#قصه_دلبری
#قسمت_بیست_و_هفتم
یک ماه بعد از عقد جور شد رفتیم حج عمره. سفرمان همزمان شد با ماه رمضان برای اینکه بتوانیم روزه بگیریم عمره راه یک ماهه به جا آوردیم. یک دست نبودیم پیر و جوان و زن و مرد .ما جزو جوان تر ها جمع به حساب می آمدیم .کارهایی که محمدحسین انجام می داد باز مثل گاو پیشانی سفید دیده می شدیم. از بس برایم وسواس به خرج میداد .در مدینه گیر داده بودم که کوچه بنی هاشم را پیدا کنیم. بلد نبود.به استاد تاریخ دانشگاه زنگ زدم و از او سوال کردم .نقشه را دقیق ترسیم کرد. از باب جبرئیل توضیح داد تا حد و حریم کوچه از کجا تا کجاست .هر وقت می رفتیم عربها آنجا خوابیده یا نشسته بودند.زیاد روضه میخواند. گاهی وسط روضه ها شرطه ها می آمدند و اعتراض میکردند. کتاب دستش نمی گرفت از حفظ می خواد. هر وقت ماموران سعودی مزاحم میشدند میگفت بر پدر همتون لعنت. هر چند بار هم در مسجد الحرام نزدیک بود دستگیرش کنند.با وهابیها کل کل میکرد .خوشم میآمد اینها از رو بروند و از طرفی هم می دانستم اگر نصیحتش کنم بیخیال این هاشو تاثیری ندارد. بار اولم بود میرفتیم مکه. میدانستم اولین بار که نگاهمان به خانه کعبه میافتد سه حاجت شرعی ما برآورده میشود .همان استاد تاریخ گفت قبل از دیدن خانه اول سجده کنید بعد که تقاضای خود را از خدا کردید سر سجده بردارید.زودتر از من سرش را بالا آورد به من گفت توی سجده باش و بگو خدایا من و کل زندگی و همه چیزم رو خرج خودت کن ، خرج امام حسین کن.نگاهم کرد و گفت ببین خدا هم مشکی پوش حسینه.خیلی منقلب شدم .حرفهایش آدم را به هم می ریخت .کل طواف را با زمزمه روضه انجام میداد، طوری که بقیه به هوایی روزهایش می سوختند. در سعی صفا و مروه دعاها که تمام می شد روضه میخواند. دعای جوشن میخواند یا مناجات حضرت امیر و من همراهیش می کردم .بهش گفتم باید بگیم خوش به حالت حاجر اونقدر رفتی و اومدی بالاخره آب برای اسماعیل پیدا شد کاش برای رباب هم پیدا میشد . انگار آتش زدنم بلند بلند شروع کرد به گریه کردن. موقع که برای غار حرا از کوه بالا می رفتیم خسته شدم. نیمههای راه بریده بودم و دم به دقیقه مینشستم. شروع کرد مسخره کردن که چه زود پیر شدی یا تنبلی می کنی ؟؟بهش گفتم «من با پای خودم میام هر وقت بخوام میشینم. بمیرم برای اسرای کربلا مرد نامحرم بهشون می خندیدن »بد با دلش بازی کردم . نشست سرش را زیر انداخت و باز روضه خوانی اش گل کرد. در طواف دستهایش را برای من قلاب میکرد که به کسی برخورد نکنم. با آب و تاب دور و برم را خالی میکرد تا بتوانم حجرالاسود را ببوسم.
ادامه دارد...
@MohammadHossein_MohammadKhani
شهید مهندس مهدی باکری🌾
خداوند از مومن ادای تکلیف را می خواهد،
نه نوع کار و بزرگی و کوچکی آن را🌿
فقط اخلاص، و با دید تکلیفی به وظیفه توجه کردن
#شهیدمحمدحسین محمدخانی
#شهید مهدی باکری
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد:
#تلنگر
"شهـادت"🕊
معـطل من و تو نمــی مـانـد...
تـو اگـر "سـربـاز_خـدا" نشوے،
دیگرے مــی شود...👌
🌹 "شهادتــ "را مـےدهنـد ،
اما به "اهل_درد"🔥 نه بی خیال ها ...
فقط دم زدن از "شهدا" افتخار نیست‼️
باید زندگیمان ، حرفمان ، نگاهمان ، لقمه هایمان ، رفاقتمان ، "بوی_شهدا_را_بدهد"...
عـــطر بندگی خالص براے "خــدا"...
🔻#شهید محمدحسین محمد خانی
🌹یا زهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
:🦋
#حرفحساب💭
بِـروید
سـراغِڪارهاےنَـشدنے!
تـابِـشود.✌️🏻
#سیدعلیخامنهاے♥️
#رهبرانہ😍
#شهید محمد حسین محمد خانی
یا زهرا🥀
@MohammadHossein_MohammadKhani
.🌸🍃🌸
.
•••~~ 🍁تا قبل از عملیات شروع شود، برای بچه ها وقت می گذاشت;
هم از لحاظ کاری و هم از لحاظ شوخی و بگو بخند😊 و صحبت کردن.
نزدیک عملیات سرش شلوغ می شد. دوازده شب زنگ 📱می زدند که بیا جلسه.
تا سه صبح☀️طول می کشید. سه که می خوابید ، پنج و نیم شش بلند میشد.
یکی می گفت فلان چیز را کم داریم یا فلان جا فلان مشکل است.
تازه بچه ها می ریختند دور عمار که چه کار کنیم 🍂
با تمام خستگی به همه پاسخگو بود.
#شهید_محمدحسین_محمدخانے
🌷یازهرا🌷
@MohammadHossin_Mohammadkhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین(ع)؛
خریدار دل های شکسته ...
این بغضِ دلتنگی اربعین و این
زانو بغل گرفتن گوشه اتاق هم اندازه
قدم های نجف تا کربلاخریدار داره ...
+ آقاجون شما هم دلت برا من تنگ شده؟
#حال_روز_جامانده_ها
#استوری
#محمد_حسین_محمدخانی
#دلتنگ_کربلا
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌼🌹🌺🌹🌺🌹
#حنانهخانمخلفي ✨
نابغه ی #قرآنی 👌و اعجوبه ی #حفظ قرآن کریم🦋 که در #هفتسالگی حافظ کل قرآن شد و امسال در سن ۱۳ سالگی موفق به اخذ #کارشناسی و قبولی در #کارشناسیارشد شد☺️💚
اما هیچ یک از شبکه های مثلا
#حامیحقوقزنان از ایشون یاد نکردند🤨چرا؟؟🧐
چون ایشون #محجبه بود🌿
و امثال #مسیحعلینژاد حجاب رو #مانع پیشرفت میدونند 😒
اما موفقیت ایشون در این سن با این حجاب #تودهنیمحکمی برای مسیح علی نژاد و امثال مسیح هست😌👌
و اما سوال بنده این است!!
‼️چرا رسانه های خودی و انقلابی چرا این موفقیت رو بازتاب نمیدن و این نخبه ها رو الگو سازی نمکنند و به مردم معرفی نمی کنند؟🧐
چرا طوبی کرمانی ها و حنانه خلفی ها ناشناخته مانده اند؟
چرا حنانه ها به عنوان الگوی موفق و قرآنی به دختران سرزمینمان معرفی نمیشوند؟؟🙄
چرا الگوهای غربی برای کودکانمان شناخته تر هست؟؟☝️🏼
#نشرصدقه_جاریه 💌
#اندڪۍطعمسیاست
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
بیداری هنوز؟!👀
پاشو خدا داره صدات میکنه🗣🗣
الان سرش خلوته
پاشو نماز شب بخون رفیق منم دعا کن😊
★∞غزاݪ اݦاݥ ڔضا∞★:
#زیارتنامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
#شهیدمحمدحسین محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_Mohammadkhani