#معرفی شهید
نام و نام خانوادگی: محمد حسین معز
غلامی
نام پدر : علی اکبر
محل تولد : امیدیه - خوزستان
تاریخ ولادت: ۱۳۷۳/۱/۶
تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۱/۴
محل شهادت: حماه- سوریه
مدت عمر: ۲۳ سال
محل مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا تهران قطعه و ردیف و شماره : ۱۸ - ۱۱۶ - ۵۰
کتاب مربوط به این شهید: سرو قمحانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫✨
آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو، سهممان بی خبری بود نمی دانستیم...
#برادر آسمان نشینم:)
#شهید محسن حججی🌷
『@Mohsendelha1370』
Ali-Fani-Ziyarat-Ashoura.mp3
11.65M
زیارت عاشورا 🌸
به نیابت شهید نوید صفری🌷
چهرههایِ گرد آلود و خاک گرفته
بچههایِ جبهه را که میدید
آنها را در آغوش گرفته
و خود را به آنها تبرک میکرد..!
#شهیدحسینخرازی
دعـاے فـرج بہ عشـق آقـا صاحبالزمان :)🌸..
#امام_زمان{عجاللّٰہ} :
بہ شیعیـان و دوستـان ما بگوییـد کہ خـدا را بہ حـق عمـہام حضـرت زینب{سلاماللّٰہعليها} قسـم دهنـد کہ فـرج مـرا نزدیک گردانـد.
|📚 شیفتگان حضرت مهدے، جلد۱، صفحہ۲۵۱|
کـانـالرسمےشھیـدمحسنحججی🥀
♡j๑ïท🌱↷
『@Mohsendelha1370』
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
بسم الرب الشهدا و الصدیقین
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادیروحشهداصلوات
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
『@Mohsendelha1370』
#رمان_بدون_تو_هرگز
#پارت_بیست_و_یکم
یا زهرا
اول اصلا نشناختمش ...
چشمش ڪه بهم افتاد رنگش پرید...
لب هاش مے لرزید ... چشم هاش پر از اشڪ شده بود...
اما من بے اختیار از خوشحالے گریه مے ڪردم ...
از خوشحالے زنده بودن علے ... فقط گریه مے ڪردم ...
اما این خوشحالے چندان طول نڪشید ...
اون لحظات و ثانیه هاے شیرین ...
جاش رو به شوم ترین لحظه هاے زندگیم داد ...
قبل از اینڪه حتے بتونیم با هم صحبت ڪنیم ...
شڪنجه گرها اومدن تو ...
من رو آورده بودن تا جلوی چشم هاے علے شڪنجه ڪنن ...
علے هیچ طور حاضر به همڪارے نشده بود ...
سرسخت و محڪم استقامت ڪرده بود ...
و این ترفند جدیدشون بود ...
اونها، من رو جلوے چشم هاے علے شکنجه مے ڪردن ...
و اون ضجه مے زد و فریاد مے ڪشید ...
صداے یازهرا گفتنش یه لحظه قطع نمے شد ...
با تمام وجود، خودم رو ڪنترل مے ڪردم ...
مے ترسیدم ... مے ترسیدم حتے با گفتن یه آخ ڪوچیڪ ...
دل علے بلرزه و حرف بزنه ...
با چشم هام به علے التماس مے ڪردم ... و ته دلم خدا خدا مے گفتم ...
نه براے خودم ... نه براے درد ... نه براے نجات مون ...
به خدا التماس مے ڪردم به علے ڪمڪ کنه ...
التماس مے ڪردم مبادا به حرف بیاد ...
التماس مے ڪردم ڪه ...بوے گوشت سوخته بدن من ... ڪل اتاق رو پر ڪرده بود ...
نویسنده متن👆 همسر وفرزند شهید سید علے حسینے
#ادامه_دارد...