eitaa logo
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
1.5هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
41 فایل
شهید محمدحسین محمدخانے [حاج عمار] ولادت ۱۳۶۴/۴/۹ ټـهران شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۶ حلب سوریہ🕊 با حضور مادر‌بزرگـوار شهیــد🌹 خادم تبادل⇦ @shahid_Mohammad_khani_tab خادم کانال ⇦ @Sh_MohammadKhani کانال متحدمون در روبیکا⇦ https://rubika.ir/molazeman_haram313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«دارم میام ببینمت.» گفتم برو امتحان بده که خراب نشه. پشت گوشی خندید که :«اتفاقاً میام که امتحانم خراب نشه.» آمد گوشه حیاط ایستاد و چند دقیقه ای با هم صحبت کردیم دوباره این جمله را تکرار کرد :«تو همونی که دلم خواست کاش منم همونی بشم که تو دلت میخواد. رفت که بعد از امتحان زود برگردد . تولدش روز بعد از عقدمان بود. هدیه خریده بودم. پیراهن، کمربند و ادکلن .نمیدانم چقدر شد ولی به خاطردارم چون می‌خواستم خیلی مایه بزارم همه را مارک دار خریدم و جیبم خالی شد. بعد از ناهار یک دفعه با کیک و چند تا شمع رفتم داخل اتاق. شوکه شد وخندیدُ گفت:« تولد منه تولد تو اصلاً کی به کیه.» وقتی کادو را بهش دادم گفت« چرا سه تا» گفتم «دوست داشتم »نگاهی به مارک پیراهنش انداخت و طوری که توی ذوق نخورده باشد به شوخی گفت :اگه ساده تر می خریدی به جایی نمی خورد .یک پیس از ادکلن را زده کف دستش معلوم بود خیلی از بوش خوشش آمده :«لازم نکرده فرانسوی باشه مهم اینه که خوشبو باشه .برای کمربند چرم دورو هم حرفی نزد. آخر سر خندید که بهتر نبود خشکه حساب می کردی می دادم هیئت. سر جلسه امتحان بچه ها با چشم و ابرو به من تبریک می گفتند. صبرشان نبود بیایم بیرون تا ببیند با چه کسی ازدواج کرده‌ام.جیغی کشیدند؛ شبیه خودم وقتی که خانم ابویی گفت محمد خانی آمده خواستگاریت .گفتند ما را دست انداختی .هر چه قسم و خوردم باورشان نشد. به من زنگ زد که آمده نزدیکه دانشگاه .پشت سرم آمدن که ببیند راست می گویم یا شوخی می کنم .نزدیکی در دانشگاه گفتم اینا ها باور کردیم اونجا منتظرمه . ادامه دارد...
گفتند:« نه تا سوار موتور نشی باور نمی کنیم» وقتی نشستم پشت سرش پرسید :این همه لشکر کشی برای چیه؟؟؟ همینطور که به چشمهای باباقوری بچه ها می خندیدم گفتم: اومدن ببینند واقعا تو شوهرمی یا نه . البته با آن موتور تریل معروف را نداشت کلاً موتور وقف هیئت بود .عاشق موتورسواری بودم ولی بلد نبودم چطور باید با حجاب کامل بشینم روی موتور. خانمهای هیئت یادم دادند راستش تا قبل از ازدواج سوار نشده بودم .چند بار با اصرار دایی ام را مجبور کرده بودم که من را به نشاند ترک موتور. رفتیم خانه دانشجویی. در یک زیر زمین که باور نمی‌کردی خانه دانشجویی باشد. بیشتر به حسینی این نقلی شبیه بود .ولی از حق نگذریم خیلی کثیف بود. آنقدر آنجا هیئت گرفته بودند و غذا پخته بودند که از در و دیوارش لکه و چرک می بارید. تازه می گفت به خاطر تو اینجا رو تمیز کردم. گوشه یکی از اتاق ها یک عالمه جوراب تلنبار شده بود معلوم نبود کدام لنگه برای کدام است فکر کنم اشتراکی می‌پوشیدند. اتاق ها پر بود از کتیبه های محرم و عکس شهدا از این کارش خوشم آمد. بابت شکل و شمایل و متن کارت عروسی خیلی بالا پایین کرد. خیلی از کارها را دیدیم پسندش نمیشد. نهایت رسیدیم به یک جمله حضرت آقا با دست خط خودشان. «بسم الله الرحمن الرحیم همسری شما جوانان عزیزم را که پیوند دلها و جسم ها و سرنوشت هاست صمیمانه به همه شما فرزندان عزیز تبریک می گویم .سید علی خامنه ای» دست خط را دانلود کرد و ریخت روی گوشی. برای مغازه دار جالب بود .گفت من به رهبر ارادت دارم ولی تا به حال ندیدم کسی خط ایشون رو داخل کارت عروسی چاپ کند. از طرفی هم پا فشاری می کرد که نمی‌شود و از متن‌های حاضر یکی را انتخاب کنیم . محمد حسین که در این کارها سررشته داشت به طرف قبولاند که می‌شود در فتوشاپ این کار را با این مشخصات طراحی و چاپ کرد ادامه دارد... @MohammadHossein_MohammadKhani
⸀ نماز✨مثل لیمو شیرین مۍمونہ🍋 هر چقدر دیر بشہ ٺلخ ٺر میشہ😖 ــ‌آیٺ الله بهجٺ😍 🙃🍃
^_^: •| 🍃 ✍حاج آقا پناهــیان: عالم منتظرِ امام زمانه،و امام زمان (عج) منتظرِ آدمایی که بلند بشن و خودشون رو بسازن ... یا زهرا🥀 محمد حسین محمد خانے @MohammadHossein_MohammadKhani
مـا هر نَفَسی را که جـدا از تو کِـشیدَیم غـم‌ بود و شـرر‌ بود و ضـرر بود و دگـر هیچ.... 🌹یازهرا🌹 @MohammadHossein_MohammadKhani
🌹🌹❤️🌹🌹❤️🌹🌹❤️🌹🌹❤️🌹🌹 خاطره از عروسی آقا حمید😍 داخل ماشین عروس مداحی روشن کرده😇 بود،هربار که مادرش می آمد سمت ماشین آقا حمید صدای مداحی را کم میکرد و میگفت شاید بقیه بگویند شب عروسی مداحی نگذارید.تمام مدتی که با ماشین در خیابانها میگشتیم مداح میخواند و آقا حمید اشک میریخت😭.دقیق بخاطر می اورم که مداح راجع به مصائب👈 حضرت زینب👉 میخواند و ایشان مثل ابر بهار اشک میریخت😭 💔 🌹یازهرا🌹 @MohammadHossein_MohammadKhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
★∞غزاݪ اݦاݥ ڔضا∞★: اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ محمدخانی 🌹یازهرا🌹 @MohammadHossein_Mohammadkhani
💚 سلام صبحت بخیر مولا جان🌹 من که از شوق تو سرمست و سرِ پا شده ام مرحمت کن نظری تا که به اینجا شده ام توشه ام خالی بوَد حیف که نباشد هنگفت در امید لطفِ تو این بار به نجوا شده ام منجیِ کلّ جهانی در برِ دیو و ددان به امید مددت وارد صحرا شده ام ساحل امن و امانی نشوم غرق در آن هر زمانی که هوادار تو مولا شده ام نادم از جرم خودش سر به گریبان بنگر همچو حرّم که برِ شاه هویدا شده ام الفـرجــــ 🌹یازهرا🌹 @MohammadHossein_MohammadKhani