محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
اینکه چند روزی که مونده به عید غدیر هرکس با سلیقه ی خودش یکی از این عکس های بالا رو بذاره پروفایلش⬆️
این طرح هم از کانال خودسازی برای ظهور هست هرکدوم رو خواستید برای مولامون انجام بدید🌱
مےگفت:
هـرڪسےروزے³مرتبـہ
خـطاببهحضـرتمہـدے"عـج"بگـہ":
{بابیانتَوامےیااباصالحالمهدے}
حضرتیجورخاصےبراش
دعامیڪنن:)♥️
#امام_زمان😍
هرزمان...
جوانیدعایفرجمہدی"عج"
رازمزمہکند "
همزَمانامامزمان"عج"
دستهاےمبارڪشانرابہ
سوۍآسمانبلندمیکنندو
براۍآنجواندعامیفرمایند؛
چہخوشسعادتندڪسانۍڪہ
حداقلروزیۍیڪباردعآۍفرج
رازمزمہمیڪنند (:
- اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج
#امام_زمان
#همه_بخوانیم
﷽ 🕊♥️ 🕊﷽
🌸مسیر افلاڪ
از خاڪ میگذرد
خاڪے شوید
تا آسـمانے شوید ...
#شهید_محسن_حججے 🌷
هر روز تو زیباتر اتفاق مےافتے🍃
و من دوست داشتنت را از نو شروع مےڪنم...♥️(:
#شهید_محسن_حججے
#دلنوشته_هاے_یک_جامونده 💔
#پروفایل_شهید
#درسےازشهدا 🕊
هرآیهقرآنےکهشمابراےشهدامیخوانید ،
دراینجاثوابیکختمقرآنرابهاومیدهندونورےهمبرایخوانندهآیاتقرآن،فرستادهمیشود✨♥️
#شهید_محسن_حججے 🌿
#پروفایل_شهدایی
#دلتنگے_شهدایے 🌙✨
هوای بی تو پریدن نداشتم، آرے...🕊
بهانه بود همیشه شکسته بالیِ من :)🖐🏻
#شهید_محسن_حججے ♡
#علی_آقا_حججی ✨
#دلنوشته_هاے_یک_جامونده 🌸
#دلتنگے_شهدایے 💔 🥀
مےخواستیـم به نیآبٺ از شمآ به زیآرٺ بیآییـم ✨🍃
اما انگآر ؛ شمآ بآیـد به نیآبٺ از مآ زیآرٺ ڪنید... 💔 🥀 :)
التماس دعا داداش جان قرارمون روز شهادتم ، کربلا ان شاءالله :) ♥️ 🥀
#شهید_محسن_حججے ♥️
#دلنوشته_های_یک_جامونده :)
#سبک_زندگی_شهدا 🕊
صلوات خیلی دوست داشت. پشت ماشینش🚙 نوشته بود. اسمش توی تلگرام صلوات بود.
کلی از اسباب بازی های🏓 بچگیاش را نگه داشته بود.
یک خرده از وسایلش را داد به پسر من و مقداری به بچهی برادرم.
انگشتر زیاد داشت. دُر و عقیق و فیروزه. رنگ روشن میپوشید.
میخواست دل خانمش را به دست بیاورد.
پسر خانه🏡 که بود سروسنگین تر میچرخید؛ ولی عقاید و مرامش مثل قبل بود.
ماه رمضان 🌙 که تمام میشد خانمش میگفت:(( محسن گفته چندتا از روزههام به دلم نچسبیده.)) دوباره میگرفت.
کل محرم و صفر مشکی می پوشید و درگیر مراسم های مذهبی موسسه بود.
در کودکی و نوجوانی هم قاتی دستهها عزاداری میکرد.
در دوران دانشگاه در دسته ها شیپور🎺 میزد.
بچهتر که بود در دستههای عزا زنجیر میزد. زنجیر کوچکی داشت که خیلی حساس بود کسی بهش دست نزند.
بچهام کوچک بود. داشتم بهش آب میدادم. آمد کنارم ایستاد. گفت به سه نفس آب را بدهبخورد.
بعد هم گفت:(( دایی! بگو یاحسین.))❤️
#شهید_محسن_حججے ✨
دلم تنگ💔 است ...
برای کسی که
نمیشود او را خواست ...😔
نمیشود او را داشت ...
فقط
می شود
سخت برای او
دلتنگ شد 🖤
و
در
حسرت
حُضورش
سوخت...🔥
#شهید_محسن_حججے 🥀
مـݩ از لـبـخـنـدت آمـوخـتـم
زدنـیـا 🌏 گـذشـتـݩ ࢪا ...
#علی_آقا_حججی
#شهید_محسن_حججے