eitaa logo
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
1.2هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
61 فایل
#بِسم‌الࢪب‌الشهدا ولۍاگہ شهید بشین تابوتتون بہ بوسہ آسیدعلۍ متبࢪڪ میشہ.! قشنگ‌نیس(: #تولد۱۳۷٠/۰۴/۲۱ #شهادت۱۳۹۶/٠۵/۱۸ خادم_المحسن: @Bisimchi_hojaji #ڪانال_ࢪسمۍ #باحضوࢪخانواده‍‌شهید #ڪپۍباذڪࢪصلوات‌
مشاهده در ایتا
دانلود
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
#معرفی_نامه_شهید_حججی قسمت: هشتم: تولد علی پسر شهید👶🏻 درست همان موقع ها که اسم شهید حججی را در لی
قسمت نهم: اعزام دوم به سوریه🌙💚 بعد ازاولین بازگشت از سوریه، خیلی بی قرار رفتن دوباره وشهادت می شود. حدود دو سال بین اعزام اول و دوم فاصله می افتد. در این مدت خیلی سعی می کند که مشکل رفتن به سوریه اش را حل کند. علت این که دفعه اول در سوریه توفیق شهادت نصیبش نمی شود، ناراضی بودن مادرش می داند و سعی می کند که رضایت مادر را برای شهادتش بگیرد. شهید حججی شهادت را برابر با روسفیدی می دانست و از دیگران هم می خواست برای روسفیدی اش دعا کنند. ۲۶/تیر/۱۳۹۶ دومین و آخرین اعزام او به سوریه است. 🙃💔 قبل از اعزام از همه خداحافظی کرد و حلالیت طلبید. وقتی سوار اتوبوس شد رو به خانواده اش گفت: جوانان بنی هاشم علی اکبرتون داره میره......🖤(:
✔ڱـــفتم : دڱر قـــــلبم❤️ شوق شهادت ندارد !😔 ✔ڱـــفت : ☝️مراقب نگاهت باش ... " اَلعَینِ بَریدُ القَلبــــ " ↯چشـــــم پیام رسان دل است . 💔 ❤️🍃
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
#شهیدمحسن‌حججی🌱✨
اینم همون برنامه ای که قولشو داده بودیم ( البته یه کم زودتر فرستادیمش)🌱 دریاره شهید حججی عزیز هست
هدایت شده از ˼خودسازےبراےظهور⸀
امروز سالگرد شهادت شهید مدافع حرم مجید قربانخانی هستش✨ بیاید تا آخر شب هرکار خوبی کردیم مثلا قرآن خوندیم، دل کسی رو شاد کردیم، به گل های خونمون رسیدگی کردیم، روضه رفتیم و اشک ریختیم و... ثوابش رو هدیه کنیم به روح شهید قربانخانی(: ان شاءالله که دستگیرمون باشن نشر پیام هم ثواب داره🌿
بزرگواران شهدایی میخواییم از عنایات شهدا در زندگیمون بگیم موافقید؟؟!! هرکسی برادر یا خواهر شهیدی داره معرفی کنه و معجزات و عنایاتی که از شهیدش دیده رو مطرح کنه🌱✨ تو لینک ناشناس منتظریم🌹 https://abzarek.ir/service-p/msg/247379 .
شهدآ رهٔ نشآنند که مآ رهٔ گم نکنیم....🌹
📚دوسه ماه قبل از اعزامش مثل همیشه من و محسن را صدا زدند برای تست آمادگی جسمانی. باید دوی سه‌هزار و دویست متر می‌رفتیم.🏃 بین راه گفت: "حجی آشخوری می‌کشن!" گفتم: "بیا این دفعه کمتر بدویم تا سری بعد ما رو انتخاب نکنن!" سوت شروع که زدند خرامان خرامان راه افتادیم.🚶 هنوز گرم نشده بودیم که گفت: " ول کن بیا بدویم." پرسیدم: "چرا؟"😕 گفت: "میدونی رفتم برا سوریه اسم نوشتم. می ترسم نمره‌م پایین بیاد همین رو عَلم کنند."😅 روزی که آمد خداحافظی برای اعزام دست انداختم دور گردنش و گفتم: " دیدی آخر راهی شدی؟" دستش روی کولم بود که گفت: "توروخدا دعاکن مشکلی پیش نیاد!"🙏 گفتم: "خیالت راحت فقط رفتی حرم حضرت زینب دعام کن؛ یه دونه پرچم هم برام بیار." چشم انداخت توی چشمم و گفت: " من که دیگه برنمی‌گردم!"😇 رو ترش کردم: " تو بچه داری دلت میاد؟"😕 دستش را زد به گردنش و گفت: " این رو می‌بینی؟ بابِ بریدنه!"😊 برگرفته از کتاب صفحه ی ۲۴۰-۲۴۱
بِسم‌الرَٓب‌المُحسـن
بزرگواران شهدایی میخواییم از عنایات شهدا در زندگیمون بگیم موافقید؟؟!! هرکسی برادر یا خواهر شهیدی داره معرفی کنه و معجزات و عنایاتی که از شهیدش دیده رو مطرح کنه🌱✨ تو لینک ناشناس منتظریم🌹 https://abzarek.ir/service-p/msg/247379 .
📝 سعے ڪنید در روحیہ خود شہادت طلبے را پرورش دهید🖐🏻♥️✨