محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
موقع جشن تکلیف چه کار خاصی کردن یا چه حسی داشتن؟
کار خاصی نکرد ولی حسش این بود که وظیفه سنگینتر شده چون از ۱۰ سالگی نماز میخواند و گاهی روزه میگرفت اما من نمیگذاشتیم میگفتم فعلا روزه به تو واجب نشده ولی تا جایی که میتوانست روزه کله گنجشکی میگفتم بگیر
عیدها تو خونه تکونی کمک میکردن؟ تو کارهای خونه چطور؟ البته خب میدونم کار و دانشگاه داشتن، زمانی که خونه بودن
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
عیدها تو خونه تکونی کمک میکردن؟ تو کارهای خونه چطور؟ البته خب میدونم کار و دانشگاه داشتن، زمانی که
رفتار خاصی که نه ولی احترام خیلی خیلی بهمون میگذاشت مثلا اگر حرف یا کاری که علی به آن کار یا حرف راضی نبود اما به احترام من وپدرش حرفی رو حرف ما نمیزد
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
روزه مستحبی میگرفتن؟ دوشنبه و پنجشنبه ها؟
حقیقتش تا پیش من بود از دلم نمی آمد بذارم روزه بگیره چون هم وضعیت جسمانیش خیلی لاغر بود وهم این که سر کار که بود بخدا بعضی وقتها بود بخاطر این که بالای کوه بودن باید با هلی کوپتر آذوغه میبردن خیلی گرسنگی میکشید
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
راجع به اسراف کردن، چشم تو هم چشمی چه نظری داشتن؟
اسراف کردن رو کار بسیار ناپسند میدانست میگفت هستن کسایی که در بدترین شرایط زندگی میکنند حتی از کوچکترین امکانات زندگی محروم هستند حالا که امکانات در اختیار ما هست باید درست استفاده کنیم تا شاید برای بقیه الگو باشیم در مورد چشم وهم چشمی هم نظری نداشتن ساده زندگی میکرد میگفت ظاهر زندگی مردم رو نباید نگاه کنیم هر چه بیشتر چشم وهم چشمی داشته باشین در تجملات غرق میشویم واز خدا دور پس سادگی از همه چیز بهتر هست
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
برای کارهاشون برنامه ریزی داشتن؟ مثلا دفتر خودسازی داشتن؟
دفتر خودسازی که نه ولی برنامه ریزی آره برای همه کارهاشون برنامه داشتن
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
نظرشون راجع به فضای مجازی چی بود؟
میگفت خوبه ولی باید درست استفاده کنی باید گول بعضی سایتها و بعضی برنامه ها رو نخوری