eitaa logo
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
1.1هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
72 فایل
#بِسم‌الࢪب‌الشهدا ولۍاگہ شهید بشین تابوتتون بہ بوسہ آسیدعلۍ متبࢪڪ میشہ.! قشنگ‌نیس(: #تولد۱۳۷٠/۰۴/۲۱ #شهادت۱۳۹۶/٠۵/۱۸ خادم_المحسن: @Bisimchi_hojaji #ڪانال_ࢪسمۍ #باحضوࢪخانواده‍‌شهید #ڪپۍباذڪࢪصلوات‌
مشاهده در ایتا
دانلود
ویژگیهای اخلاقی شهید: متدین، اهل عمل، مودب، احترام گذار به پدر و مادر و بزرگترها، مقلد رهبر معظم، مخلص، بسیار بسیار شجاع و جسور، بسیار غیرتمند، بابصیرت، عاطفی احساسی خندان علاقه خیلی شدید به کودکان ، دوری از گناه، عمل به واجبات و مستحبات، خواندن نماز اول وقت در مسجد، خواندن نماز شب، محب اهل بیت (ع) و الگوی ایشان حضرت ابوالفضل العباس (ع)،  اجتماعی، محکم و معتقد ، خلاق و مبتکر، کم توقع،  وبسیار بامرام و با معرفت،  بسیار بسیار بخشنده،  خوش مسافرت......
علایق شهید: ورزش (کشتی، کوهنوردی، قایقرانی، والیبال، فوتبال، بدنسازی) سرودن شعر،   درس و علم، شرکت در فعالیت های فرهنگی مذهبی دانشگاه بسیج هیئت و مساجد ، اهل مسافرت و اردوهای ورزشی فرهنگی تفریحی، کمک به دیگران،  مطالعه، پیگیری اخبار جهان علی الخصوص جهان اسلام و تشیع، عاشق شخصیت مقام معظم رهبری امام خامنه ای (حفظ الله)، شهداء،  ومبارزه با کفر و تکفیر و       عاشق شهادت
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
جملاتی از شهید بزرگوار: خوشحال از اینم که دیگر عمه جانمان زینب (س) تنها نیست و فدایی زیاد دارد
کلنا فداک یا سیدة زینب (س) و در یکی از دفعاتی که در عراق برای جهاد بودند و فاجعه منا اتفاق افتاد وبه خاطر بی حرمتیهای پی در پی آل سقوط (عربستان سقوطی) به زائرین آل الله و ایرانی ها مشتاق فتوا رهبری برای مشارکت درجهاد با آل سقوط و اسرائیل و آزاد سازی حرمین شریفین و قدس شریف از دست شجره ملعونه آل سقوط و صهیونیسم بودند
دیگر جمله شهید: این دنیا بسیار کوچک وگذراست و مثل یک دیوار میماند که ما بر لبه آن راه میرویم و انتهای این دیوار که هدف ماست شهادت است و ما باید هدف خود را با دقت و هوشیاری ببینیم و با سرعت و اشتیاق به طرف ان بدویم و مواظب باشیم که در این مسیر کوچکترین لغزشی در ما به وجود نیاید که ممکن از این دیوار سقوط کنیم و به هدفمان که شهادت است نرسیم در زمان حضور طولانی مدت(حدود شش ماه) در سوریه به همرزمش گفته بود:
دلم برای خانواده و پدر و مادر و برادران و خواهرانم تنگ شده است ولی غیرتم اجازه رفتن به مرخصی را به من نمیدهد و از حضرت زینب (س) خجالت میکشم که او را تنها بگذارم ، اگر او را تنها بگذارم در آن دنیا جوابی برای حضرت علی(ع) ندارم که بدهم، و من پوتینهایم را جفت کرده ام و اصلا به مرخصی نمیروم یا باید جنگ تمام شود و ما به پیروزی کامل برسیم یا اینکه من به شهادت برسم و اینگونه شد که حضرت زینب خستگی زیاد را در چهره غلام عباس دید و او را برای همیشه به مرخصی نزد خودشان(اهل بیت (ع) ) فرا خواند یکی از وصیتهای این شهید عزیز از زبان همرزش این بوده که دوست دارم من هم مثل مادرم فاطمه الزهرا پیکرم مجهول المکان بماند و پیکرم در اینجا نزد بی بی جان عمه جانم زینب بماند و با اقتدا به اربابش بی کفن  و دور از وطن به شهادت رسید
نخستین روز ماه مبارک رمضان 1395، محمد اسدی 31 ساله با نام‌های جهادی «غلام عباس» در عراق و «ابوزینب» در سوریه به شهدای جاوید الاثر پیوست. او رفت و ما جا ماندیم، سوی دنیای بی وفا راندیم؛ میلاد عرفان پور چه خوب گفت: ما سینه زدیم، بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند​ ما مدعیانِ صفِ اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند شهید محمد اسدی، دلباخته شهید محمود کاوه، با مدرک لیسانس حقوق، در دفاع از حرم حضرت زینب(س) همواره جانشین محور و فرمانده گردان(خط شکن) بود و سرانجام در سوریه و در جنوب حلب (خلصه) دعوت حق را لبیک گفت و به همرزمان شهیدش پیوست. شهید اسدی قبل از رفتن به سوریه چهار دوره با هزینه شخصی خود در جهاد عراق مشارکت کرده بود؛ او که همواره آرزو و رویای دفاع از عمه سادات را در دل و جان پرورانده بود سرانجام اجازه جهاد در سوریه را از اربابان و ولی نعمتان خود(حضرت علی (ع) امام حسین (ع) حضرت ابوالفضل العباس (ع)) گرفت. شهید اسدی قبل از اعزام به سوریه برای اینکه بتواند برود و کسی سد راهش نشود چهل روز روزه گرفت و شام تا سحر به نماز شب و عبادت پرداخت، همچنین سه شبانه روز در حرم منور امام رضا(ع) نیز به عبادت پرداخت تا برای دفاع از ناموس اهل بیت(ع) بدون مشکل به سوریه برسد. همرزمان این شهید می‌گویند: محمد پس از اینکه به سوریه رسید به پاس اینکه به او اجازه دفاع از حریم ناموس حضرت علی(ع) داده شده است نیز هشتاد روز دیگر روزه گرفت و سرانجام در اولین روز ماه مبارک رمضان با دهان روزه به فیض شهادت نائل آمد. همرزمان پاکستانی شهید محمد اسدی از دوربین پیکر چند شهید را بین نیروهای خودی و دشمن  مشاهده می‌کنند و به جانشین او(شهید اسدی) می‌گویند، در همان لحظه شهید اسدی سر رسیده و می‌گوید:«مادران این شهدا چشم به راه فرزندانشان هستند.» محمد می‌رود که پیکر شهدا را با چند نفر دیگر که داوطلب شده اند برگرداند بی خبر از آنکه در نزدیکی پیکر شهدا کمین خواهند خورد و به شهادت می‌رسند.
⸾ عڪس هایۍ از شهید محمد اسدۍ و همرزمان شهیدش ⸾ یادشان تا ابد جاویدان