6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوش امدۍ امیـد اخرتـم _🌙_
آمـدنت معجــزه بـود
شیـرین شــد و به از دوا
درد مرا گرفتهـ بــود💔
راه نشان داد آنــگاه...
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی
#سالروزولادتحاجعمار
#خادمگدایفاطمه
{📻🌿}
مقاممعظمرهبری:
خیالنکنیداگرچهارنفرکهسابقه انقلابیدارندازکاروانانقلابکناررفتند، انقلابغریباست؛اینانقلابتاآخر هستوبهمهدویتوصلخواهدشد؛و هرکسپیادهشودباختهاست..)
🌿📻¦➺#رهبری
🌿📻¦➺#خادمالحسین
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
یه ضرب المثل داریم که میگه؛
آش نخورده و دهن سوخته!!
این حکایت کسیه که در گناهانی که
خودش مرتکب نشده،شریکه
مومنی بهخاطر سکوت و بی تفاوتی درقبال
خطاو گناه دیگران، شریک گناهه!!!
سکوت در برابر گناه،یعنی راضی بودن به گناه
یعنی همون گناه رو توی پرونده عمل اون
مؤمن ساکت هم مینویسن!
#تلنگࢪانہ
#شهیدمحمدحسینمحمدخانے
#خادم_سیدمجـتبـے
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
سرود جوون امام حسین و پهلوون امام حسین_۲۰۲۳_۰۳_۰۴_۰۸_۱۶_۳۴_۴۵۵.mp3
36.9M
#بوقتمولودے 🎧
"♥️"🎉࿐᭄
جوونامامحسینو
پهلوونتمامحسین
🎙|#سیدرضانریمانے
🎙|#حنیفطاهرے
🎙|#محمدفصولے
🎙|#حسینحدادیان
🎙|#حسینطاهرے
🎙|#علیرضاطاهرے
#سالروز_ولادت ᭕🎉
#شهیدمحمدحسینمحمدخانے
#خادمیامولامددے
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
اولین حقوقی که از سپاه گرفت 250 هزار تومان بود. رفت با همهء آن کتیبه خرید برای هیئت. از پرده فروشی ریش ریش های پایین پرده را خرید و به کتیبه ها دوخت و همه را وقف هیئت کرد.
حتی سوریه که میرفت اگر ماه محرم بود ، از ایران بیرق و کتیبه می خرید و با خودش می برد. در منطقه هیئت راه انداخته بود .
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی
#التمـاسدعاےظهـور
#روزبیستمودومچله
#چهلشبتابهمحرم 🕊🥀
20.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
#استوری
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی
آنها کســانیاند که خدا قلبهاشان را برای تقـــوا امتحان کرده.
roozaneh.net آیه
شهدا رایادکنیم باذکرصلوات
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#خادم_یاحقـ...
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
|❁j๑ïท ➺ @MohammadHossein_MohammadKhani
سخـن این اسـت که مـا بی تو نخـواهـیم حیاٺ🌱
سلام عزیزبردارمـ🖐🏻
#شهیدمحمدحسینمحمدخانے
#خادمالشھـداء
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
بعضی وقت ها که میخواست برود جلسه به من تلفن می زد و میگفت : " من ماشین ندارم. بعد از جلسه بیا دنبالم "
گاهی اوقات درگیر کار میشدم و یک دفعه یادم می افتاد که ای داد بیداد! عمار منتظر بوده که من بروم دنبالش.
سریع میرفتم مقر و سوال میکردم که " عمار را ندیده اید؟ "
آنها هم میگفتند که جلسه تمام شده و او رفته ! یکبار که اینطور شد سریع برگشتم تا لااقل او را بین راه سوار کنم. قدری جلوتر دیدم دارد در شانه جاده آهسته قدم میزند و میرود. دم پایش ترمز کردم و او سوار شد. گفتم لابد از دستم شاکی است و کلی غر سرم میزند. آمد بالا و یک سلام و علیک گرم با من کرد. اصلا به روی خودش نیاورد که چقدر توی آن آفتاب منتظرم بوده و بعدش هم پیاده راه افتاده.
گفت: " اسماعیل ضبط رو روشن کن " بعد هم همراه مداح شروع کرد به خواندن و سینه زدن.
توی دلم گفتم بنازم به چنین فرمانده خاکی و بی ریا ....
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی
#التمـاسدعاےظهـور
#روزبیستموسومچله
#چهلشبتابهمحرم 🕊🥀