... 👈 روز قیامت خیلیامون باید پاسخگو باشیم ان شاءالله شرمنده شون نباشیم..
انشا الله فتح قدس سر که زد چوبه ی محمل دل ما خورد ترک ریخت بر قلب دل جمله عشاق نمک انقدر داغ عظیم است که بر دل شده حک سر زینب به سلامت سر نوکر به درک محمد حسین _محمد خانی